آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

Link to انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

رازهای پوست زیبای الیکا عبدالرزاقی از زبان خودش

Posted: 31 Aug 2011 02:06 PM PDT

دهه چهارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نقش کدوم بازیگرو داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کندن و برداشتن گوشت بدن برای نقش انداختن روی پشت (خریت-حماقت و...!+عکس)

Posted: 31 Aug 2011 02:04 PM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط yame0731 (پست 346739)
:24:کندن و برداشتن گوشت بدن برای نقش انداختن روی پوست:24:



به اینکار میگن مازوخیسم وسادیسم:hiddend (13):
این وقتی به خودش رحم نکنه میخواد با بقیه چطور باشه
:a (14)::24::hiddend (30):

..:: قابل توجه کــــــوروش خان و تمامی مدیران فعــــــــال انجمن ::..

Posted: 31 Aug 2011 02:00 PM PDT

والا منم بگم که گفته باشم تا غیبت محسوب نشه . روزای اولی بود حدود 2 ماه تقریبا که اومدم توی انجمن بعلت حذف شدن چند تا از پستام خیلی ناراحت شدم تا اینکه یک مطلبی گذاشتم که منو یکماه تعلیق کردن . منم عصبانی شدم و تصمیم به ترک انجمن گرفتم و یک کم اعتبار داشتم دادم به یکی از دوستای خوبم و در اخرین لحظه گفتم برای خداحافظی با یکی از مدیران گل انجمن حمیداقای گل 2231 صحبت کنم و ایشون همش توی حرفاش میگفتش که اقا کورش اینجوری نیست و فلان و منم روی حرف خودم که ایشون مغرور هستن و جواب نمیدن و از این حرفها . خلاصه با حرفهای حمید اقای گل اروم تر شدم و فکر کردم دیدم خودم هم مقصر بودم و بالا خره بعد از جند روز من به همت حمید عزیزم بخشیده شدم و به فعا لیتم ادامه دادم . و طی این فعالیت خودم کم کم متوجه شدم اقا کوروش همونطوری هست که حمید اقا میگفتن و این موجب فعالیت بهتر و جامعتر من توی انجمن شد . و الان هم خوشحالم که این فرصت پیش اومد تا حرفی رو که پشت سر اقا کورش گفته بودم تکرار کنم تا غیبت نشه و همچنین از یکی از مدیرای انجمن که مخلصانه تا اونجایی که بدونه و بتونه به بچه ها کمک میکنه تشکر کنم . البته حمید اقای گل نیازی به تعریف من نداره و خودتون ایشون رو بهتر میشناسین . اینا حرف هایی بود که وجدانا باید میزدم و الان احساس ارامش بیشتری میکنم . و در خاتمه از کلیه بچه های انجمن که فعالیت میکنن و از مدیران منتخب که انجمن رو سر و سامون میدن و به کارهای انجمن میرسن صمیمانه تشکر کنم و بگم اگه فرصتی پیش نمیاد تا از تک تک مدیرا تشکر کنیم اینو بدونن که همیشه توی قلب ما هستن و قلبا از زحماتشون متشکریم . سپاسگزار . امیدوارم همواره شاد باشید و برقرار تا انجمن به جایی برسه که لیاقتش رو داره .

"آیا واقعا حقوق زنان پایمال شده است؟"

Posted: 31 Aug 2011 01:55 PM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط omid (پست 346878)
بعد خانمها بیکار میشوند و به فکر سازمان دفاع از حقوق بانوان می افتند:24:

از بس حرص کار زن جماعتو خوردی داره موهات سفید میشه هااا:24::24::24:

عکس هایی برای نوازش روح شما... / ببینین و لذت ببرین

Posted: 31 Aug 2011 01:29 PM PDT
















منبع : گروه اینترنتی سالی

پایان گلشیفته فراهانی با بازی در فیلم غیر اخلاقی + تصاویر

Posted: 31 Aug 2011 01:26 PM PDT

جهان جان ما که عکسی ندیدیم تا قضاوت کنیم:hiddend (13)::hiddend (30):

با چه افرادی ازدواج نکنیم! ؟ ؟ مهم برای جوانان

Posted: 31 Aug 2011 01:20 PM PDT


تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل میکند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمیرسد، ضمن اینکه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.

من در طی پنج سال گذشته، به بررسی و مرور نتایج 60 سال تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامند. این بازخوانی نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی به خصوصی وجود دارند که میتوان آنها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود.

این نوع ویژگیهای شخصیتی می توانند زمینه را برای بروز رفتارهای اغراق آمیز و ناهنجار یک فرد در برابر وقایع عادی یک رابطه، آماده کنند. به قول دکتر لارنس کوردک (Lawrence Kurdek)، روانپزشک، این ویژگیها "می توانند به دو شریک زندگی کمک کنند تا به افرادی مبدل شودن که زندگی با آنها بسیار مشکل است."


حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست "کسانی که نباید با آنها ازدواج کرد" قرار می گیرند.

تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل میکند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمیرسد، ضمن اینکه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.





فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگیهای خطرناک هستند اشاره شده است و تکرار میکنم که در چنین شرایطی، بهترین کار ازدواج نکردن است!


• اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح میکند : "مطمئنی که دوستم داری؟" یا " واقعا برایت اهمیت دارم؟" (تیپ تایید خواه)

• اگر زمانی که با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت میگذرد. (رابطه عشق - تنفر)

• اگر با وجود اینکه زمان بسیاری را با هم میگذرانید، واقعا یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنید.

• اگر با پدر یا مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما "درست شبیه" این والد نامطلوب شما است.

• اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان "مادری" یا "پدری" کند.

• اگر احساس میکنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.

• اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان میچرخد: "شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود

• اگر فرد مورد نظرتان میخواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید. (تیپ مالکیت طلب)

• اگر او همه تصمیمهای مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ میکند و شما از این کار بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)

• اگر بعد از یک گفتگوی رو راست با خودتان به این نتیجه رسیدید که تنها به خاطر مسائل جنسی با او ازدواج میکنید.

• اگر او بارها "از کوره در میرود" و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.

• اگر احساس میکنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.

• اگر این فرد شما را از نظر جسمی یا روحی آزار میدهد.

• اگر یک روز کامل (و بدون تلویزیون) را تنها با این شخص گذرانده اید و متوجه شده اید که روزی غیرقابل تحمل داشته اید.

در نهایت، سه توصیه برای شما دارم که میتوانند در جلوگیری از ازدواج با چنین خصوصیاتی مفید باشند :

1. بیاموزید که این ویژگیها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، به دنبال درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمیکند که هیچ، در بسیاری از موارد آنها را شدیدتر هم می کند.

2. در سن پایین ازدواج نکنید، که در واقع منظورم زیر 23 سال است.

3. قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید و تا زمانی که حداقل یک سال با او معاشرت نکرده اید، ازدواج نکنید.


منبع: آشنا

به سه شبكه ماهواره‌ای مجوز مشروط داده شده

Posted: 31 Aug 2011 01:10 PM PDT

سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران در خصوص ارائه‌ی مجوز موقت به سه شبكه ماهواره‌ای ICC، پرشین TV و ایرانیان عنوان كرد: ارائه‌ مجوز به این سه شبكه ماهواره‌ای مربوط به 6 ماه پیش است كه به این سه شبكه ماهواره‌ای مجوز موقت داده شده است.




عصرفردا : سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران در خصوص ارائه‌ی مجوز موقت به سه شبكه ماهواره‌ای ICC، پرشین TV و ایرانیان عنوان كرد: ارائه‌ مجوز به این سه شبكه ماهواره‌ای مربوط به 6 ماه پیش است كه به این سه شبكه ماهواره‌ای مجوز موقت داده شده است.

وی افزود: دفتر یكی از این شبكه‌ها راه‌اندازی نشد، شبكه‌ دیگر به دلیل مناسب نبودن برنامه ادامه فعالیتش قطع شد و فعالیت سومین دفتر نیز در حال بررسی برای تصمیم‌گیری نهایی است.

