آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

Link to انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

سرعت گیر در کانادا

Posted: 31 Mar 2011 01:38 PM PDT

خوب لو دادید!!!!!!!!!!
اگه ایرانی ها بودن میزدن دنده پنج و سرعت گیر رو له میکردن

لپ لپ هم حرام شد!!!!!!!!!

Posted: 31 Mar 2011 12:47 PM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Anna goli (پست 298721)
امثال من وتو اونور رو باور داریم
که شاید هم فکر میکنیم باور داریم
اگه باور داشتن که اوضاع این نبود؟

چی بگم!!!!!

شاید سرمنشا کل مشکلات پیرامنو ما ازهمین یه جمله شروع میشه

زندگینامه ی صادق هدایت و سال شمار آثار

Posted: 31 Mar 2011 12:38 PM PDT

ممنون ...
هدایت واقعا انسان استثنایی ای بوده و نویسنده ای مجرب ...
عقایدش در مورد مرگ و زندگی و خود کشی ؛ معرکه هست

اس ام اس عاشقانه

Posted: 31 Mar 2011 12:22 PM PDT

هر قطره اشک نشانه ای از شکستن قلب کسی هست و هر سکونی نشانه ای از تنهایی هر لبخندی نشانه ای از شادی هست و هر اس ام اسی نشانه ای از به یاد آوردن کسی
-----
اگه 10 نفر باشن که نگرانت هستن یکیش منم ..اگه 1 نفر باشه که نگرانته بازم منم اگر هیچ کسی نیست که نگرانت باشه بدون من مرده ام .
--------
یه نهار مخصوص تو یه هتل که همون قلب منه ..قدحی از عشق و قاشقی از توجه وکوزه ای از شادمانی و ظرفی از دوستی ..

صورتحساب رو با دلتنگی برای من پر داخت کن

قدم زدن با خدا

Posted: 31 Mar 2011 12:07 PM PDT


جاي پا

خوابي ديدم ... خواب ديدم در ساحل با خدا قدم مي زنم .

برپهنه آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد
در هر صحنه ، دو جفت جاي پا روي شن ديدم
يكي متعلق به من و ديگري به خدا
وقتي آخرين صحنه در مقابلم برق زد
به پشت سر و به جاي پاهاي روي شن نگاه كردم
متوجه شدم كه چندين بار در طول مسير زندگي ام .

فقط يك جفت جاي پا روشن بوده است

همچنين متوجه شدم كه اين در سخت ترين و غمگين ترين دوران زندگي ام بوده است
اين واقعا برايم ناراحت كننده بود
و دربارش از خدا سوال كردم :
خدايا ، تو گفتي اگر به دنبال تو بيايم
در تمام راه با من خواهي بود .
ولي ديدم كه در سخت ترين دوران زندگي ام فقط يك جفت جاي پا وجود داشت
نمي فهمم چرا هنگامي كه بيش از هر وقت ديگر به تو نياز داشتم مرا تنها گذاشتي
خدا پاسخ داد : بنده بسيار عزيزم
من در كنارت هستم
و هرگز تنهايت نخواهم گذاشت
اگر در آزمون ها و رنج ها ، فقط يك جفت جاي پا ديدي.
زماني بود كه تو را در آغوشم حمل مي كردم .

شگفتی انیشتن از مراسم سال نو ایرانی توسط دکتر حسابی+عکس

Posted: 31 Mar 2011 11:54 AM PDT




در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند.. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند.
دکتر می گفت: " برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد. همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم.





به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند.
برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد."
آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انیشتین به من گفت: " وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است." بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند.. به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند.




بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند. همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند. ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست. انیشتین از آقای دکتر می خواهند که قطعه ی دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت" دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند. آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با "س" شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه ی رویش.. ماهی با "م" به نشانه ی جنبش، آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی، شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی و ...
همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین، بور، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند. بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ی فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود.



از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟
می گوید : "ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!"
خیلی جالب است که آدم به بهانه ی نوروز یا هر بهانه ی خوب دیگر ، فرهنگ و اعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی کند.

رد ادعای اعجاز عددی قرآن

Posted: 31 Mar 2011 11:50 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mr.amir (پست 298583)
اقا حمید،مطلب زیاد و فونت بزرگ بود... چند جمله دیدم و همینجوری چندتاشونو اوردم که در موردش بحث کنیم: {اگه وقت کردم همشو میخونم و در موردش بحث میکنم}



اشتباس!
خدا خودش ادمو به یادگرفتن امر فرموده!
پس این چیه؟؟؟



بله ، وجود داره...
زمان سلیمان نبی خیلی رواج داشت

ولی همه ش بد نیست!
در اصل این فرمولها از طرف خدا توسط دو فرشته برای مردم اورده شد تا طلسم جادوگران رو باطل کنن
اما قوم یهود، بجای اینکه استفاده درست کنند، همه چیز رو بدتر کردند!

مث این میمونه که:
یکی بمن یه چاغو بده و بگه برو باهاش گوشت خورد کن
بعذش من برم باهاش ادم قیمه قیمه کنم!
استفاده از وسیله اشتباه بوده، نه خود وسیله !



تفاسیر سنی همه مطالبش مورد قبول طرفین نیست!{حتی خود سنیها هم در مورد مطالب بعضیاشون ابراز شرمندگی میکنن!!!!}
تناقضات زیادی در تفاسیرشون پیدا میشه...

-----------------------

حالا نظر بنده در مورد قران:
اقا حمید قران شامل همه علوم {از اول تا اخر}هست
همه ی علوم درست، نه علوم اشتباه!

قبلا" فرض میکردن که منطق دو دویی تنها منطق بشری هست!
اما چندسالیه که منطق فازی هم طرفدار پیدا کرده...
و الان که بررسی کردند منطق قران، فازیه نه دو دوئیی {شاید منطق فازی به منطق قران نزدیک باشه!}

پس مردم چند دهه پیش هم میتونستند بگن که:
چون منطق قران دودوئی نیست، پس همش غلطه!

اما در حالی که حق و واقعیت با قران هست... مردم جاهل بودن!


هر علمی که بدست بشر ساخته و پرداخته میشه، الزاما" درست نیست! {بشر نه تنها جایز خطاست، بلکه دائم الخطاست!}

و قران مبرا از هرگونه خطا و تناقض هست!

و این دلیل نمیشه که:
چون قران با علوم ساخته و پرداخته بشر همخوانی نداره، پس غلطه ...!!!!

و خنده دار از همه، انسانهای عادی مثل عباس و دکتر... در مورد علم قران بحث میکنن!!!!
خود و علم خودشونو بر کرسی درستی نشوندن، و با علمشون قران رو سبک و سنگین میکنن!!!!



.



درود بر شما
امیر جان من چند وقت پیش که این اعداد و ارقام رو دیدم رفتم و برای آروم شدن دل خودم چندتاشو امتحان کردم و به دروغش رسیدم
و امروز که این مقاله رو دیدم که به طور کامل تحقیق کرده بسیار خوشحال شدم و واقعا دستش درد نکنه چون میدونم که خیلی زحمت کشیده
میدونید من هنوز نمیتونم درک کنم که چرا قرآن باید اینقدر مهم و مقدس باشه که گروهی زندگی خود رو وقف این کنند که برن و یه معجزه پیدا کنند ، برای بالا بردن قرآن و جلب توجه کردن ، قرآنی که کسانی که درکش میکنند بهش احترام میذارن و کسانی که درکش نمیکنند براشون معجزه و غیر معجزه ی اون فرقی نمیکنه ، من فکر میکنم کارهایی که بعضی ها انجام میدهند بیشتر باعث تضعیف دین و جایگاه قرآن میشوند تا نقطه ی مقابل اون
تازه چند وقت پیش تو تلویزیون هم دیدم که یکی رو آوردن که با افتخار نشون میدن که این آقا نشسته و شمرده که در قرآن چند بار نام الله اومده و چند بار نام رسول و چندتا کلمه داره و از این حرفها ، مدتهای زیادی فکر میکردم که این آقا چه سودی برده از اینکار غیر از نشون دادنش تو تلویزیون
همونطوری که قبلا هم بارها و بارها گفتم قرآن هم مانند کتابهای دیگر پیامبران اولی العزم کتابیست برای هدایت و راهنمایی انسانها
بعید میدونم خداوند زمانی که آیه ها رو به پیامبر اکرم وحی میفرمود ، انتظار داشت که ما اون کتاب رو به تقدس برسونیم و اینقدر در موردش چبهه گیری کنیم ، به جای اینکه از اون درس و روش زندگی رو بگیریم
واقعا نمیتونم درک کنم که مقدس بودن و بزرگ بودن و پاک بودن و خالی از هر گونه تحریف بودن قرآن چه کمکی به ما یا اسلام یا دین خدا میکنه
اگر کسی قرآن رو بخونه به نیت عمل کردن که خدا پدرش رو بیامرزه و نیازی نیست که دنبال معجزه ازش باشه و اگر هم میخوایم بخونیم برای نور چشم و رفتن به بهشت ، بدون عمل کردن به فرامین و دستورات اون ، که خدایی خیلی باید نادان و خدا رو هم واقعا نشناخته باشیم که چنین کاری انجام بدیم
آخه یه روزی از یه آقایی پرسیدم چرا باید قرآن رو به زبان عربی بخونیم ، ما که اگر هم قواعدی داشته باشه متوجه نمیشیم و اگر بخوایم واقعا درکش کنیم باید بعد از خوندن هر آیه معنیش رو هم بخونیم و اون آقا به من گفت دیدن آیه های قرآن نور چشم رو زیاد میکنه و به چهره ی شما جلا میده و از اونجا که این توضیح برای من غیر معقول و غیر منطقی اومد با اجازتون دیگه قرآن رو عربی نخوندم و هر وقت خوندم معنی اون رو خوندم
اگر قرار بوده که خدا برای من ، من ایرانی ، کتاب راهنما و هدایت کننده بفرسته ، خوب یه گروه استاد زبان عربی و انسانهای عالم به علم قرآن و زبان عربی اون رو معنی کردن و این معنی برای منه ایرانیست دیگه ، چه معنی داره که من باز هم بخوام عربی بخونم اون رو
در هر حال هر کسی رای و نظر و افکاری داره و امیدوارم که همه از قرآن به هر صورتی که میخونیمش درس زندگی بیاموزیم و یاد بگیریم که همه با هم برابرند و چه چیزهایی خوبه و چه چیزهایی بده

وصف الحال مردها پس از فوت همسر! (طنز)

Posted: 31 Mar 2011 11:50 AM PDT

مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !

خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !
دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند

چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند

روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !

بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند

کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند !
از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !!

دراز ترین گربه ی جهان

Posted: 31 Mar 2011 11:43 AM PDT

مرسي ...جالب بوووووووووود:a (4):

کارت پخش کن +++طنز+++

Posted: 31 Mar 2011 11:39 AM PDT

:)) ...خيلي با حال بوووووووود

تفاوت عشق و دوست داشتن ...

Posted: 31 Mar 2011 11:14 AM PDT

ای بابا آخر سر عاشق بشیم یا دوست داشته باشیم مشخص کنید دیگه

تفاوت را احساس کنید!

Posted: 31 Mar 2011 10:06 AM PDT


این خونه تو آلمان ساخته شد. جدیدا این مدل معماری عجیب غریب یکم زیادی مد شده، پس ظاهر این خونه اونچنان جالب شاید نباشه. اما چیزی که این خونه رو از بقیه متمایز میکنه اینه که علاوه بر ظاهر، تمامی اجزاء و اتاق ها و لوازم داخل این خونه هم برعکس هست!

4رقیب ipad

Posted: 31 Mar 2011 09:56 AM PDT

اگه با آیپد 2 مقایسه بشن، فکر کنم کم میارن.
ضمنا موتورولا هم داره می ترکونه ها!

سقوط ۳۰۰ متری ایفون ۴

Posted: 31 Mar 2011 09:52 AM PDT

انصافا آیفون 4 با همه ی گوشیا فرق می کنه

پرنده ماه تولد شما چيست ؟

Posted: 31 Mar 2011 09:33 AM PDT

ماله من شاهینه نازی

دلم شکست

Posted: 31 Mar 2011 09:33 AM PDT

ساده نبود گذشتن از تو برام چه بی بهونه رفتــــــــــی
ساده نبود کوچ تو از لحظه ام چه ساده دل بریدی....
ساده نبود قصه ی بی تو بودن چه بی بهونه رفتی
ساده نبود هق هق شب گریه هام
چه ساده دل بریدی، اشک منو ندیدی چه ســــــــاده دل بریدی....
خطی رو خاطرات قشنگمون کشیدی
اما به انتظار برگشتنت میمونم چه بی بهونه رفتی
شب تا سحر به یادت غزل غزل می خونم
شب تا سحر به یادت غزل غزل می خونم چه ساده دل بریدی....
چه عاشقونه خوندم، چه بی بهونه رفتی
نا باورانه موندم، چه بی نشونه رفتی چه بی بهــــونه رفتی
من بی تو و تو تنها
از تو چی مونده بر جا ؛ جز مشتی خاطرات همرنگ خواب و رویا
چه ســـــــــــاده دل بریدی....
اما به انتظار برگشتنت می مونم چه ساده دل بریدی....
شب تا سحر به یادت غزل غزل می خونم

مروری بر Player های آیپد,

Posted: 31 Mar 2011 09:02 AM PDT

درورد ، بدون شک یکی از استفاده های زیاد کاربران از آیپد تماشای فیلم بر روی این دستگاه هست و از اونجایی که تماشای فیلم در آیپد باید یا شرایط خاص مثل فرمت مناسب ، کیفیت و داشتن زیر نویس فارسی برای کاربرهای ایرانی باشه و کانورت کردن فیلم ها اصولا با مشکلاتی مثل مدت زمان طولانی تبدیل شدن فیلم به فرمت های قابل پخش در آیپد هماهنگی صدا و تصویر و افت کیفیت و موارد این چنینی همراه هست تصمیم گرفتم چندین Player عالی جهت دیدن فیلم بدون هر گونه کانورت معرفی کنم ، شاید قبلا این برنامه ها معرفی شده باشن اما میخوام کامل به نقد و بررسی اینPlyaer ها و در آخر آموزش سینک کردن فیلم ها بپردازیم .


CineXPlayer



اولین و شاید بهترین پلیر جهت تماشای فیلم های Avi و xvid در آیپد ، این برنامه به صورت مجانی در app store عرضه شده ، متاسفانه این برنامه فقط برای دیدن فرمت های بالا مناسب هست ، در حال حاضر این برنامه زیر نویس را ساپورت نمیکنه اما قدرت پخش فیلم ها بسیار بسیار بالاست بدون افت فریم و هرگونه مشکل در پخش فیلم ها ، البته باید بگم این نسخه از برنامه بعضی از فایل های avi رو به دلایلی پخش نمیکنه و اینطور که با developer این برنامه صحبت کردم قرار هست در آپدیت بعدی این مشکل رو برطرف کنه و همچنین زیر نویس فارسی رو هم ساپورت کنه من که به شدت منتظرم .




OPlayer HD



خب قبل از اینکه این برنامه رو آپدیت کنم 2تا مشکل وجود داشت : 1- ساپورت نکردن زیر نویس فارسی با پسوند srt و دیگری سرعت پخش فیلم ها زیاد و کم میشد .
اما آپدیت جدید 1.0.7 این مشکلات رو برطرف کرد و تبدیل به نرم افزار شماره یک جهت پخش فیلم در آیپد شد ، این برنامه فوق العاده علاوه بر بخش کردن انواع فرمت ها (WMV/AVI/MKV /RM/RMVB/XVID/mp4/3GP/MPG/) و پخش انواع فایل های صوتی از قابلیت فوق العاده ی خواندن زیر نویس فارسی با پسوند srt و sub/idx هست و فیلم هارو بدون افت فریم پخش میکنه جدید ترین ورژن رو میتونید از این لینک دانلود کنید : و این برنامه برای آیفون هم عرضه شده




نحوه سینک کردن فیلم بر روی آیپد :

ابتدا ایپد رو وصل کنید به itunes ، به بخش Apps رفته و در قسمت File Sharing برنامه مورد علاقتون رو انتخاب کنید و گزینه Add رو بزنید و فیلم رو همراه با زیر نویس اضافه کنید



خود itunes به طور خودکار فیلم رو براتون سینک میکنه



حالا برنامه Oplayer رو باز کنید ، در تب Files گزینه My Document رو انتخاب کنید و فیلم رو تماشا کنید. سعی کنید قسمت Setting رو مثل من تنظیم کنید تا مشکلی نداشته باشید :




و حالا از تماشای فیلم لذت ببرید :



برای مشاهده زیر نوسی با پسوند srt دقت کنید که حتما یونیکودش رو UTF8 کنید .
اگه شما هم برنامه ای خاص رو در نظر دارید میتونید معرفی کنید (غیر از yxplayer)

بنظرتون زمـــان گسسته س یا پیوسته ؟؟؟

Posted: 31 Mar 2011 08:43 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mr.amir (پست 298585)
ممنون بابت توضیحاتتون.

زمان یعنی تغییر ماده... جالبه.

اما بنظرتون این جالبتر تیست که بگیم: وقتی زمان نداشته باشیم، ماده هم نداریم.

یعنی:وجود ماده وابسته به زمانه

فکر کنم من و تو توو این بحث یه مشکل اساسی داریم
ظاهراً تعریف من از زمان و تعریف تو فرق میکنه

باید اول یه نقطه مشترک پیدا کنیم

تا جایی که من میدونم
زمان، یه تعریف قراردادی هست که تغییر ماده باعث آن می شود
یعنی ما انسان ها، حرکت یا تغییر ماده رو زمان نام گذاری کردیم

پس اول تعریف خودت رو از زمان به من ارائه بده
ببینم حرفی برای گفتن دارم یا نه؟




.

با هسته پردازشی iPad آشنا شوید

Posted: 31 Mar 2011 08:28 AM PDT



پس از رونمایی اپل از جدیدترین نوآوری اش که همانا آی پد است بسیاری آن را فقط یک آیپاد تاچ در اندازه و ابعادی بزرگتر توصیف کردند ؛ بعضی آن را نوآوری برتر و قدمی به سوی آینده و… میدانند . اما به هنگام نمایش اولین تصاویر از این گدجت جدید یک چیز بسیار عجیب بود و آن سرعت پردازش بالا و گرافیک کم نظیر آن در اجرای بازی ها و اپلیکیشن های گرافیکیست . اما یک پردازنده ۱ گیگاهرتزی عادی که این روزها در بسیاری از اسمارت فون ها بکار میرود این توانایی را در این حد و اندازه ها ندارد در اینصورت در پس پرده این دستگاه چه رازی نهفته است .




همانطور که جابز گفت آنها یک پردازنده یک گیگاهرتزی با نام A4 درون آی پد قرار داده اند که ساخته و پرداخته خودشان است و منحصرا در آیپد به کار گرفته شده است اما با کمی جستجو به نتایج جالبی میرسیم ؛ در حقیقت آقای جابز درست هسته پردازشی این گدجت را معرفی نکرده است چه به عمد و چه به سهو !