حسینی تصریح كرد: مجوز موقت برای تشكیل و راه‌اندازی دفتر در تهران برای این شبكه‌ها جهت تأمین برنامه‌های تلویزیونی برای ایرانیان خارج از كشور صورت گرفت و پوشش داخلی را كمتر مدنظر داشت.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ارائه مجوز موقت بدون هیچ‌گونه شرایط سیاسی و فشار گروه‌های انحرافی به صورت مشروط صادر شد و مدیران شبكه اظهار علاقه نمودند كه برنامه‌های خوب و مطلوبی داشته باشند و به‌طور حتم برنامه‌های این شبكه‌ها رصد خواهد شد.

ببین چه راحت میشه یه پادگان روخوشحال کرد. ؟؟؟؟؟؟؟ وافعا که

Posted: 31 Aug 2011 12:57 PM PDT

ای بی جنبه ها.....:a (4)::a (4)::a (4):

سیرتکامل تیپ(عکس)

Posted: 31 Aug 2011 12:53 PM PDT

برای مشاهده عکس در سایز اصلی، کلیک کنید
برای مشاهده عکس در سایز اصلی، کلیک کنید
برای مشاهده عکس در سایز اصلی، کلیک کنید
برای مشاهده عکس در سایز اصلی، کلیک کنید
برای مشاهده عکس در سایز اصلی، کلیک کنید

اینهم مراحل تولید کاغذ توالت در یک کارخانه کشور برادر؛ چین

Posted: 31 Aug 2011 11:58 AM PDT



تولید محصولات بهداشتی آنهم با این کیفیت واقعا نوبره
































































مامان! میرم پارک درس بخونم .? خیلی تعجب داره و افسوس

Posted: 31 Aug 2011 11:46 AM PDT

برنامه كاري روزانه در سازمانهای دولتي

Posted: 31 Aug 2011 11:38 AM PDT

ضمن پوزش از کارمندان محترم و گفتن اجباری همراه با ترس اینکه این تصویر فقط مشمول برخی و فقط برخی از کارمندان فخیمه میشود وضمنا منظور از این ایمیل اصلا کارمندان ایرانی نیستند و کارمندان بقیه کشور های توسعه نیافته و عقب افتاده مشمول این برنامه روزانه میشود.

..:: ســـــــــانسور رو ببینید ... ماشالله و صد باریکلا ::..

Posted: 31 Aug 2011 11:29 AM PDT

بابا ایول چقدر تمیز درش آورده,آفرین

عکسهای جالب از مسابقه زن ذلیل ها (حمل همسر)

Posted: 31 Aug 2011 11:19 AM PDT


در این مسابقه ۳۰ زوج از سراسر دنیا شرکت کرده بودند که آقایون باید خانوم های خودشون رو در یک مسافت ۲۳۵ متری بر پشت خودشون حمل می‌کردند. مسابقات این دوره (سال ۲۰۰۹) در فنلاند برگزار شد.



این مسابقه مسیر ۲۳۵ متری دارد که شرکت کنندگان باید همسر خود را در چند مسیر از جمله عبور از آب، عبور از شن و عبور از خشکی به خط پایان برسانند و نقری که زودتر به خط پایان برسد برنده این مسابقه می‌باشد.







عکس‌هایی از مسابقه حمل همسر که هر ساله با حضور اکثر کشورهای دنیا برگراز می‌شود.








گردآوری: جوان پاتوق

بدنام‌ترین برندهای خودرو

Posted: 31 Aug 2011 11:15 AM PDT

کیفیت برای هر یک از خریداران خودرو معنای متفاوتی دارد. از قابلیت اطمینان گرفته تا مصرف سوخت پایین و تجهیزات مناسب همه و همه می‌توانند در تعریف کیفیت یک خودرو موثر باشند.

به گزارش ایسنا، در تاریخ صنعت خودروسازی جهان همواره برندهایی وجود داشته‌اند که نتوانسته‌اند نظر مشتریان خود را از نظر رعایت تعاریف مربوط به کیفیت تامین کنند.

در تازه‌ترین گزارش منتشر شده از سوی شرکت ALG که در زمینه‌ی لیزینگ خودرو فعالیت می‌کند، بدترین برندهای خودرو از نظر کیفیت معرفی شدند. این بررسی حاصل نظرسنجی از سه تا چهار هزار مشتری است.

در این نظرسنجی به هر یک از برندها نمره صفر تا ۱۰۰ داده شده است.

نکته جالب این رده‌بندی آن است که با وجود فراخوانهای اخیر تویوتا و لکسوس این دو برند در بین برندهای بدنام جایی ندارند. مرسدس بنز، بی.ام.و، هوندا و فورد هم، چنین وضعیتی دارند.

در زیر با برند خودروهایی آشنا می‌شویم که بدترین شهرت را از نظر کیفیت در آمریکا دارا هستند:


۱- فیات
بزرگترین خودروساز ایتالیا مدتهاست که در بازار آمریکا حضور نداشته، اما به تازگی عرضه محصولاتش را در این بازار آغاز کرده است. فیات در نظرسنجی انجام شده پایین‌ترین نمره یعنی ۳۷٫۵ را بدست آورده است.




۲- سوزوکی
یکی از معدود برندهای ژاپنی که فروشش در دهه‌ی گذشته با افت مواجه شده است. نمره این برند ۴۶٫۸ بوده است.




۳- اسمارت
این خودروی کوچک نمره‌ی بسیار ضعیف ۳۹٫۸ را بدست آورده است. به نظر می‌رسد نقص در برخی از تجهیزات و همچنین مصرف سوخت خودرو دلیل استقبال کم مردم از این خودرو بوده است.




۴- دوج
یکی از سه برند کرایسلر که نمره‌ی ۴۵٫۵ گرفته است. نرخ قابلیت اعتماد این خودرو رو به افول بوده است.




۵- کرایسلر
سومین خودروساز بزرگ آمریکا که در سال ۲۰۰۹ اعلام ورشکستگی کرد، نمره‌ای بهتر از ۴۷٫۱ نگرفته است.




۶- کیا
حضور کیا در این رده‌بندی چندان عجیب نیست، چون نمره ۴۹٫۳ را دریافت کرده است. ازجمله محصولات مهم این شرکت می‌توان به سورنتو، سول، ‌اسپورتیج و اوپتیما اشاره کرد.




۷- جیپ
جیپ نسبت به دیگر خودروهای کرایسلر وضعیت بهتری در بازار داشته، اما بهرحال قابلیت اطمینان آن پایین بوده به همین دلیل نمره‌ی ضعیف ۵۲٫۷ را گرفته است.


گردآوری: جوان پاتوق

مطلب بسیار جالب با موضوع پـَــ نـَـه پـَــ (خواندنی)

Posted: 31 Aug 2011 10:53 AM PDT

مطلب بسیار جالب با موضوع پـَــ نـَـه پـَــ (خواندنی)
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی ۲ لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم
**************** بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ۴۰ درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم پـَـَـ نــه پـَـَــ خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم ***************** یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم ***************** به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم ***************** در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه ******************** تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟ پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم ******************** با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش ۳ طبقه بسازیم ********************* کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام ************************ مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس ************************ کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه ****************** به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟! پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!! ـ ******************** داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم ******************* میگه امتحانِ چی داری؟؟؟ میگم وصایا,,, میپرسه وصایای امام؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ وصایای الیزابت تیلور ************************ تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه ********************** ساعت ۵-۴ صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته ********************** زنگ خونه دوستمو زدم میگم حمید هست؟ پدرش میپرسه حمید خودمون؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــ حمید تبلیغات رب تبرک رو میگم! ********************** یک ساعت تو تاکسی دارم عرق میریزم و خودمو باد میزنم .راننده تاکسیه میگه گرمه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ هوا خوبه دارم واسه رقص کردی یار جمع میکنم ********************** تو خیابون از یه دختره خوشم اومد بعد از کلی دردسر تونستم راضیش کنم بهم گفت حالا واقعا از من خوشت اومده ؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شما در مقابل دوربین مخفی قرار دارید !!!!! ********************** سر جلسه کنکور گزارشگر اومده بالا سر بچه میگه اومدی کنکور بدی؟ ن پ اومدم ببینم چه خبره اینجا شولوغه!!!! ********************** دیشب رفتیم استخر طرف میپرسه: میخواین شنا کنین؟؟ پ نه پ می خوایم از امکانات رفاهیتون بازدید کنیم ********************** طرف ماشینشو میبره پمپ بنزین مسئولش میگه بنزین می خاین پ نه پ اومدیم آب هویج بریزیم توش چراغ جلوش قوی شه ********************** به راننده تاکسیه میگم مرسی نگه دارید می گه پیاده مس شی؟؟پ نه پ می خوام ببینم لنت و ترمزت سالمه؟ ********************** به بابام میگم موجودی حسابت چقدره؟ میگه: پول میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــ می خوام ببینم چقدر دیگه با بیل گیتس فاصله داریم ********************** سر جلسه امتحان به جلوییم می گم برسونیا … می گه چی؟ تقلّب؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ تنفس دهان به دهان ********************** مامور برق اومده همسایمون میگه میخای کنتور رو چک کنی؟ پ ن پ یارانه اضافی دادی اومده دستی تقدیم کنه ********************** زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن… میگه خاک تو سرم ارشاد؟ میگم پـــــــ نــــ پـــــ مرکز نخبگان ایران **********************

اولین تصاویر از جنجال ” گشت ارشاد” !

Posted: 31 Aug 2011 10:49 AM PDT

فیلمبرداری فیلم سینمایی "گشت ارشاد" به کارگردانی سعید سهیلی در لوکیشنی در منطقه زعفرانیه تهران ادامه دارد.

در این لوکیشن جمشید هاشم پور جلوی دوربین خواهد رفت. تاکنون حدود ۷۰ درصد از صحنه‌های این فیلم فیلمبرداری شده و طبق برنامه‌ریزی انجام شده فیلمبرداری تا ۲۰ شهریور به پایان می‌رسد. گروه طی ۱۰ جلسه گذشته شب کار بودند و طی دو روز گذشته سکانس‌های خارجی را در خیابان‌های تهران فیلمبرداری کردند. به تازگی محسن افشانی به جمع بازیگران این فیلم اضافه شده و در یک سکانس جلوی دوربین سهیلی رفته است.


این فیلم داستان سه جوان جنوب شهری است که برای به دست آوردن پول دست به کار خطرناکی می‌زنند. فهرست عوامل این پروژه عبارتند از کارگردان: سعید سهیلی، فیلمنامه: مهدی علی میرزایی (نگارش دوم: سعید سهیلی، نگارش نهایی: مهدی محمدنژاد). مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری، طراح گریم: مهری شیرازی، طراح صحنه و لباس: عباس بلوندی، صدابردار: آرش برومند، دستیار اول کارگردان: علی مردانه، برنامه‌ریز: علی افشین راد، مدیر تولید: رضا نوروزی

منشی صحنه: بهناز تاجیک، عکاس: صبا سهیلی، مدیر تدارکات: مهدی پیله‌وران، دستیار دوم کارگردان: علیرضا فولاد شکن، دستیار سوم کارگردان: سینا سهیلی، دستیار اول فیلمبردار: مجید غفاری، دستیار دوم فیلمبردار: هادی منوچهر پناه، گروه فیلمبرداری: امیرحسین صدقی‌راد، مرتضی خان‌محمد، شاهین شمس، حمیدرضا روحی، هاشم درزی، سرپرست اجرای گریم: مهرنوش یعقوبی، اجرای گریم: سیاوش آهنگر، نوشین نوروزی، دستیاران صدا: کیومرث سبحانی، سلیم بردباری، تصویربردار پشت صحنه: بهزاد اشکان، مسؤول هنروران: امین رحمتی، گروه صحنه و لباس: حمید اصغری، میثم کرمی









آزیتا دباغی، محمد منتظمی، جانشین تولید: حسن خضرآبادی، گروه تدارکات: شهرام اسلامی، علیرضا تبریزی، حمل و نقل: علی افروز، سعید نورمحمد، رضا احدی، خدمات: صادق زمانی، جواد غلامی، مهدی خلج، سینه موبیل: محمود سهیلی

بازیگران: حمید فرخ‌نژاد، پولاد کیمیایی، ساعد سهیلی، نیوشا ضیغمی، سحر قریشی، میرطاهر مظلومی، محسن افشانی، اصغر سمسارزاده، گیتی معینی، ناصر گیتی‌جاه، بهزاد اشکان، یاشا دولت پناه، مسیح منصوری، سارا سهیلی، سینا سهیلی، احمد ایراندوست، حامد جوادی، حامد صالحی، اسدا… منجزی، بابک صالحی، اردشیر کاظمی، مجید سبحانی، فهمیه دباغی، نگین اشکان، سارا عیسی‌زاده، جواد غلامی، کاترین اصلانی و با هنرمندی جمشید هاشم‌پور. تهیه‌کننده: سعید سهیلی.

مهر




گردآوری: جوان پاتوق

قواعد شوخی در زندگی مشترک !

Posted: 31 Aug 2011 10:43 AM PDT

ایا میدانیم چگونه با همسرمان شوخی کنیم
طلوع نور، همراه است با آغازی که برای هرکدام از ما رنگ و طرحی منحصر و مخصوص به خود دارد. از خانه بیرون می‌زنیم؛ صبحانه‌خورده یا نخورده، شاد یا غمگین، باانرژی یا بی‌حال و کم‌رمق؛ در تمام حالت‌های ممکن، از خانه به قصد رفتن به محل کار خارج می‌شویم و در این بیرون‌آمدن از یک محیط و وارد‌شدن به محیطی دیگر، عملاً یک‌سری تغییرات، ما را دچار خود خواهد نمود؛ محیط گرم و صمیمی خانه و دنیای خارج از آن با مختصات ویژه و مخصوص به خود. هر کدام از ما وقتی قدم در محیط بیرون از خانه می‌گذاریم، بخشی از تابلوی آن‌روز و یا تکّه‌ای از پازل جامعه را کامل می‌نماییم؛ تابلویی با هزاران‌هزار تکّه که هریک از ما به آن حس و وجود می‌بخشیم. شما خودتان در لحظاتی کوتاه، تصور نمایید که اگر آدم‌هایی اخمو، گیج و گنگ و ناراحت و عصبانی با بی‌حالی تمام خواسته باشند این پازل را کامل نمایند، چه اتفاقی می‌افتد و سرنوشت آن تابلو چه خواهد شد؟!

هر کدام از ما، عادات مخصوص به خود را داریم؛ دیر یا زود خوابیدن، فضایی که برای خوابیدن انتخاب می‌نماییم و... در جهت مقابل، تمام آدم‌ها بیدارشدن‌شان هم تابع برخی عادت‌ها و تکرارهایی‌ست که بر اثر کثرت انجام، به یک تیپ شخصیتی تبدیل شده‌اند. بیدارشدن در ساعات مختلف، فارغ از آن‌که سحرخیزی را همیشه باید درنظر داشته باشیم، یک مسأله‌ی کاملاً طبیعی و فردی‌ست که در دنیای ماشینی و آپارتمانی امروز، برخی را به‌شدت دچار دیر بیدارشدن نیز نموده است؛ خستگی ناشی از رفت‌و‌آمدهای طولانی، دیرخوابیدن‌ها و روبه‌روی تلویزیون خواب‌رفتن‌ها، شام‌خوردن‌های انتهای شب و مهمانی‌هایی که گاه تا پاسی از شب ادامه‌می‌یابد، همه و همه برای بیدارشدن در ساعات نخستین روز، ما را دچار مشکل می‌نماید.

اما در هر ساعت از روز که بیدار شدیم، باید خود را برای یک زندگی زیبا و دوست‌داشتنی به تمامی معنای کلمه مهیا نماییم. خوردن صبحانه‌ای هرچند مختصر، دوش‌گرفتن و تغییر هرچند اندک در پوشش و ظاهر، می‌تواند به این مهم کمک نماید که «بازسازی‌شده»، قدم در اجتماع گذاریم. اگرچه نحوه‌ی خوابیدن و تعداد ساعاتی که به بدن فرصت می‌دهیم تا نیروهای از دست‌رفته‌ی خود را بازیابی نماید، مهم است اما در همان دقایقی که بیدار می‌شویم هم می‌توانیم تغییراتی اساسی و درخور توجه در خود به‌وجود آوریم.