A4 ساخت شرکت معروف ARM است که کارش ساخت پردازشگر برای دستگاه های همراه و موبایل هاست اما A4 استثنا است این فقط یک CPU نیست و اینکه در ساختش اپل هیچ گونه دستی نداشته است .

A4 یک SOC است یا یه زیانی ساده مجموعه ای بر روی یک چیپ است که پردازشگر اصلی را که یک ARM Cortex-A9 (مشابه آنچه در Nvidia tegra و snapdragon کوالکام استفاده شده است) است را با یک واحد گرافیکی با نام ARM Mali GPU ادغام میکند .

تفاوت این پردازشگر با پردازشگرهای ساخت سامسونگ که در آیفون های ۳GS استفاده شده است درClockspeed و نوع هسته است .

هسته ۳GS سرعت کلاکش ۶۰۰ مگاهرتز است در صورتی که A4 یک گیگاهرتز کلاک میکند .

واضحتر اینکه سامسونگ با تکنولوژی cortex A9 و انویدیا با تگرا و کوالکام با اسنپدراگون همه و همه از هسته A9 استفاده میکنند .

مشابه این SOC پیشتر در آیفون و دیگر اسمارت فون ها حتی Nexus one هم استفاده شده است
همچنین در تبلت ها و نت بوکهایی که قرار است به زودی به بازار بیایند هم استفاده خواهد شد .

تصاویر زیباترین باغ دنیا

Posted: 31 Mar 2011 08:27 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط meshki (پست 298641)
ایشاا... یه اردوی دسته چمعی میذاریم همه میریم اونجا

فقط هندونه و خربزه و چیپس و پفک و تخمه یادتون نره!!! آخه خیلی تمیز مونده اونجا:a (4):

ههههههههههههه
خیلی باحال اومدی اینو
واقعا
ماها نمیدونم چرا از جاهای تمیز بدمون میاد
انگار آلرژی داریم

جاده عباس آباد خودمون بهشته اگه بهش برسنو ما ایرانیا اون جا رو با سطل زباله اشتباه نگیریم

اول درخت نقاشی کنید بعد خودتون رو بشناسید !

Posted: 31 Mar 2011 08:20 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط زئوس (پست 298626)
خانم اجازه؟؟
درختو چجوری میکشن؟؟
من بلد نییسسسستم.:24:

زئوس جان سخته استعداد می خواد:24:

طراحی مجدد برای ios 5

Posted: 31 Mar 2011 08:14 AM PDT




همانطور که می دونید مدتی است شایعاتی پیرامون طراحی مجدید اینترفیس ios در ios 5 مطرح شده است . اپل با خرید یک شرکت که کار طراحی notification برای پلتفرم ها را انجام میدهد به این شایعات قوت بخشید .
ساعاتی پیش خبر های دیگری از تغییرات احتمالی در بخش contacts و Player آیفون منتشر شد
سایت Appleinsider معتقد است که اپل به دنبال ثبت طرح های گفته شده می باشد













زندانی!،برای آزادی زندان بان دعا کن!!!«مقاله ای تحلیلی در مورد ماریتن لوتر کینگ»

Posted: 31 Mar 2011 07:31 AM PDT

مارتین لوتر کینگ جونیور (۱۵ ژانویه ۱۹۲۹ - ۴ آوریل ۱۹۶۸) رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا بوده است.
زندگی
وی در یک خانوادهٔ متوسط در آتلانتا جورجیا به دنیا آمد. پدر و پدربزرگ وی از رهبران فرقهٔ باپتیست (تعمیدگرا) بودند و همین تمایلات مذهبی موجب ادامه تحصیل وی در رشتهٔ علوم دینی شد.

مبارزه با تبعیض نژادی

درپی بازداشت رزا پارکس، زن سیاهپوستی که با بلند نشدن از روی صندلی یک اتوبوس عمومی برای یک سفیدپوست زندانی شد، کینگ جوان رهبری جنبش تحریم سیاهپوستان را برعهده گرفت و به‏‏عنوان یک فعال مبارزه با تبعیض نژادی در سرتاسر ایالات متحده آمریکا شهرت یافت. در سال ۱۹۵۷ به‌همراه ۶۰ رهبر سیاهپوست دیگر سازمانی را بنیان گذاشت که بعدها به کنفرانس رهبران مسیحی جنوب شناخته شد. وی در مبارزه علیه نژادپرستی از تعالیم مسیح و مهاتما گاندی پیروی می‌کرد.

مرد سال و جایزهٔ صلح نوبل

مارتین لوتر کینگ در سال ۱۹۶۳ به‏‏عنوان مرد سال ازسوی مجله تایم برگزیده شد و در سال ۱۹۶۴ به‌عنوان جوان‌ترین فرد جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. اوج فعالیت‌های مبارزاتی مارتین لوتر کینگ در دههٔ ۱۹۶۰ و برای تصویب قانون حقوق مدنی بود. وی در سال ۱۹۶۳ در گردهمایی بزرگ طرفداران تساوی حقوق سیاهان که دربرابر بنای یادبود آبراهام لینکلن در واشنگتن دی‌سی برگزار شد، معروفترین سخنرانی خود را به‌نام «رویایی دارم» انجام داد که از مهم‌ترین سخنرانی‌ها در تاریخ آمریکا به‌شمار می‌آید. دکتر لوتر کینگ در این سخنرانی، که در آن عبارت «رویایی دارم» تکرار می‌شد، درباره آرزوی خود سخن گفت و ابراز امیدواری کرد که زمانی آمریکا طبق مرام و آرمان خویش زندگی کند و تحقق مساوات و برابری ذاتی انسان‌ها را به چشم ببیند.

ترور

مارتین لوتر کینگ در ۴ آوریل ۱۹۶۸ در شهر ممفیس ایالت تنسی ترور شد.

در سال ۱۹۸۶ مقرر شد برای بزرگداشت یاد وی در ایالات متحده آمریکا سومین دوشنبهٔ ماه ژانویه تعطیل رسمی اعلام شود.

منبع

فرانک ال. شوئل، «آمریکا چگونه آمریکا شد؟»، ابراهیم صدقیانی، (انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۳)، چاپ سوم
ویکی‌پدیای انگلیسی.

فواید رشد شخصیتی

Posted: 31 Mar 2011 07:23 AM PDT

رشد شخصیتی نشانه ی بلوغ شماست
با بلوغ فکری، می توانید ضمن حفظ و تقویت اعتماد به نفس، بر درگیری های عاطفی، روحی و مالی خود نیز غلبه کنید. در تنهایی نگاهی به رفتار و حالات خود بیاندازید، با رفتاری خشن، عصبی و ذهنی، روند زندگی خود را رو به تباهی می کشانید. اگر به همین وضعیت پیش روید، هیچ کس، حتّی صمیمی ترین افراد یا خانواده شما نیز قادر به درک یا حلّ مشکلات شما نخواهند بود، با خود روراست باشید و برای حلّ این ناهنجاری ها و نیل به بلوغ فکری و شخصیتی، به مشاوره و تقویت بعد معنوی خود بپردازید.
1-فرصتهایی جدید
همزمان با رشد فکری و بلوغ، فرصت این را دارید تا به دیگران نیز برای نیل به این درجه کمک کنید، در این راه حداکثر تلاش خود را می کنید، از آنجاییکه امروزه در جوامع به اندازه ی کافی به رشد فکری کودکان اهمیت نمی دهند، بنابراین در ابتدا می توانید با کمک به این سنین، راه خود را آغاز کنید، امّا با این وجود قطعاً برای نیل به این هدف باز هم مجبورید از مشاوران کارآمد کمک بگیرید، ضمن اینکه جهت کسب نتیجه ای بهتر، با به کارگیری تجربیات عملی خود نیز، برای اجتماع خود مفید تر خواهید بود.
2-روابط خود را تقویت کنید.
با برقراری روابط عاطفی، همواره صمیمیت و استحکام روابط خود را بیشتر کنید. برای مثال، اگر بخواهید همیشه بر همسر خود در تمامی امور مسلط باشید، او ناخودآگاه حس می کند که شما، عواطف، افکار و عقاید وی را نادیده گرفته اید، به این ترتیب، با ایجاد حس خودخواهی و خودرأیی خود در زندگی مشترک، به مرور زمان او به دید یک غریبه به شما می نگرد و روابطتان رو به سردی می گراید. بنابراین سعی کنید، با نگرشی جدید، تمرین و پروش ذهن خود، تفکر و رشد روحی خود را به درجه ی بلوغ و تکامل برسانید.
3-فروتن و متواضع باشید
اگر به درجه بلوغ فکری برسید، همواره یاد گرفته اید که فروتن و متواضع باشید. با قبول اینکه هنوز موجودی کامل نیستید و این دید که ممکن است بازهم اشتباه کنید، خطاهای خود را راحت تر قبول می کنید و از آنها درس عبرت می گیرید. ضمناً در این بین، با اشتباهات دیگران نیز بهتر کنار می آیید و از آنها گذشت می کنید. فروتنی بدان معناست که یاد بگیرید با قبول جایزالخطا بودن و وجود معایب خود، بازهم خود را دوست داشته باشید.
به رشد عاطفی خود بها دهید
تکامل درک و بلوغ روحی، عاطفی، خود یکی از لازمه های رشد شخصتی انسان است.
دست از سرزنش و متّهم کردن دیگران بردارید، بدانید که خود شما، مسئول رفتار و کردارتان هستید، با رفتاری والامنش، صبوری، از نیل به اهداف خود در درازمدّت بهره می برید و در نتیجه ی آن، با اعتماد به نفس کامل با موانع و مشکلات احتمالی آینده روبرو می شوید.

<<مهم اصل توست نه اسبی که از آن افتاده‌ای!>>

Posted: 31 Mar 2011 07:17 AM PDT

بزرگی می‌گفت:

"اگر می‌خواهید اصیل بودن و واقعی بودن ادعاهای یک انسان به ظاهر موجه و مثبت را دریابید، ببینید در روزهای بحران و فشار چه می‌کند؟
آیا عزت نفس و خصایل نیک و پسندیده خود را از دست می‌دهد و یا برعکس اصالت خود را به شکلی شفاف‌تر حفظ می‌کند."

من از آن روز فهمیدم که انسان‌های فوق‌العاده فقیر و دست‌تنگ که دستشان به خلاف و سرقت آلوده نمی‌شود چه‌قدر پاکدامن و اصیل‌ترند از آنهائی که فقیر نیستند ولی حرص زیاده‌خواهی آنها را وادار می‌کند خود را تا یک سارق بی‌مقدار، کوچک و خوار سازد.
نکته‌: وقتی سالمی و می‌جنگی مثل شیر بجنگ و وقتی آسیب دیدی مثل یک شیر زخمی بجنگ! هیچ‌وقت چیزی غیر از شیر نباش!"
این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که می‌گویند طرف از اسب افتاد اما از اصل نیفتاد.
این مثل حکایت آن دسته از آدم‌هائی است که به خاطر شرایط زندگی در بخشی از عمر خویش دچار مشکل می‌شوند، اما با وجود این، اصالت خود را از دست نمی‌دهند و دوباره شروع به بازسازی خود و شرایط آسیب‌دیده خود می‌کنند.

اساساً در زندگی هر انسانی فراز و نشیب‌ هست.
>>یکی دچار بیماری سختی می‌شود و
>>دیگری از لحاظ مالی در تنگنا قرار می‌گیرد.
>>آن‌ یکی در شرایط کاری، مجبور به کار در مجموعه‌ای می‌شود که باب طبعش نیست و
>>دیگری همکار یا شریک یا همنشینی پیدا می‌کند که رعایت اصول ادب و اخلاق انسانی را نمی‌کند.

خوب طبیعی است که انسان بعضی اوقات مجبور است شرایط را آن‌گونه که هست ببیند و بپذیرد و حضور کنونی خود در آن شرایط را قبول کند.
در واقع پذیرفتن آن‌چه الان در آن هستیم در هر لحظه از زندگی ما، گام اول و اساسی در بهبود و پیشرفت محسوب می‌شود.
تنگناها و تنگدستی‌ها در زندگی روی همه بخش‌های وجودی و عمیق‌ترین لایه‌های هویتی شخص تأثیر می‌گذارند. چیزهائی که قبلاً بعید و غیرقابل باور به نظر می‌رسیدند در شرایط تنگنا و بحران به‌صورت کاملاً عادی و جاافتاده رخ می‌نمایند. دوستانی که خود را صمیمی‌ترین شخص روی زمین به انسان عنوان می‌کردند در شرایط عادی هرگز تصور همنشینی و هم‌صحبتی با آنها را به مخیله خود راه نمی‌داد.
خوب طبیعی است وقتی محیط زندگی دستخوش تغییر شود، فشارهای ذهنی و روانی شدیدی به شخصیت فرد وارد می‌شود.

به هر حال شیرهای جنگل هم اگر مواظب خود نباشند، زخمی می‌شوند و باید مثل هر حیوان دیگر در جنگل، تا لحظه درمان شرایط را تحمل کنند. اما نکته این‌جاست که وقتی شیر زخمی شد ناگهان پوست عوض نمی‌کند و به روباه یا شغال یا کفتار تبدیل نمی‌شود و یا خرگوش نمی‌شود و پوستین گورخر بر تن نمی‌کند، او هم‌چنان شیر باقی می‌ماند. البته شاید هیبت شیر سالم و قوی را نداشته باشد، حتی شاید نتواند راه برود اما هم‌چنان شیر است.
یک مثل شرقی می‌گوید که: "تنها فرق بین شکست‌خورده‌ها و برنده‌ها این است که افراد شکست‌خورده، دیگر شکست نمی‌خورند!"
چرا؟
چون دیگر دست به اقدام نمی‌زنند.

آنها دل و جرأت شیر بودن خود را واگذار می‌کنند و در عوض دل ترسیده موش را اختیار می‌کنند و بهانه این بزدلی را هم شکست، عنوان می‌کنند.
اما برنده‌ها برعکس دوباره دست به خطر می‌زنند و ریسک می‌کنند. برنده‌ها بر این باورند که سالم‌ترین و اجتناب‌ناپذیرترین راه برای موفقیت، شکست خوردن است.
یعنی شیر اگر می‌خواهد بزرگ‌ترین گوزن دشت را شکار کند باید پیه زخمی شدن با شاخ گوزن را هم به جان بخرد. اما این کار را می‌کند چراکه شیر است.

روزی در یکی از سخنرانی‌ها من از اصطلاح آسانسور موفقیت استفاده کردم.آن‌جا گفتم که

وقتی انسان هدف متعالی و شفافی برای خود تعیین کند و تمام جوانب را درست بسنجد ناگهان شرایط به گونه‌ای تغییر می‌کند که انگار یک آسانسور از غیب مقابل او ظاهر می‌شود و او کافی است داخل آسانسور شود و شماره هر طبقه‌ای را که می‌خواهد بزند و در کمترین زمان قابل تصور به ارتفاع آرمانی خود دست یابد.

من اسم این آسانسور حاصل از برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری دقیق را آسانسور موفقیت گذاشته بودم.
همان‌جا در همان جلسه یکی از حاضران که ذوق طنز داشت پرسید اگر آسانسور مقابل ما ظاهر شد اما کلیدهایش خراب بود آن موقع چه کار کنیم!؟
در جواب گفتم:
"راه‌پله موفقیت"!! می‌توانیم کمی زحمت را به جان بخریم و از طریق پله‌ها خود را به اوج برسانیم چراکه
آن‌چه مهم است بالابر یا مسیر بالا رفتن نیست بلکه خود نیت و اراده صعود است که در کنار برنامه‌ریزی و هدف‌چینی، آسانسور و راه‌پله را سر راه ما سبز می‌کند.
دوباره همان فرد پرسید: "اگر بدشانس بودیم و راه‌پله‌ها هم خراب شده بودند چی؟"
پاسخ دادم: "طناب و نردبان"!؟ البته کمی سخت است اما به هر حال ما تصمیم گرفته‌ایم که بالا رویم و وقتی راه‌پله‌ها و آسانسورها موقتاً از کار افتاده‌اند دلیل نمی‌شود که ما دست روی دست بگذاریم تا شرایط صعود خود به خود از عالم غیب فراهم شود. ما راهی برای بالا رفتن پیدا می‌کنیم.
دوباره آن شخص پرسید: "حتی اگر هیچ طناب و نردبانی هم نبود! یا نخ‌های طناب پوسیده بود و پله‌های نردبان شکسته! آن‌ موقع باید چه کنیم!؟


خوب به مقاومت این شخص بلندپروازی دقت کنید! او می‌گوید شیر چون زخمی می‌شود و چنگال‌های دستش آسیب می‌بیند، یا به خاطر ضربه‌ای که خورده بی‌رمق می‌شود پس باید دست از شیر بودن بردارد و مثلاً تبدیل به موجودی ضعیف‌تر و به قولی "چیزی غیر از شیر" شود. من در این‌جا شیر را سمبل انسان جسور و بااراده می‌دانم که به هر قیمتی موفقیت را حق خودش می‌داند.


در جواب آن شخص گفتم: "من آن را نمی‌دانم. ولی تا آن‌جا که روحیه آدم موفق را می‌شناسم، او شخصی نیست که یک‌ جا بنشیند و چون اسباب صعود فراهم نیست، آرزوی اوج و ارتفاع را در خود از بین ببرد. او آن‌قدر این‌طرف و آن‌طرف می‌رود تا درختی پیدا کند و با کمک آن به سمت بالا صعود کند. این طبیعت اشخاص موفق و پیروز است.

شیر جنگل خودش را چگونه می‌بیند؟
او احساس قدرت می‌کند. وقتی با حیوانات وحشی و قوی دیگر برخورد می‌کند و وادار به مبارزه و دفاع از حریم خودش می‌شود میدان را خالی نمی‌کند. قدرتمندانه حمله کرده و مهاجم را تا دور دست‌ترین نقطه دشت تعقیب می‌کند.
شیر خود را موجودی قوی می‌داند که باید مبارزه کند.
البته چه‌بسا در این مبارزه شکست بخورد و زخمی شود، اما باز هم کوتاه نمی‌آید.
او این‌گونه طراحی و ساخته شده است.
انسان موفق هم وجود خود را به‌صورت یک ماشین می‌بیند که طراحی و ساخته شده تا صعود کند، به زمین بخورد، از جا برخیزد و دوباره صعود کند.
او خود را مجبور به دوباره برخاستن و صعود حس می‌کند.
انسان موفق مثل هر انسانی از شکست می‌ترسد.

فقط با این تفاوت که میزان "شوق موفقیت" در وجود او از "ترس شکست" بیشتر است و به خاطر همین شوق است که دوباره از جا برمی‌خیزد بدون‌این‌که ذات اصیل و موفقیت جوی خود را از دست بدهد.

آیا می‌خواستی در یکی از رشته‌های عالی دانشگاه قبول شوی و ناچار به خاطر رقابت و نیاوردن نمره کافی، مجبور به انتخاب یک رشته نه‌چندان جالب شده‌ای! خوب چه اشکالی دارد! تو که عوض نشده‌ای و هنوز هم خودت هستی! اگر رشته جدیدت در بازار کارآئی دارد در همین رشته مثل خورشید بدرخش و مثل شیر بی‌مهابا به بالاترین جایگاه‌ها حمله‌ور شو و در همان رشته نه‌چندان باب طبع، به درجات عالی دست یاب.