گوش‌دادن به خبرهای صبحگاهی رادیو، فقط چند دقیقه گوش‌دادن به یک موسیقی آرام و التیام‌دهنده، خوش‌وبش با اهل منزل، حتی قدم در کوچه نهادن به بهانه‌ی خرید نان، همه در بازیابی روحی ما تأثیر به‌سزایی می‌تواند داشته باشد که در بیش‌تر مواقع از آن غافلیم.

اگر بپذیریم که همراه‌شدن با دریای خروشان جامعه در ساعاتی می‌تواند تأثیر متقابل داشته باشد، هر کدام از ما می‌توانیم منبع بی‌کران شادی و انرژی برای اطرافیان خود باشیم؛ هم‌صحبتی شاد و پرانرژی، همکاری سرحال و بانشاط ، همسایه‌ای خوش‌رو و مهربان ، هم‌کلاسی آرام و دوست‌داشتنی، همسری مهربان و صبور ، کسانی هستند که یا با ما مواجه‌اند و یا ما دیگران را با این عناوین مواجه می‌نماییم.

آغاز هر مقوله‌ای اگر همراه با شادی و رضایت باشد، در پایان نتیجه‌ای خارق‌العاده برجای خواهد نهاد؛ پدر شاد و پرانرژی، خانواده‌ای موفق را به بیرون از خانه هدایت می‌نماید و همسری مهربان و گشاده‌رو، روزی همراه با سرور و شادی را مژده می‌دهد و فرزندان این خانواده تمام روز، منبعی تمام‌ناشدنی از شادی و نیرویی اثرگذار می‌شوند که بخشی از جامعه را متأثر از خود به‌سمت کمال پیش‌می‌برند. این اثرات در محیط جامعه، محل کار و بازخوردهای کاری، نمود عینی و مستقیم پیدا می‌نماید.

با آغازهایی عاشقانه می‌توانیم به زیباترین شکل ممکن در بهبود کیفیت روحی جامعه‌ی اطراف خود و یا دست‌کم جامعه‌ای که با ما سر و کار دارد، مفید و مؤثر باشیم.
یک لبخند، یک فنجان چای داغ، یک تکه نان تازه و چند جمله‌ی کوتاه و امیدبخش، می‌تواند صبحی دلنشین برای تمامی اطرافیان ما فراهم نماید؛ همین صبح پیش‌رو یا صبحی که فردا طلوع می‌نماید، امتحان کنید؛ معجزه‌ای خیره‌کننده پس از آن آغاز عاشقانه در انتظار شماست!

آیا شما با این روش تبلیغ حجاب موافقید؟

Posted: 31 Aug 2011 10:40 AM PDT

طلاق؛ کدامیک را می‌پسندید توافقی، عاطفی و یا عادی؟!

Posted: 31 Aug 2011 10:35 AM PDT


"ریاست محترم دادگاه عمومی...
سلام علیكم
احتراما، با تقدیم این دادخواست به استحضار عالی می‌رساند نظر به این كه اینجانبان... و... (زن و شوهر)‌ از هر جهت برای جدایی به توافق رسیده‌ایم، لذا با عنایت به ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام هر زمان كه دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفی نموده و تقاضای صدور گواهی عدم امكان سازش (طلاق توافقی)‌ را داریم.
با تشكر و تجدید احترام."





صبح و ظهرش فرقی نمی کند، دادگاه خانواده همیشه شلوغ است. آدم‌ها از کنار هم رد می‌شوند بی آنکه توجهی به کار هم داشته باشند؛ هر کسی به کار خودش مشغول است. محوطه بیرونی مجتمع قضایی پر از آدم‌هایی است که ورق به دست که از این طرف به آن طرف می دوند و دنبال کپی و واریز فیش بانکی و... هستند. در میان فریادهای "در بست در بست" رانندگان تاکسی که در مقابل مجتمع قضایی تجمع کرده اند؛ صدای نسبتا آرامتر "شاهد شاهد" هم به گوش می رسد، صداهایی که کنجکاوی کسانی که از دادگاه بیرون می آیند را بیشتر برمی انگیزد...

یاد یکی از فیلم‌های چند سال پیش سینمای ایران می افتم که در آن بخوبی نشان داده شد زن و شوهری که قصد جدایی از هم را داشتند از سوپر مارکت کنار دادگاه، شاهد کرایه کردند! داستان اینجا هم دقیقا داستان همان فیلم است.

هنگام ورود موبایلم را تحویل می‌دهم. سرباز می پرسد: کجا می روی خانم. می‌گویم: "می خواهم درخواست طلاق بدهم". می‌گوید: "برو طبقه پایین". پله‌ها را یکی بعد از دیگری با اضطراب می‌گذرانم. صدا به صدا نمی رسد. بعضی‌ها بقیه دعواهایشان را آورده اند وسط دادگاه.


"عریضه نویسی، دادخواست و تنظیم لوایح طبقه پایین" جمله آنقدر درشت و خواناست که بی اختیار آنهایی که آمده‌اند تا "خواهان" شوند را بی هیچ سوالی راهی پله‌های باریکی که به طبقه پایین منتهی می شود می کند. در انتهای راهرو اتاقی قرار دارد که چند زن جوان در همان حال که مشغول نشان دادن خریدهای دیروز خود به همدیگر هستند، فرم ها را هم پر می کنند.


می گویم: آمده ام برای درخواست طلاق.


می پرسد: شوهرت موافق است؟

می گویم: گفته است که می آید. چقدر طول می کشد خانم ؟

می گوید: اگر جواب آزمایش و شاهدت درست شود و مشاوره هم جواب ندهد، چند روز بیشتر طول نمی کشد. البته همه اینها بستگی به این دارد که شوهرت بیاید وگرنه باید از مسیر طلاق عادی اقدام کنی.


فرم‌های طلاق بسته به اینکه درخواست کننده دنبال طلاق توافقی آمده و یا یک درخواست کننده معمولی طلاق است با تمام حق و حقوقش و... با هم فرق دارند. هر فرمی در کمتر از 5 دقیقه با مشخصات فردی و محل زندگی و کار دو طرف پر می شود هزینه اولیه هر فرم هم حدود 2 هزار تومان است که توسط تقاضا کننده پرداخت می‌شود.


در میان فرم‌های طلاق که توسط مسوولان پر می شود، فرمی که در ردیف چهارم (خواسته یا موضوع و بها) آن بعد از ردیف مشخصات دو طرف و وکیل جمله" صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی) بند 1 از ماده 8 ق.ح.خ " آمده است، بیشترین طرفدار را دارد.


ظاهرا درخواست این نوع طلاق در جامعه ایران تبدیل به یک مد خواستنی شده و زوجی که به دنبال بهترین و سریع‌ترین گزینه! برای قیچی کردن زندگی مشترک (به قول بعضی ها خلاصی و راحت شدن از زندگی جهنمی!) هستند و اطاله دادرسی و گم شدن در پیچ و خم دادگاه و رجوع به مشاور و... را چندان نمی پسندند، این نوع طلاق را انتخاب می کنند.


پر کردن فرم درخواست اولین گام است که بعضی‌ها مصر و با اطمینان آن را بر می‌دارند و بعضی‌های دیگر حتی تا خود مرحله امضا کردن درخواست هم هنوز مردد هستند و با بازخوانی خاطرات تلخ و شیرین زندگی مشترک‌شان باز هم به نتیجه نمی رسند که قصد جدایی و طلاق دارند و یا می خواهند زندگی مشترکشان را ادامه دهند. فرم را به بهانه اینکه هنوز نمی‌دانم می خواهم طلاق بگیرم یا نه از دست زن جوان می‌گیرم و از اتاق بیرون می‌زنم.