آیا در آرزوی داشتن همسر ایده‌آل با بهترین اخلاق و رفتار و منش بوده‌ای و آن‌چه نصیبت شد با جفت آرمانی‌ات زمین تا آسمان تفاوت دارد. خوب این‌که نباید باعث شود تو خودت را انکار کنی و تسلیم و بی‌اراده به تماشای گذران زندگی بنشینی. می‌توانین همین شخص فعلی را به شخص آرمانی خودت نزدیک سازی و به گونه‌ای عمل کنی که او وقتی به تو می‌رسد بخش‌های جدیدی از شخصیت خود را کشف و نمایان سازد. بله! مشکل است! اما غیرممکن نیست.


در مجموعه‌ای مشغول به کار شده‌ای که چندان با محل کار رویائی‌ات یکی نیست. این دلیل نمی‌شود که رفتار کاری خود را عوض کنی و از تلاش و کوشش کم بگذاری. در همان شغلی که فعلاً به آن مشغولی بهترین باش و به بهترین شکل بدرخش. خود به خود توانائی‌هایت تو را شاخص می‌کند و فرصت‌های شغلی بهتری در جائی که آرزومندی نصیبت می‌شود.


فراموش نکن اگر آسانسور، راه‌پله، طناب و نردبان نبود هرگز دلیل نمی‌شود که شعله رویائی صعود را در وجودت خاموش کنی و به جای آسمان به زمین خیره شوی. می‌توانی با حفظ اصالت انسانی‌ات به جست‌وجو برخیزی و راه‌های جدیدی برای اوج گرفتن پیدا کنی.


دوباره تکرار می‌کنم: "وقتی سالمی و می‌جنگی مثل شیر بجنگ و وقتی آسیب دیدی مثل یک شیر زخمی بجنگ! هیچ‌وقت چیزی غیر از شیر نباش!"

دانلود حل تمرينات كتاب برنامه سازي پيشرفته دكتر احمد فراهي

Posted: 31 Mar 2011 07:06 AM PDT

دوستان عزیز خودم اون 5 فصل رو پیداش کردم گفتم اینجا هم بزارم تا بقیه هم بتونن استفاده کنن.:01::01:امیدوارم به دردتون بخوره....

فایل های پیوست شده
نوع فایل: rar 1-5.rar (13.5 کیلو بایت)

*به جای کوسه بودن دلفین باشیم *

Posted: 31 Mar 2011 07:02 AM PDT

همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روش‌های منحصر به فردی داریم.
بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد
اما چگونه می‌توانیم كلیدی پیدا كنیم كه روابط خانوادگی، عاطفی و حرفه‌ای ما را تسهیل كند؟
و چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم كه برای همه اشخاص راضی‌كننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟

نویسندگان كتاب راهبرد دلفینی، كلید این امر را تنها در همكاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند.
آنها معتقدند كه به طور كلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی می‌توان به 3 طبقه تقسیم كرد:
ماهی‌های كپور، كوسه‌ها و دلفین‌ها.

دسته اول:

ماهی‌های كپور هستند كه همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌ زیرا پیوسته توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند.
در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ یعنی برخی از انسان‌ها در زندگی خود نقش ماهی كپور را بازی می‌كنند.
آنها كم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص می‌شوند و حتی ممكن است قربانی روابط غلط و تفكرات منفی خود شوند.

دسته دوم:
كوسه ماهی‌ها هستند كه روش (برنده - بازنده) را به كار می‌گیرند.
برای اینكه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی و این كار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد.
برای كوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب می‌آید. هر ماهی یك وعده غذایی بالقوه است.
شاید ما نیز این نقش را بازی كرده باشیم ‌یا حداقل در زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود با كوسه‌هایی برخورد كرده باشیم.
دنیای سازمان‌ها و دنیایی كه ما در آن كار می‌كنیم از دیرباز دنیای كوسه‌ها تلقی می‌شود كه گاه صحبت از كاركنانی می‌شود كه برای رسیدن به مقام‌های بالا یكدیگر را می‌درند.
در دنیای پررقابت امروز، حتی سازمان‌ها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمان‌های دیگر حمله می‌كنند.
به طور خلاصه انسان‌هایی را می‌توان یافت كه كم و بیش در حال رقابت دائمی از نوع برنده - بازنده هستند.


دسته سوم:
نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفین‌ها هستند.
این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همكاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده - برنده را برگزیده است. دلفین در دنیایی از وفور نعمت زندگی می‌كند. او هیچ كمبودی ندارد و می‌خواهد كه همه چیز را با همگان تقسیم كند.
اگر یك دلفین زخمی شود، 4 دلفین دیگر او را همراهی می‌كنند تا خود را به گروه برساند. داستان‌های زیادی نیز وجود دارد كه در آنها دلفین‌ها جان انسان‌ها را نجات داده‌اند. پژوهش‌های انجام شده در سان‌دیه‌گو نشان داده‌است كه دلفین‌ها علاوه بر داشتن روحیه همكاری، بسیار باهوش‌ هستند. حتی برخی از پژوهشگران آنها را باهوش‌ترین موجودات روی زمین دانسته‌اند.


تحقیق زیر روحیه همكاری و روش‌های برنده - بازنده و برنده - برنده را به خوبی آشكار می‌سازد.
در سان‌دیه‌گو پژوهشگران 95 كوسه و 5 دلفین را به مدت یك هفته در یك استخر بزرگ رها كرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا كوسه‌ها به یكدیگر حمله كردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین‌ها حمله‌ور شدند.
دلفین‌ها فقط می‌خواستند با آنها بازی كنند ولی كوسه‌ها بی‌وقفه به آنها حمله می‌كردند. سرانجام دلفین‌ها به آرامی كوسه‌ها را محاصره كرده و هنگامی كه یكی از كوسه‌ها حمله می‌كرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده‌های کوسه می‌كوبیدند و آنها را می‌شكستند. به این ترتیب كوسه‌ها یكی بعد از دیگری كشته می‌شدند. پس از یك هفته 95 كوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی كه با هم زندگی می‌كردند در استخر دیده شدند.

ارتباط هدایت شده در جهت راه‌حل‌ها، تمایزهای پرباری را برای روشن كردن زندگی حرفه‌ای و ‌شخصی ارائه می‌دهد.
كوسه تمایزی انجام نمی‌دهد. در دنیای او برای برنده شدن‌دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند. ولی دلفین‌ها بسیار انعطاف‌پذیرند زیرا در دنیایی سرشار از تشخیص‌های پربار زندگی می‌كنند.


بیایید یكبار دیگر ماجرای استخر سان‌دیه‌گو را مرور كنیم.
وقتی یك كوسه با یك دلفین روبه‌رو می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟
كوسه حمله می‌كند چون روش ارتباطی او برنده - بازنده است‌ ولی دلفین با انعطاف‌پذیری خاص خود فرار می‌كند و می‌گوید من در دنیایی سرشار از ثروت و وفور نعمت زندگی می‌كنم. در دریا برای همه به اندازه كافی غذا هست پس بیا با هم بازی و همكاری كنیم. كوسه دوباره حمله می‌كند و دلفین فرار می‌كند. كوسه توانایی درونی لازم را برای خارج شدن از تنگ‌نظری ندارد، بنابراین مجددا حمله می‌كند.
دلفین كه می‌بیند دیگر چاره‌ای ندارد می‌گوید: من آنقدر انعطاف‌پذیری دارم كه در موقع مناسب به یك كوسه تبدیل شو‌م پس حالا آماده رویارویی باش.اگر به طور تصادفی، كوسه آنقدر هوش داشته باشد كه بفهمد حریف دلفین نمی‌شود و بخواهد در بازی و همكاری با او شركت كند، دلفین به راحتی او را می‌بخشد و طوری با او رفتار می‌كند كه انگار یك دلفین است.

اطلاعیه ارتقا رتبه کاربران

Posted: 31 Mar 2011 06:14 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط H@meD (پست 298578)
به هر دو دوست گرامی تبریک عرض می کنم ویژه شدنشونو
امیدوارم که همیشه در شرف ترقی باشن ...بخصوص در زندگیتون
موفق وپیروز باشین
یا حق


مرسی بابت تبریکتون

ایشالا شاهد ترقی همه به خصوص شما باشم....

دوباره عیدتون هم مبارک:a (4):

موفق باشین

زندگی شما وقتی بهتر می شود که ...

Posted: 31 Mar 2011 06:10 AM PDT

1- زندگی شما وقتی بهتر می شود که شما بهتر شوید. آنگاه پیشرفت شما نامحدود خواهد شد.

2- برای یک فرد موفق، تحصیل هرگز خاتمه نمی یابد. هر روز مطلب جدیدی یاد بگیرید.

3- هر روز یک ساعت از وقت خود را صرف مطالعه در حیطه کاری خود کنید . در این صورت هر هفته یک کتاب و هر سال پنجاه کتاب مطالعه خواهید کرد.

4- تا آنجا که برایتان امکان دارد دوره های آموزشی مفید را بگذرانید. مشتاقانه به دنبال سمینارها و کلاس های جدیدی باشید که می توانند به شما کمک کنند.

5- با تمرکز مداوم بر روی عملکرد خود و نتایج حاصل از آن ، بر سرعت کار خود بیفزایید.

6- از وقت ، خوب استفاده کنید. هر دقیقه را هم به حساب آورید.

7- برای ارزیابی خود را از قبل آماده کنید. در جلسه همه مشغول ارزیابی شما هستند، بخصوص رئیستان.

8- افرادی که در جلسات اظهار نظر نمی کنند از نظر سایرین فاقد حس همکاری هستند.

9- برای انجام کار بیشتر داوطلب شوید و مرتباً مسئولیت های جدیدی را برعهده گیرید.

10- اگر تمام توانتان همین است که در حال حاضر به کار گرفته اید، بنابراین حاصل کار حال و آینده تان تفاوت چندانی با یکدیگر نخواهد داشت.

11- موفقیت شما در زندگی رابطه مستقیم دارد با کاری که اکنون انجام می دهید، کاری که پس از آن انجام خواهید داد و کارهایی که قرار است در آینده انجام دهید.

12- اگر بیش از دستمزدتان کار نکنید، هرگز نمی توانید دستمزدی بیش از آنچه که اکنون دریافت می کنید مطالبه کنید.

13- از رئیستان نهایت استفاده را ببرید. از هر فرصتی برای بالابردن مهارت ها و توانایی هایتان استفاده کنید.

14- هزینه های لازم را پرداخت کنید، در موارد لازم فداکاری کنید و هر مانعی را از سر راه بردارید تا در کار خود بهترین باشید.

15- شما می توانید هر هدفی را برای زندگی خود مشخص کنید و برای رسیدن به آن هر چیزی را که لازم است فرا بگیرید.

آیا واردات کالا تا حد ورشکسته شدن کارخانجات داخلی درست است؟؟؟

Posted: 31 Mar 2011 05:21 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط saeed haghighi (پست 225038)
ما فقط یه راه حل داریم و بس مدیریت اقتصادمون ضعیفه.واردات رو باید هدفمند کرد
کالایی که تولیدش در ایران توجیح اقتصادی نداره وارد و برای کالایی که در وطن امکان تولید بهتر آن است یا ممنوعیت بگذاریم یا تعرفه های سنگین.و پای سرمایه گزاران خارجی رو با امنیتی که بهشون میدیم باز کنیم تا از دلار های آنها در راستای ایجاد اشتغال و سازندگی استفاده کنیم.

اینجا رو خیلی خوب اومدین
کاملا با گفته شما موافقم
تا مدیریت ما سرو سامون نگیره و هر کی فقط به فکر جیب خودش باشه
هیچی سرجاش نباشه
همین آشو همین کاسه ست
البته اگه
اگه اگه
دولت هم حمایت کنه از تولید کننده ،بد نیست به جا اینکه چوب لا چرخش کنه و هر روز قانون ها ی دست و پا گیر وضع کنه
تولید کننده دلش به چی گرم باشه....

نقل قول:

نوشته اصلی توسط .modaryoush (پست 237708)
پس ميبينيم كه اقتصاد ما مريضيش اقتصادي نيست كه بشه با اقتصاد درمانش كرد. بيماري سياسيه و تا وقتي پاي سياست از اقتصاد بيرون نياد حل مشكلات غيرممكنه.
همون هدفي كه آقاي خاتمي تو بحث اقتصاد دنبالش بود ولي متاسفانه بهر دليل نتونست كاملش كنه.

میشه بگین منظورتون چیه؟؟؟
مگه میشه سیاست از اقتصاد جدا بشه
سیاست جزءلاینفک اقتصاده
اقتصاد بدون سیاست ؟؟؟؟!!!!

هر مطلب ادبی در مورد باران دارید در این پست قرار بدین...

Posted: 31 Mar 2011 05:18 AM PDT

باران بارید وزمین بار ور شد !:a (4):

اینارو داشته باش اخر خندست!

Posted: 31 Mar 2011 04:10 AM PDT

حتما مددوف رئیس جمهور روسیه اینارو دیده که خواستار برخورد جدی تر با مصرف بیش از حد مشروبات الکلی تو کشورش شده .

کاریکاتور های دیدنی شخصیت های معروف

Posted: 31 Mar 2011 04:07 AM PDT

دل من سخت شکست اماهيچ کس هيچ نگفت و نپرسيد...

Posted: 31 Mar 2011 04:00 AM PDT

شيشه ای می شکند...

يک نفر می پرسد...چرا شيشه شکست؟



مادر می گويد...شايد اين رفع بلاست.


يک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل

يک کودک شيطان آمد.



شيشه ی پنجره را زود شکست.



کاش امشب که دلم مثل آن شيشه ی مغرور شکست،

عابری خنده کنان می آمد...


تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل

تنگم می شد...اما امشب ديدم...



هيچ کس هيچ نگفت غصه ام را نشنيد...



از خودم می پرسم آيا ارزش قلب من از شيشه ی

پنجره هم کمتر است؟

دل من سخت شکست اما

هيچ کس هيچ نگفت و نپرسيد...






.


چی بگم وآلآ :24:

بزرگترین هفت سین جهان

Posted: 31 Mar 2011 03:48 AM PDT

خوب حالا باید چند تا آدم گنده پیدا کنیم که روی این سفره بشینن...!:a (4)::24:

عکس خصوصی از حمام کردن چای کیسه ای

Posted: 31 Mar 2011 03:21 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sara 68 (پست 298461)
به حموم مردم چیکار دارین؟؟؟

می خواستیم بدونیم کیا می یان فضولی :hiddend (23):

مسنجر فارسی زبانان

Posted: 31 Mar 2011 03:09 AM PDT

مسنجر کاربردي ال فور آي ، نخستين پيام رسان فارسي است که پس از شش سال فعاليت غير رسمي ، به عنوان نرم افزاري توانمند ، پرسرعت و قابل اطمينان به هموطنان گرامي تقديم مي گردد .
اتاق هاي عمومي اين نرم افزار با امکاناتي چون اخراج ، تحريم و... (تحت مديريت کاربران ) ، محيطي سالم و دلچسب را براي گفتگو فراهم مي سازند . با آرشيو موسيقي بزرگ فراهم شده در سيستم ، کاربران مي توانند ضمن گپ و گفتگو ، از آهنگ هاي مورد علاقه خويش بي نياز از اينترنت پر سرعت ، با کيفيت مناسب بهره مند شوند .






کلاینت خوب و جالب برای یاهو Y!Supra

Posted: 31 Mar 2011 03:07 AM PDT

یه نرم افزار خوب و جالب برای اینکه شما بتونید با هر چند تا آی دی که میخواهید آنلاین بشید این نرم افزار این امکانو داره که شما به چت رومهای یاهو مسنجر هم بروید و بتونید ایمیلتونو مدیریت کنید ( تغییر پسورد) و خیلی چیزها.


لینک: کد:
http://up.iranblog.com/Files73/01db1bb01df94aab9530.rar


اینم آموزش

۱- یوزر نیم یا همان ایدی خود را در این کادر بنویسید
۲- پسورد ایدی خود را دی این قسمت بنویسید
۳- بعد از نوشتن ایدی و پسورد بروی دکمه add کلیک کنید
4- بعد از کلیک روی دکمه اد ایدی شما وارد این کادر می گردد برای اجرا شدن و باز شدن ایدی خود کافیست در کادر 4 روی ایدی مورد نظر که وارد کرده اید دابل کلیک کنید









5- بعد از باز شدن ایدی از تب Chat گزینه Room List را کلیک کنید تا وارد لیست رومها شوید



6- در قسمت سمت چپ روم لیست بروی علامت + گرینه Regional کلیک کنید تا زیر مجموعه هاش باز بشه .
7- روی گزینه آسیا یا Asia دابل کلیک کنید تا در کادر سمت راست گزینه Asia Global Chat رو مشاهده کنید
8- بروی علامت + گزینه 8/ یعنی Asia Global Chat کلیک کنید تا زیر مجموعه هاش باز بشه
9- یک روم رو انتخاب کنید
10- حالا روی دکمه Join کلیک کنید تا وارد روم مورد نظر شوید البته میتوانستیدبا دابل کلیک کردن روی نام روم نیز وارد آن روم بشوید .



11- شما هرگز مستقیم وارد روم نخواهید شد و همیشه نیاز هست که کد امنیتی رو وارد کنید - بدون دست زدن به Captcha/ جلوی اون و در قسمتی که با رنگ زرد نشون دادم کد مربوطه رو وارد کنید
12- بعد از وارد کردن کد امنیتی دکمه Send را بزنید




چنانچه در مورد قسمت های دیگر یاهو سوپرا یا یاهو مسنجر سوال و پرسشی بود از قسمت نظرات مطرح کنید تا جواب لازم یا اموزش لازم داده شود .

آیا دلیل کچل بودن لاشخور ها را میدانید؟!

Posted: 31 Mar 2011 02:58 AM PDT

مرسی
عجب چیزاییو آدم میبینه تو این جهان خلقت...

آیت الله علم الهدی: مشایی فتنه نیست اما منحرف است

Posted: 31 Mar 2011 02:46 AM PDT

:hiddend (23)::hiddend (23)::hiddend (23):

پروین احمدی نژاد : شهرداری تهران خیلی هزینه میکند

Posted: 31 Mar 2011 02:40 AM PDT

خانم احمدی نژاد ! آیا این سخنان شما در جهت تضعیف و حذف آقای قالیباف در دوره بعدی ریاست جمهوری بنفع کاندیدای مورد نظر جناحتان نیست ؟

واکنش ساید حامی مشایی به اظهارت ایت الله علم الهدی

Posted: 31 Mar 2011 02:32 AM PDT

من با علم الهدی و تندروی هاش مخالفم ولی آقایون یا خانمهای مسئول سایت ! یادتونه احمدی نژاد در برنامه های مناظره های تلویزیونی که سناریویی از پیش طراحی شده از طرف صدا و سیما بود اتهاماتی را به آقای رفسنجانی و خانواده اش و آقای ناطق نوری و خانواده اش وارد میکرد ؟ آیا آن اتهامات در دادگاهی بررسی و ثابت شده بودند ؟ آیا بعد از آن هیچگاه به این اشخاص اجازه داده شد که در همان رسانه ای که اتهام بهشون وارد شده بود بیایند و از خودشون دفاع کنند ؟ یا این هدفی بود که صدا و سیما دنبال میکرد برای ... . حالا خدا خود شما را با همین مسئله روبرو کرده است . این تازه اولش است . مکافاتهای دیگر خدا مانده اند .