حیاط دادگاه جای خوبی است برای تامل کردن و شاید تجدید نظر کردن. مرد میانسالی همینطور که چای می‌نوشد با موبایلش هم بازی می‌کند. برگه دادخواست را جوری دستم می گیرم که توجهش جلب شود. نگاهی می اندازد و می گوید: شما هم برای طلاق آمده اید؟


امیر 37 ساله است و دو فرزند دارد، می گوید: "شغلم آزاد است بیشتر وقتم خارج از خانه ام، زنم هم آرایشگری می‌کند. از اولش راضی نبودم؛ اما چون خیلی دوستش داشتم به او اجازه دادم که کار کند. اما حالا دیگر نمی خواهم آرایشگری کند. او هم قبول نمی کند محیط خانه به آرایشگاه تبدیل شده و بچه‌ها ناراضی اند. من هم..." سری تکان می دهد و دوباره با موبایلش شروع به شماره گیری می‌کند.
داستان زندگی افرادی که فکر می کنند به انتهای خط زندگی مشترک رسیده اند گاه آنقدر عذاب آور می شود که در مخیلات و حقایق زندگی هم نمی گنجد و گاه آنقدر خنده دار که هر بنی بشری را به فکر فرو می‌برد که بعضی‌ها اصلا چرا با چنین دیدگاه‌هایی ازدواج می کنند.


کمی آنطرف تر دختر پسر جوانی، خوشحال و خرم مشغول صحبت با یکدیگر هستند. پسر جوان می‌رود بوفه خرید کند؛ با دختر همکلام می شوم. وقتی می‌گوید: "برای طلاق توافقی آمده‌ایم" از تعجب می مانم چه بگویم. بریده می پرسم:" شما که خیلی با هم خوب هستید". دختر جوان می گوید:"نه مصلحتی است. شوهرم قرار است برای دریافت ارثیه اش به امریکا برود. اما چون پدرش با ازدواج ما موافق نبوده در وصیت‌نامه قید کرده اول طلاق زنت را بده بعد ارثت را بگیر!" در همین موقع پسر جوان با دوتا آب میوه سر می رسد و شروع به گپ و گفت با دختر می کند و...


واکاوی شخصیت و آنچه که در ذهن مراجعین طلاق می گذارد برای آدم‌هایی که چنین شرایطی را تجربه نکرده‌اندسخت است گاه به سختی درک آدمی که بعد از 15 سال زندگی مشترک و با داشتن 2 فرزند درخواست طلاق می نویسد و با هاله ای از اشک نشسته در کنج چشمانش می گوید:"همسرم زن دوم گرفته است" و یا سختی رنج زنی که به دلیل تنبلی شوهرش و بیکاری و عدم درآمد دو بار جنینش سقط شده و یا مردی که با غروری شکسته می گوید:"زنم معتاد است!"


قدیمی‌ها می گفتند«دختر با لباس سفید می رود و با لباس سفید هم بر می‌گردد.» شاید خیلی از ما این ضرب المثل را در حد شوخی بدانیم، اما وقتی کمی در جامعه خودمان که به اصلاح قرن بیست و یکی شده کندوکاو کنیم، افرادی را می‌بینیم که ظاهرا ازدواج کرده اند و با هم زندگی خوبی دارند ولی...


سحر را چند سالی است که می شناسم دورا دور. چندی پیش از لابه لای حرف‌هایش به جدایی بین او و همسرش پی بردم می‌گفت: سعی می‌کنیم زیاد با هم کاری نداشته باشیم. کجا می روی؟ کی می آیی؟ هیچ کدام را از هم نمی‌پرسیم. اما دوست نداریم کسی از این وضعیت خبر دار شود. جلوی فامیل‌ها و دوستان با هم خوب هستیم. اینجوری احساس راحتی بیشتری می کنم!


یاد صحبت‌های رییس مركز سلامت خانواده می افتم که در جایی گفته بود: افراد تحصیل‎كرده بجای اینکه طلاق بگیرند، از هم جدا می شوند." این حرف یعنی بعضی‌ها خودشان شخصا نسبت به جدایی خانواده اقدام می‌کنند یعنی طلاق عاطفی! یعنی داستان همان لباس سفید و... زیر یک سقف بودن اما بدون ارتباط و به قول خودمان هر کس دنبال زندگی خودش و به قول خودشان یکجورایی آبروداری می کنند!


چند سالی است که قضیه طلاق جدی شده و خیلی‌ها دو تا سه سال در راهروهای دادگاه دنبال جدایی‌اند. افرادی هم ظاهر سازی می کنند و بعضی‌های دیگر هم با صلح و صفا دو روزه تیشه می زنند به ریشه زندگیشان. در این بین کارشناسان و روانشناسان و جامعه شناسان و...دلایل متعددی را برای شکل گیری طلاق آنهم به شکل‌های مختلف مثال می زنند و راهکار ارائه می دهند اما...


راستی چند نفر در جامعه مطمئن اند در میان خویشاوندان و نزدیکانشان که ظاهرا زندگی خوبی دارند کسی دچار طلاق عاطفی و یا چیزی شبیه آن نشده است؟ و یا به اسم ناسازگاری در دادگاه‌ها دنبال منفورترین حلال خدا نیست؟


منبع : bornanews.ir

جالبترین و عجیبترین پل های دنیا !! حیرت انگیزه

Posted: 31 Aug 2011 10:21 AM PDT

برج جاویدان (چین)

در طول هزاران سال کوه تای در ایالت شاندون چین از اهمیت فرهنگی و مذهبی بالایی بر خوردار بوده است. این کوه یکی از 5 کوه مقدس چین است که با مفاهیمی مثل طلوع، تولد و نوزایی پیوستگی دارد. اگر از این کوه بالا بروید با پل جاویدان مواجه می شوید. این پل از سه تخته سنگ بزرگ و چندین تخته سنگ کوچک تشکیل شده است. در زیر این پل یک دره وجود دارد و در قسمت جنوبی آن یک پرتگاه بی انتها دیده میشود. هیچ کس دقیقاً نمی داند که این پل در چه زمانی تشکیل شده ولی به احتمال زیاد از زمان آخرین عصر یخبندان اینجا بوده است.


پل قدیمی کونیتسا (یونان)

این پل که چندین قرن قدمت دارد، بر روی رودخانه ی آئوس در کشور یونان قرارگرفته است. این رودخانه در طول زمستان پر از آب است. اگر با دقت به قسمت زیرین در بلند ترین قسمت پل نگاه کنید یک زنگ کوچک را می بینید. روستائیان می گویند که اگر شدت باد در اینجا آنقدر زیاد باشد که این زنگ را به صدا در آورد، رد شدن از زیر این پل خطرناک است.


پل طنابی کاریکارید (ایرلند)

پل طنابی کاریکارید یک پل معلق است که در نزدیکی منطقه ی بالینتوی در ایرلند شمالی قرار دارد. این پل سرزمین اصلی را به جزیره ی کوچک کاریک متصل می کند. این منطقه تحت مالکیت و حفاظت ائتلاف ملی است و به طول 20 متر و در ارتفاع 30 متری بر بالای تخته سنگ ها کشیده شده است. امروزه این پل بیشتر یک جاذبه ی گردشگری محسوب می شود و در سال 2009 حدود 247000 نفر بازدیدکننده داشته است. وقتی هوا طوفانی باشد گذشتن از روی این پل یک تجربه ی بسیارهیجان انگیز و در عین حال وحشتناک ( اگر ترس از ارتفاع داشته باشید) است.


پل رویال جورج (ایالت کلورادو آمریکا)

این پل که داخل یک پارک 150 هکتاری واقع شده یک جاذبه ی توریستی برای شهر کنیون در ایالت کلورادو است. این پل در ارتفاع 291 متری بر بالای رودخانه ی آرکانزاس معلق است و از سال 1929 رکورد مرتفع ترین پل جهان را داشته است تا اینکه در سال 2003 پل رود خانه ی بی پن جیانگ از آن پیشی گرفت. پل رویال جورج یک پل معلق، به گستردگی 286 متر، 384 متر طول و 5.5 متر عرض است. مسیر ساخته شده بر روی آن از 1292 تکه چوب ساخته شده است و برج هایی به ارتفاع 46 متراین پل را نگه داشته اند.


پل طنابی اینکا (پرو)

پل های طنابی اینکا در واقع پل های معلق ساده ای بودند که بر روی تنگه ها و دره ها برای دسترسی راحت تر به امپراطوری اینکا ساخته می شدند. چون اینکا ها از وسایل نقلیه ی چرخ دار استفاده نمی کردند و به صورت پیاده یا به همراه دام هایشان حرکت می کردند، پل هایی از این قبیل برای تمدن آنها مناسب بود.