سوختگی شدید !!!!!

Posted: 31 Mar 2011 02:25 AM PDT

عجب چوب کبریتای باکلاسی واسه خودشون امکانات درمانی وکمکهای اولیه فراهم کردن اون چوب کبریتی که نقش دکترو داره با چه اعتماد به نفسی اونجا وایستاده؟!!دیگه نمیدونه یه روزم خودش رو تخت میخوابه؟؟

دستگیری دو دختر که برای دیدن فوتبال استقلال و پیروزی به استادیوم رفته بودند

Posted: 31 Mar 2011 01:50 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sara 68 (پست 298469)
خب چه اشکالی داره زنا هم برن استادیوم؟؟؟؟؟

عجب قوانین مزخرفی برا خودمون درست کردیم
:(

درست می فرمایید سارا خانم . ولی بعضی ها ملاحظه نمی کنند . نمیدونید چه حرفهای رکیکی بعضا بین طرفدارای دو تیم رد و بدل میشه . البته معتقدم برای این مسئله باید راهکاری پیدا کرد نه اینکه استادیوم رفتن خانمها ممنوع بشه . ولی کار این دو تا دختر خانم هم از نظر من خیلی تحسین برانگیزه . باید بهشون آفرین گفت .

ان‌شاالله ایران می‌ره جام جهانی!!!!!!

Posted: 31 Mar 2011 01:48 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sara 68 (پست 298466)
با اینوضع هم ایران بازم به افغانستان می بازه

جدی میگم
:a (4):

آره، بچه ها ثابت کردن که می تونن ببازن :a (4)::24:

از فواید لبخندزدن

Posted: 31 Mar 2011 01:16 AM PDT

1. لبخند جذابتان می کند

همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.


2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.

دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.


3. لبخند مسری است.

لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.


4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.

وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.


5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.


به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.


6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.


وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.



7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.

تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.


8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.

عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.


9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.

به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.


10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.

لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

پس... همیشه لبخند بزنید
و شادبودن را هیچگاه از خود دریغ نکنید

لبخند را فراموش نکنید!

Posted: 31 Mar 2011 01:15 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط پاییز (پست 298464)
طبق تئوری جدید می‌توانیم ابتدا لبخند بزنیم و سپس شاد شویم.:a (21):

البته به هم نخندیما :24:

تاپیک آتشسوزی محصولات ایران خودرو

Posted: 31 Mar 2011 12:53 AM PDT

آتش‌نشاني اهواز خبرداد:
سوختن پژو 405 در پمپ‌بنزين برومي


اجتماعي 9/1/1390 13:19:55
901-1214-5 كد خبر


يك دستگاه خودروي 405 به دليل نامعلومي در پمپ‌بنزين برومي دچار حريق شد و به طور كامل خسارت ديد.

به گزارش خبرنگار حوادث خبرگزاري ايسنا از خوزستان و به نقل از روابط عمومي سازمان آتش‌نشاني اهواز، ساعت 20 و 48 دقيقه روز يكشنبه هفتم فروردين ماه يك دستگاه خودروي 405 به دليل نامعمولي (خودبخود) در پمپ‌بنزين برومي واقع در جاده اهواز ـ ماهشهر طعمه حريق شد و به طول كامل در آتش سوخت.
براي مهار اين حريق 9 مامور آتش‌نشاني به همراه سه خودرو به محل حادثه اعزام شدند. اين حادثه خوشبختانه تلفات جاني به دنبال نداشت.

دو دستگاه پژو 405 طعمه حريق شد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

يك دستگاه پژو 405 درخيابان 20 متري شهداي صفري به علت نامعلومي طعمه حريق شد.....
در روز سه شنبه يك دستگاه پژو 405 متعلق به آقاي ح.صفرپور در خيابان 20 متري شهداي صفري به علت نامعلومي طعمه حريق شد. پس از تماس تلفني در ساعت 16:43 با مركز فوريتهاي آتش نشاني (125) ، مأمورين ايستگاه 300 ( خيابان امام ) به سرعت به محل حادثه اعزام شدند. مأمورين اين سازمان به سرعت وارد عمل شده و پس از 20 دقيقه عمليات ، حريق را اطفاء نمودند.به گفته آتش نشانان حاضر در محل علت حريق مشخص نبوده و نياز به كارشناسي مي‌باشد.ِ
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يك دستگاه پژو 405 ديگر درخيابان خيابان دانشگاه به علت نامعلومي طعمه حريق شد.....

در روز سه شنبه يك دستگاه پژو 405 متعلق به آقاي ف.سهل آبادي در خيابان دانشگاه ، ابتداي خيابان آيت اله غفاري به علت نامعلومي طعمه حريق شد. پس از تماس تلفني در ساعت 21:15 با مركز فوريتهاي آتش نشاني (125) ، مأمورين ايستگاه 100 ( كوي مصطفي خميني ) به سرعت به محل حادثه اعزام شدند. مأمورين اين سازمان به سرعت وارد عمل شده و پس از 15 دقيقه عمليات ، حريق را اطفاء نمودند.به گفته آتش نشانان حاضر در محل علت حريق مشخص نبوده و نياز به كارشناسي مي‌باشد.ِ

مشایی: یک روحانی قصد سحرکردن مرا داشت

Posted: 30 Mar 2011 11:52 PM PDT

خودش متوجه شد چي گفت ....

۱۰ کشور وابسته به برق هسته‌ای

Posted: 30 Mar 2011 11:23 PM PDT

۱-مجارستان/ ۳۷ درصد
با چهار راکتور هسته‌ای، مجارستان ۳۷ درصد از برق مورد نیاز خود را از انرژی هسته‌ای تأمین می‌کند. مجارستان اولین بار در سال ۱۹۸۲ راکتور هسته‌ای خود را مورد بهره‌برداری قرار داد. یکی از دلایلی که مجارستان از انرژی هسته‌ای برای تآمین برق استفاده می‌کند قیمت آن است که با توجه به آمار ارائه شده توسط آژانس انرژی هسته‌ای کمتر از ۵ سنت به ازای هر کیلو وات است.

۲- ارمنستان / ۳۹. ۴ درصد
ارمنستان تنها یک راکتور دارد اما تقریبا چهل درصد از برق مورد نیازش را ا این راکتور تأمین می‌کند. این راکتور یکی از دو راکتوری است که سه دهه گذشته توسط شوروی سابق استفاده می‌شد و در زلزله‌ی سال ۱۹۸۸ دولت آن‌ها را از کار انداخت. پس از آن در بحبوحهٔ رکود اقتصادی سال ۱۹۹۵ دوباره یکی از آن‌ها مورد استفاده قرار گرفت.

۳- اسلوونی ۴۰ درصد
اسلوونی برای تأمین چهل درصد برق خود از راکتوری استفاده می‌کند که آن را با همسایهٔ خود کرواسی شریک است. این راکتور هسته‌ای اولین راکتور در اروپای شرقی بود که مورد بهره برداری قرار گرفت. تا مین انرژی همواره دغدغه‌ای برای این کشور بوده است زیرا که این کشور به دلیل نداشتن منابع انرزی وابسته به واردات انرزی است.

۴- سوییس / ۴۰ درصد
سویس با ۵ راکتور چهل درصد برق خود را تأمین می‌کند و انتظار می‌رود دو راکتور دیگر هم رد آینده به آن‌ها اضافه شود. در حال حاضر کشور سوئیس بخش عمده‌ای از سوخت هسته‌ای خود را از فرانسه وارد می‌کند.

۵- کره‌جنوبی ۴۰ درصد
کره جنوبی با ۲۱ راکتورهسته‌ای، چهل درصد برق خود را از آن‌ها تأمین می‌کند. انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۰ میزان برق مصرفی کره جنوبی از این راکتور‌ها به ۵۶ درصد برسد.

۶- سوئد /۴۲ درصد
سوئد ۴۲ درصد از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی هسته‌ای تولید می‌کند. این کشور درحالی که در سه دهه گذشته ساخت هر گونه راکتور در این کشور را منع کرده بود، از ژانویه سال گذشته آغاز به ساخت راکتورهای جدید کرده است. این کشورقرار است تا به با ساخت راکتورهای جدید آن‌ها را جایگزین، راکتورهای قدیمی کند.


۷- اوکراین / ۴۸ درصد
اوکراین با داشتن ۱۵ راکتور هسته‌ای نزدیک به نیمی از برق مورد نیاز خود را از این طریق تولید می‌کند. اگر چه انفجار نیروگاه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ بد‌ترین حادثهٔ هسته‌ای جهان بود، اما اوکراین تأمین برق خود انرژی هسته‌ای را ادامه داد. بیشترین مقدار سوخت مورد نیاز نیروگاه‌های اوکراین از روسیه وارد می‌شود ولی در آوریل گذشته اوکراین تحت یک برنامه مشترک با آمریکا مقداری سوخت هسته‌ای را وارد یکی از راکتور‌هایش کرد تا به منابع تأمین سوخت هسته‌ای خود تنوع ببخشد.


۸- بلژیک / ۵۴ درصد

بلژیک با هفت راکتور هسته‌ای، ۵۴ درصد از برق مورد نیازش را تأمین می‌کند. روزگاری دولت این کشور قصد داشت تا برنامه‌ هسته‌ای خود را به طور تدریجی تا سال ۲۰۱۵ متوقف کند. اما در سال ۲۰۰۹ دولت تصمیم گرفت برنامه هسته‌ای خود را برای یک دههٔ دیگر تا سال ۲۰۲۵ تمدید کند.

۹- اسلواکی / ۵۵ درصد

اسلواکی ۵۵ درصد برق مورد نیازش را از طریق انرژی هسته‌ای تأمین می‌کند. اسلواکی اولین نیروگاه هسته‌ای خود را در سال ۱۹۷۲ ساخت.

۱۰- فرانسه ۷۵ درصد
فرانسه بیشترین میزان وابستگی را به انرژی هسته‌ای برای تأمین برق مورد نیاز خود دارد. همچنین بیشترین میزان صادرات برق در اختیار این کشور است. فرانسه ۱۸ درصد برق تولیدی خود را به ایتالیا، هلند، بلژیک، انگلستان و آلمان صادر می‌کند و از این طریق سالانه ۴ می‌لارد دلار درآمد زایی می‌کند.

فلسفه‌ اسماعيلي‌ چيست‌؟

Posted: 30 Mar 2011 11:23 PM PDT

رشد گفتمان‌ عقلي‌
1-1- اسماعيليه‌ جزئي‌ از شعبه‌ شيعي‌ اسلام‌ است‌ كه‌ همراه‌ با ديگر جماعات‌ مسلمانانِ تفسير كننده‌ اسلام‌ به‌ رشد گفتاري‌ عقلي‌ در جهت‌ تفهيم‌ اصول‌ و عقايد اصلي‌ قرآني‌ و اسلامي‌ پرداخته‌اند. فلسفه‌ي‌ اسماعيلي‌ ناشي‌ از تلاشي‌ است‌ در تأمّلات‌ عقلي‌ در جهت‌ تشريح‌ حقايقي‌ كه‌ بنايش‌ وحي‌ است‌ ولي‌ به‌ نزد عقل‌ انسان‌ معقول‌ مي‌باشد و آن‌ را موهبتي‌ الهي‌ دانند. بدينسان‌ استفاده‌ درست‌ از عقل‌ را براي‌ تفسير هم‌ ضروري‌ و هم‌ مشروع‌ دانسته‌اند.
يكي‌ از واژگاني‌ كه‌ قرآن‌ در وصف‌ خود به‌ كار مي‌برد «امّ الكتاب‌» است‌. اين‌ مفهوم‌ كه‌ در لغت‌ به‌ معناي‌ «مادر كتاب‌» مي‌باشد توسّعاً به‌ معناي‌ منشأ ازلي‌ همه‌ معرفت‌ و وحي‌ نيز هست‌. بدين‌ قرار شيعه‌ و اسماعيليه‌ در تبيين‌ عقلي‌ حال‌ خود همواره‌ در طيّ تاريخ‌ چنان‌ بوده‌ كه‌ مي‌خواسته‌ خود را طالب‌ حقيقت‌ در هم‌ زباني‌ مستمر با اين‌ متن‌ متعالي‌ (قرآن‌) كه‌ سرچشمه‌ وحي‌ است‌ نشان‌ دهد.
اين‌ همزباني‌ با داد و ستد بيشتر با ديگران‌ سنن‌ عقلي‌ كه‌ مسلمانان‌ در مسير گسترش‌ و رشد عالم‌ اسلام‌ با آن‌ روبه‌رو شدند، افزايش‌ بيشتري‌ يافت‌. اضافه‌ بر يهوديان‌ و مسيحيان‌، زردشتيان‌، هندوان‌ و ديگراني‌ نيز بودند كه‌ به‌ بعضي‌ از آنان‌ مقام‌ «اهل‌ كتاب‌» اعطا شده‌ بود و اينان‌ جزو ميراثشان‌، سنني‌ فلسفي‌ از دوره‌ كلاسيك‌ باستان‌ در خاور نزديك‌ باقي‌ مانده‌ بود. بسياري‌ از مسلمانان‌ با ميل‌ و اراده‌ راه‌ دست‌يابي‌ به‌ ابزار تحقيقي‌ را كه‌ خصوصاً از طريق‌ ميراث‌ فلسفي‌ آثار موجود به‌ زبان‌ عربي‌ و سوري‌ عرضه‌ شده‌ بود، اختيار كردند. جريان‌ نظري‌ حاصل‌ از تعامل‌ اين‌ دو موجب‌ شد كه‌ اسماعيليان‌ موضع‌ فلسفي‌ متمايزي‌ را پديد آورند. بنابراين‌ در اثناي‌ اين‌ دوره‌ متقّدم‌، در ميان‌ مسلمانان‌ مي‌توان‌ قلّه‌ي‌ عقلي‌ مشتركي‌ يافت‌: مجموعه‌اي‌ از موضوعات‌ مشترك‌ و انبوهي‌ از گفتمانها. اين‌ «مبادله‌» در چارچوب‌ زباني‌ مشتركي‌ نيز عربي‌ و سپس‌ فارسي‌ بود رخ‌ داد.

با اين‌ وصف‌، خطا است‌ كه‌ موضع‌ اسماعيلي‌ و ديگر مواضع‌ فلسفي‌ مسلمين‌ را، چنان‌ كه‌ مرسوم‌ بعضي‌ محقّقان‌ گذشته‌ است‌، با ساده‌نگري‌ مظاهري‌ از «فلسفه‌ نوافلاطوني‌ اسلامي‌ - اسماعيلي‌» يا «مذهب‌ غنوصي‌ اسلامي‌ - اسماعيلي‌» و از اين‌ قبيل‌ تلقي‌كنيم‌ . با اينكه‌ بي‌ترديد عناصري‌ از اين‌ حوزه‌هاي‌ معنوي‌ و فلسفي‌ اختيار شده‌ و شايد بتوان‌ ما به‌ الاشتراكي‌ در نحوه‌ بيان‌ و سير مفاهيم‌ اسماعيلي‌ و غير اسماعيلي‌ ديد، ولي‌ بايد به‌ خاطر داشت‌ كه‌ اينها همه‌ در زمينه‌هاي‌ عقلي‌ و تاريخي‌ متفاوتي‌ به‌ كار برده‌ شده‌اند و چنين‌ مفاهيمي‌ در فلسفه‌ اسلامي‌ از حيث‌ معنا، مقصود و دلالت‌ به‌ طرزي‌ شگرفت‌ متحوّل‌ شده‌اند.



مكتب‌ اسماعيلي‌، تفكري‌ حاشيه‌اي‌ نيست‌

1-2- با در نظر گرفتن‌ تعصّبات‌ موجود بر ضدّ اسماعيليه‌ القاب‌ مختلف‌ و مذمومي‌ نسبت‌ داده‌ مي‌شد. كساني‌ كه‌ معاند اسماعيليان‌ يا مخالف‌ نظرگاه‌هاي‌ فلسفي‌ و عقليشان‌ بودند، آنها را «مبتدع‌» دانستند و افسانه‌هايي‌ درخصوص‌ خودشان‌ و تعاليمشان‌ ساخته‌ شد كه‌ متضمّن‌ آن‌ بود كه‌ آنها از راه‌ راست‌ منحرف‌ گرديده‌اند. چنين‌ موضع‌ جزمي‌ را كه‌ عمدتاً برخي‌ بدعت‌ نگاران‌ و اهل‌ مجادله‌ اتّخاذ كردند موجب‌ شد كه‌ سهم‌ اسماعيليه‌ و به‌ طور كلّي‌ شيعه‌ در حيات‌ عقلي‌ (معنوي‌) اسلام‌ ناديده‌ گرفته‌ شود. متأسّفانه‌،تحقيقات‌ متقدّم‌ غربيان‌ درخصوص‌ فلسفه‌ اسلامي‌ چنين‌ تعصّباتي‌ را به‌ ارث‌ برد و درصدد ترسيم‌ تصويري‌ منفي‌ از فلسفه‌ اسماعيلي‌ بر آمد، چنان‌ كه‌ آن‌ را مأخوذ از منابع‌ و گرايشهاي‌ «بيگانه‌» با اسلام‌ دانست‌. امّا تحقيقات‌ اخير كه‌ مبتني‌ بر تحليلي‌ سنجيده‌تر از منابع‌ اوّليه‌ است‌ چشم‌انداز معتدل‌تري‌ را فراهم‌ آورده‌ است‌. في‌ الواقع‌ محقّقان‌ تفكّر اسلامي‌ از قبيل‌ محسن‌ مهدي‌ ، سيّد حسين‌نصر ، ويلفرد مادِلونگ‌ ، (1) هانري‌ كُربن‌ ، (2) م‌. هاجسون‌ ، (3) و. ايوانف‌ (4) و س‌. استرن‌ (5) كوشيدند تا نشان‌ دهند كه‌ چگونه‌ تفكّر اسماعيلي‌ در تعامل‌ دائمي‌ با جريانات‌ مشهور فلسفه‌ و كلام‌ اسلامي‌ بوده‌ و حتّي‌ آنها را تحت‌ تأثير قرار داده‌ است‌. آراي‌ آنها حاكي‌ از اِجماعي‌ است‌ دائر بر اينكه‌ تلّقي‌ از اسماعيليه‌ به‌ عنوان‌ مكتبي‌ حاشيه‌اي‌ در تفكّر اسلامي‌ نادرست‌ است‌ و بلكه‌ اسماعيليه‌ شعبه‌ فلسفي‌ مهمي‌ را در ميان‌ ديگر شُعب‌ در فلسفه