اینکا ها برای ساختن این پل ها از الیاف طبیعی که در گیاهان محلی وجود داشت استفاده می کردند. این الیاف به هم بافته می شدند تا طناب محکمی را ایجاد کنند بعد با استفاده از چوب آن را مقاوم تر می کردند. بعد هر یک از طرفین پل را به وسیله ی طنابهایی که با علف بافته شده بودند به تخته سنگی در دو جهت دره و در طول پل وصل می کردند، این طناب های اضافی به عنوان محافظ عمل می کردند. علاوه بر این برای تقویت استحکام پل از شاخه های به هم بافته شده نیز استفاده میکردند. در نهایت این پل ها آن قدر استحکام داشتند که اسپانیایی ها وقتی به این سرزمین وارد شدند سوار بر اسب هایشان از این پل ها عبور می کردند. این پل های بسیار بزرگ به قدری سنگین بودند که باعث می شدند در قسمت وسط خمیدگی پیدا کنند و در هنگام وزش باد های تند به طرفین حرکت می کردند. بخشی از استحکام پل هم به این دلیل بود که هر سال دهقانان محلی همه ی طناب ها را عوض می کردند و این کار را نوعی از خدمات یا وظیفه ی اجتماعی خود می دانستند. بزرگترین این پل ها بر روی دره ی آپوریماک و در مسیر جاده ی شمالی کوزکو قرار داشت.

پل معلق پولائولانگ کاوی (مالزی)

این پل بر روی دره ی پولائو لانگ کاوی که بزرگترین جزیره در مجمع الجزایر لانگ کاوی است گسترده شده. این پل در ارتفاع 687 متری از سطح دریا معلق است و منظره ای بسیار زیبا از دریای آندامان و جزیره ی تاروتائو در تایلند را ارائه می کند و بخاطر منحنی هایی که دارد چشم انداز های متفاوتی از منظره را به دست می دهد. این آسمان پل یکی از خارق العاده ترین پل های جهان است که باعث ترشح آدرنالین در خون می شود و تنها یک ستون دارد. این ستون 87 متر ارتفاع دارد و تعادل آن بوسیله ی 8 کابل حفظ می شود. این پل 124 متر طول و 1.8 متر عرض دارد و در دو طرف ان دو سکوی 3.6 متری تعبیه شده که چشم انداز زیبایی را در برابر چشمان بازدیدکنندگان قرار می دهد.


پل اجولا (مکزیک)

اجولا معدن کوچکی بود که در شمال غربی شهر دورانگو در شمال مکزسک قرار داشت. این نطقه در حال حاضر به عنوان یک شهر ارواح معروف است چون معادن خالی شده. تنها بنایی که در این شهر باقی مانده و هنوز قابل استفاده است یک پل معلق است. این پل که در زبان محلی "Puente de Ojuela" نام دارد در اصل توسط برادران روبلینگ که پل بروکلین در نیویورک را ساخته اند طراحی شده بود. این پل که در زمان ساخته شدن سومین پل معلق دنیا از نظر طول به حساب می آمد اخیراً بازسازی شدهاست. پل اصلی تخریب شده و تنها طاق های اصلی آن در نمایشگاه تورئون در معرض دید عموم است.


پل معلق حسینی (پاکستان)

پل معلق حسینی که به عنوان خطرناک ترین پل در جهان شناخته شده است تها یکی از چندین پل معلق طنابی در شمال پاکستان است. این پل بر روی دریاچه ی بورتی در شمال هونزا قرار دارد که هم طولانی است و هم بسیار متزلزل است. بسیاری از تخته های آن افتاده اند و وقتی بر روی آن هستید باد آن را به شدت تکان می دهد. ووقتی هنگام رد شدن به پل قدیمی تری که پاره شده و در کنار آن آویزان است نگاه می کنید بیشتر نگران خواهید شد. باوجودی که این پل بسیار خطرناک به نظر می رسد ولی نسبتاً ایمن است و باعث جذب گردشگران بسیاری شده است؛ کوهنوردان با گذشتن از روی این پل قدرت اعصاب خود را آزمایش می کنند.


پل رودخانه ی ویتیم (سیبری روسیه)

این پل که برای گذشتن از روی رودخانه ی ویتیم تعبیه شده از جنس چوب است و وضعیت خوبی هم ندارد. عرض آن تنها به اندازه ی یک ماشین است اما 570 متر طول دارد و اگر راننده ی قابلی باشید حدود 3 دقیقه طول می کشد که با ماشین به طرف دیگر برسید در غیر این صورت تماشای رودخانه از ارتفاع 15 متری چندان جذاب نخواهد بود. این رود خانه در سیبری روسیه قرار دارد که در اکثر روزهای سال بسیار سرد است بنابراین در آن سرما که همه پیز پوشیده از برف و یخ است این پل به یک قندیل کاملاً سر تبدیل می شود و با این وجود رانندگان محلی هر روز از این پل رد می شوند چون تقریباً را دیگری وجود ندارد.

پل طبیعی دره ی برایس
این پل در مسافت 2.5 کیلومتری منطقه ی فرویو واقع شده . نامگذاری پل طبیعی در دره ی برایس در مجالس زمین شناسی تا حدی مایه ی جنجال بود چون با وجودی که این بنای طبیعی شبیه به پل است اما در واقع یک طاق طبیعی است.

به نظرتون این اقا پسر چه دعایی میکنه..؟؟

Posted: 31 Aug 2011 10:14 AM PDT

شاید با خودش میگه اینجا کجاس بابا ماما نم کجا رفتن . خدا لعنتشون کنه که منو تنها گذاشتن

این اتوبوس به راست می رود یا به چپ؟ باهوش ها بیان تو

Posted: 31 Aug 2011 10:10 AM PDT

محققان تصویر این اتوبوس را بین امریکایی هاتوزیع کرده و از آنها خواستند تا بگویند اتوبوس به سمت چپ در حال سفر است یا راست ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.




90 درصد از پاسخ دهندگان اعلام کردند اتوبوس به سمت چپ حرکت می کند. چرا که دری برای سوار شدن مشاهده نمی کنید!

اسامي تعدادي از آزادشدگان جرايم‎‌امنيتي

Posted: 31 Aug 2011 09:57 AM PDT

اخرین نیوز: روزنامه شرق اسامي تعدادي از محكومان جرايم امنيتي را كه پس از ابراز ندامت و درخواست عفو مورد عفو رهبر معظم انقلاب قرار گرفته‌اند، منتشر كرد.


اين روزنامه كه تيتر يك امروز خود را به همين موضوع اختصاص داده، از احسان عبده‌تبريزي، لاله حسن‌پور، زهرا جباري، كيوان فرزين، امير اصلاني، سورنا هاشمي، محسن غمين، محمد پورعبدالله، ارسلان ابدي، نازنين حسن‌نيا، سوسن تبيانيان، اكرم حيدريان، سما شاملو، فاطمه درويش، علي بهزاديان‌نژاد، حميدرضا نجومي، ابوالفضل قاسمي، كوروش قاسمي، آرتين غضنفري، غلامرضا آزادي، ميثم رودكي، اميرحسين قنبري، اميد شريفي‌دانا، بهنام انصاري، روح‌الله ميرزاخاني، مسعود يزدچي، محسن مختاري، سجاد مرادي، ميلاد اسدي، فاطمه خرم‌جو، كيارش كامراني، حميد سميعي، موسوي استاد دانشگاه اصفهان، آرش اعلايي، اميد اسماعيل‌زاده، مجتبي هاشمي، علي مليحي به‌عنوان آزادشدگان نام برد.


اين روزنامه افزود: به گفته دادستان تهران در ميان اين صد نفر اجراي حكم 18 نفر از آنان متوقف شد و 12 نفر زنداني ديگر نيز مشمول تخفيف در مجازات شدند.




دو روز پيش، دادستان عمومي و انقلاب تهران جزئیات مربوط به عفو 100 نفر از زندانیان جرائم امنیتی را که با موافقت مقام معظم رهبری مجازات آنان مشمول عفو شده است را تشریح کرد.

عباس جعفري دولت‌آبادي گفت: عفو این دسته از محکومان بر اساس تقاضای عفو ارائه شده و نیز ابراز ندامت و پشیمانی از ارتکاب جرائم ارتکابی توسط آنان صورت گرفته است.

دادستان تهران افزود: بر اساس موافقت مقام معظم رهبری تعداد 100 نفر از محکومان جرائم امنیتی مشمول عفو شده‌اند که از این تعداد 70 نفر آنان امشب از زندان آزاد خواهند شد.

چند درصد دختران دوست پسر دارند؟...

Posted: 31 Aug 2011 09:50 AM PDT

اشتباه میکنین الان پسرا دنبال دخترای مظلوم و بی شیله پیله میگردن
نگاه بی این پسر نماها نکنین

حتمن بخونش و این نیز بگذرد / دو داستان کوتاه ........ حتما بخونین

Posted: 31 Aug 2011 09:46 AM PDT

به نام خدا
خداوند، اون کسانی رو که ازش میخواهی کنارت باشن بهت نمیده، بلکه اون کسانی رو کنارت قرار میده که بهشون نیاز داری.....

بهشون نیاز داری تا کمکت کنن (تا کمک کردن رو یاد بگیری)، باعث رنجش تو بشن (چون تا گچ درد سنباده خوردن روتحمل نکنه، یک مجسمه زیبا نمیشه)، تو رو ترک کنن (تا یادبگیری روی پای خودت بایستی)، عاشقانه دوستت داشته باشن (تا بدونی که تو هم باید عشق بورزی)، تا از تو انسانی ساخته بشه که خداوند میخواد تو اونطور باشی.
خدای عزیزم، اون کسی که همین الان مشغول خوندن این متنه، زیباست (چون دلی زیبا داره)، درجه یکه (چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای)، قدرتمند و قوی و استواره (چون تو پشت و پناهش هستی) و من خیلی دوستش دارم. خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه. خواهش میکنم بهش درجات عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشاا... . خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیت ها عاشقانه مهر بورزه.
خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما، هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد) و کاری کن این رو با تمام وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود.
دوستت دارم دوست عزیزم !
از هم اکنون، زمان داره برات شمرده میشه ! در عرض 9 دقیقه حتما برات یه اتفاق خوشایندی خواهد افتاد یا یک خبر خوشی خواهی شنید ...
(نه چون این متن رو خوندی یا خوندن این متن شانس میاره یا ارسالش برای کسی باعث رسیدنه خبر خوش میشه ... ...
نه .... ... صرفاً یک اتفاق خوش برات خواهد افتاد به این خاطر که الان توی دلت میگی : خدایا توکل به تو )



این نیز بگذرد

بزرگی در عالم خواب دید که کسی به او می‌گوید: فردا به فلان حمام برو وکار روزانه حمامی را از نزدیک نظاره کن. دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و د ر هوای گرم از فاصله دور برای گرم کردن آب حمام هیزم می‌آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است. به نزدیک حمامی رفت و گفت: کار بسیار سختی داری، در هوای گرم هیزم‌ها را از مسافت دوری می‌آوری و ..... حمامی گفت: این نیز بگذرد.

یکسال گذشت برای بار دوم همان خواب را دید و دو باره به همان حمام مراجعه کرد دید آن مرد شغلش عوض شده و در داخل حمام از مشتری‌ها پول می‌گیرد. مرد وارد حمام شد و گفت: یک سال پیش که آمدم کار بسیار سختی داشتی ولی اکنون کار راحت‌تری داری، حمامی گفت: این نیز بگذرد.

دو سال بعد هم خواب دید این بار زودتر به محل حمام رفت ولی مرد حمامی را ندید وقتی جویا شد گفتند: او دیگر حمامی نیست در بازار تیمچه‌ای (پاساژی) دارد و یکی از معتمدین بزرگ است. به بازار رفت و آن مرد را دید گفت: خدا را شکر که تا چندی پیش حمامی بودی ولی اکنون می‌بینم معتمد بازار و صاحب تیمچه‌ای شده‌ای، حمامی گفت: این نیز بگذرد.

مرد تعجب کرد گفت: دوست من، کار و موقعیت خوبی داری چرا بگذرد؟ چندی که گذشت این بار خود به دیدن بازاری رفت ولی او آن جا نبود. مردم گفتند: پادشاه فرد مورد اعتمادی را برای خزانه داری خود می‌خواسته ولی بهتر از این مرد کسی را پیدا نکرد و او در مدتی کم از نزدیکترین وزیر پادشاه شد و چون پادشاه او را امین می‌دانست وصیت کرد که پس از مرگش او را جانشینش قرار دهند. کمی بعد از وصیت، پادشاه فوت کرد اکنون او پادشاه است. مرد به کاخ پادشاهی رفت و از نزدیک شاهد کارهای حمامی قبلی و پادشاه فعلی بود جلو رفت خود را معرفی کرد و گفت: خدا را شکر که تو را در مقام بلند پادشاهی می‌بینم پادشاه فعلی و حمامی قبلی. گفت: این نیز بگذرد.
مرد شگفت زده شد و گفت: از مقام پادشاهی بالاتر چه می‌خواهی که باید بگذرد؟ ولی مرد سفر بعدی که به دربار پادشاهی مراجعه کرد. گفتند: پادشاه مرده است ناراحت شد به گورستان رفت تا عرض ادبی کرده باشد. مشاهده کرد بر روی سنگ قبری که در زمان حیاتش آماده نموده حک کرده و نوشته است این نیز بگذرد.

هم موسم بهار طرب خیز بگــــــــــذ رد
هم فصل ناملایم پاییز بگــــــــــــــــذ رد
گر نا ملایمی به تو کرد از قـضــــــــــا
خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد

زمان خوشبختی را انتخاب کنید...حتی یک روز...

Posted: 31 Aug 2011 09:41 AM PDT

رسیدن به خوشبختی همون رسیدن به آرامش هستش
چقدر زیباست زمانیکه از ته دل احساس آرامش و شادی میکنی

همیشه راه حل در گزینه پیشنهادی نیست ..؟ آموزنده

Posted: 31 Aug 2011 09:41 AM PDT

به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى، از روان‌ پزشک پرسيدم
شما چطور مي‌فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه؟
روان‌پزشک گفت:
ما وان حمام را پر از آب مي‌کنيم و يک قاشق چايخورى، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار مي‌گذاريم و از او مي‌خواهيم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهميدم. آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ‌ تر است.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زير آب وان را بر مي‌دارد... شما مي‌خواهيد تختتان کنار پنجره باشد؟

********



1. راه حل هميشه در گزينه هاي پيشنهادي نيست.
2. در حل مشکل و در هنگام تصميم گيري هدفمان يادمان نرود . در حکايت فوق هدف خالي کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادي.
3.همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست.

چرا مردا شادترن؟

Posted: 31 Aug 2011 09:37 AM PDT

چرا مردها بندرت افسرده می شوند ؟!؟!؟!
مردان اصولا آدم های شادتری هستند
از موجودی به این سادگی چه انتظاری داری؟
نام خانوادگی تو باقی می ماند
تمام فضای گاراژ به تو تعلق داره
برنامه ریزی برای عروسی خود بخود انجام میشه
شکولات هم یک خوردنی دیگه ست
می تونی رئیس جمهور بشی
هرگز حامله نمیشی
برای رفتن به پارک آبی می تونی تی شرت سفید بپوشی
برای رفتن به پارک آبی می تونی اصلا هیچی نپوشی
مکانیک اتومبیل به شما راست میگه
تمام دنیا آبریزگاه توست
مجبور نیستی مصافت زیادی تا پمپ بنزین بعدی رانندگی کنی به این دلیل که دستشوئی این یکی خیلی کثیفه
مجبور نیستی برای اینکه بدونی مهره رو از کدوم طرف روی پیچ بچرخونی مدتی فکر کنی
کار یکسان، درآمد بیشتر
چین و چروک به تو شخصیت میده
لباس عروس 5000 دلاره، هزینه یک شب کرایه تاکسیدو فقط 100 دلاره
وقتی با دیگران حرف می زنی به سینه ت نگاه نمی کنن
کفش نو پای تو رو زخم نمی کنه،
می تونی همیشه یک حالت داشته باشی
مکالمه تلفنی تو فقط سی ثانیه طول می کشه
خیلی چیز درباره مخزن آب توآلت می دونی
برای 5 روز مرخصی فقط به یک چمدان احتیاج داری
خودت می تونی در تمام بطری ها رو باز کنی
با کوچکترین کار متفکرانه اعتبار زیادی کسب می کنی
اگر کسی فراموش کرد تو رو دعوت کنه
چه زن و چه مرد، بازم دوست تو باقی می مونه
سه تا شورت برای تو فقط 8.95 دلار خرج داره
سه جفت کفش از سرت هم زیاده
هرگز در اماکن عمومی مشکلی با بند لباس زیر نداری
تو قادر به دیدن چروک لباست نیستی
هرچیزی روی صورت تو همیشه به رنگ طبیعی باقی می مونه
یک مدل مو برای سالها، و یا ده ها سال کافیه
تو فقط باید موهای صورت و گردنت رو بتراشی
در تمام عمر می تونی با اسباب بازی بازی کنی
یک کیف پول و یک جفت کفش....و یک رنگ برای تمام فصلها کافیه
پاهات هر شکلی که باشن بازم می تونی شلوار کوتاه بپوشی
می تونی با چاقوی جیبی ناخن هات رو تمیز و مرتب کنی
برای سبیل گذاشتن اختیار تام داری
می تونی برای 25 نفر از بستگان روز 24 دسامبر در عرض 25 دقیقه هدیه بخری
پس عجیب نیست که مردها شادتر هستن
این ایمیل رو برای خانمهایی که طاقتشو دارن بفرست
و به آقایانی که از خواندنش کیف می کنن
مردان همینجوری شادتر هستن

انشاي حيوانات / داستان کوتاه جالب

Posted: 31 Aug 2011 09:35 AM PDT

انشاي دانش آموز کلاس دوم دبستان

ما حيوانات را خيلي‌ دوست داريم، بابايمان هم همينطور. ما هر روز در مورد حيوانات حرف مي‌زنيم ، بابايمان هم همينطور. بابايمان هميشه وقتي‌ با ما حرف مي زند از حيوانات هم ياد مي‌کند، مثلا امروز بابايمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداري که نشستي پاي تلوزيون؟ و هر وقت ما پول مي خواهيم مي گويد؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟

چند روز پيش وقتي‌ ما با مامانمان و بابايمان مي رفتيم خونه عمه زهرا يک تاکسي داشت مي زد به پيکان بابايمان. بابايمان هم که آن روي سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوري گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته يابو، پياده مي شم همچين مي زنمت که به خر بگي‌ زن دايي، بابايمان هم گفت: برو بينيم بابا جوجه و عين قرقي پريد پايين ولي‌ آقاهه از بابايمان خيلي‌ گنده تر بود و بابايمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابايمان گفت؛ مگه کرم داري آخه؟ خرس گنده مجبوري عين خروس جنگي بپري به مردم؟

ما نتيجه مي گيريم که خيلي‌ خوب شد که ما در ايران به دنيا آمديم تا بتونيم هر روز از اسم حيوانات که نعمت خداوند هستند استفاده کنيم و در موردشان حرف بزنيم و و نمي دانيم اگر در ايران به دنيا نيامده بوديم چه کاری بايد مي کرديم.

شبکه موسیقی ایرانیان در راه است

Posted: 31 Aug 2011 07:29 AM PDT

با تصویب نهایی مجوز آغاز به کار شبکه موسیقی «ایرانیان» از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به نظر می رسد تریبون دار شدن خواننده های داخلی باعث کساد شدن روز افزون کار خواننده های آن ور آبی و به خصوص لس آنجلسی شود.

این شبکه که به طور کامل از سوی بخش خصوصی اداره خواهد شد قرار است ویترینی برای ارائه آثار مجاز خواننده های داخلی شود تا هنرمندان داخل کشور بالاخره به آرزوی چندین و چند ساله شان برسند و بتوانند از شبکه ای رسمی و مجاز آثارشان را به مخاطبان داخلی و خارجی معرفی کنند.

«ایرانیان» با وجود کسب مجوز نهایی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مرحله پیش تولید برنامه هایش قرار دارد و پیش بینی می شود تا سه ماه آینده بصورت رسمی آغاز به کار کند.

پیش از این نیز شبکه هایی در این زمینه وارد گود رقابت شده بودند که با به بیراهه رفتن، از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد غیر مجاز اعلام شدند و امید است این شبکه جدید با رعایت چهارچوب های مورد نظر مسئولان به تریبونی بزرگ برای هنرمندان مستعد داخل کشور تبدیل شود.

"رازهایی از برج شهیاد(آزادی)"

Posted: 31 Aug 2011 07:29 AM PDT

میدان آزادی با وسعتی در حدود ۱۵ هزار مترمربع بزرگ ترین


میدان در میان کشورهای خاورمیانه است.


این برج که به نام برج شهیاد معروف است اما پس از پیروزی


انقلاب اسلامی ایران در سال۱۹۷۹ به دلیل اجتماعی که



مردم در استقبال از آیت الله خمینی در بازگشت از پاریس به


تهران در این میدان انجام داده بودند و سرانجام ۱۰ روز


پس از آن به سرنگونی حکومت پیشین انجامید،


به میدان آزادی تغییر نام داد.


هرچند نام میدان شهیاد به آزادی تغییر کرده اما هنوز بسیاری از



ایرانیان به خصوص مهاجران ایرانی این میدان را به نام شهیاد



می شناسند.








برج شهیاد در سال ۱۳۴۹خورشیدی توسط حسین امانت



معمار ایرانی که حالا شهروند و ساکن کانادا است،


ساخته شد. در آن سال آقای امانت دانشجوی ۲۶ ساله ای



بود که ماموریت یافت به مناسبت یادبود جشنهای ۲۵۰۰



ساله شاهنشاهی ایران، میدانی در پایتخت طراحی کند که



نماد "ایران مدرن" و نشان "دروازه تمدن بزرگ" در قرن بیستم باشد.


در سال ۱۳۴۵خورشیدی طرح یک نماد معرف ایران بین



معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد که در نهایت طرح



آقای امانت‌، بیست و شش ساله از دانشگاه تهران برنده و



برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنای برج آزادی در یازدهم



آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز و پس از بیست و هشت ماه کار‌،


در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.




در روز افتتاح برج این میدان، محمدرضا شاه به همراه



همسرش در میدان شهیاد حضور یافتند و برای نخستین بار



با افتخار منشور کورش کبیر که نخستین نوشتارحقوق بشری


جهان است در این مکان پرده برداری شد.


این اثر تاریخی حدود ۲۵۵۰ سال پیش به فرمان کوروش کبیر



کتیبه شده و هم اکنون در موزه بریتانیا در لندن نگهداری می شود.


رونمایی از منشور دوهزار پانصد ساله کوروش در بنای برج



پیوندی بود میان تاریخ باستان ایران و دنیای توسعه یافته و



صنعتی که شاه وعده آن را می داد.



گرچه وعده قرار گرفتن ایران در جمع کشورهای صنعتی


محقق نشد اما دیری نگذشت که برج آزادی در ایران،



نمونه‌ای از نماد و نشانه‌های شهری شد که معماری



شاخص آن تلفیق طاق‌های معماری قبل و بعد از اسلام و


تبدیل آن به نمادی مدرن و چشم نواز بود.









مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و


بنای آن به صورت دروازه‌ای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته



شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است‌.


طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد و دارای هشت بخش مجزا است‌.

عرض پایه این بنا ۶۶ متر است و ساختن آن ۳۰ ماه زمان برده



است‌. در محوطه میدان‌، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا



باغچه‌بندی و گل کاری شده است‌.



در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شده‌است‌.

مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه



تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه‌، کتاب‌خانه‌،



واحد سمعی و بصری‌، سالن نمایشگاه‌، سالن اجتماعات



،سالن برگزاری کنسرت و کنفرانس است‌.



مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در بر گیرنده برج اصلی نیز هست‌.

کتاب‌خانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و


بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب‌، بسیار مجهز است و کتاب‌خانه



محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع،



مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکه‌های


اطلاع‌رسانی داخلی و خارجی متصل است‌.


یکی از ویژگی‌های موزه این بنا وجود تکه سنگی از کره ماه



است که ریچارد نیکسون‌، رئیس جمهور سابق امریکا،


در سفر به ایران به این موزه اهدا کرده است‌.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر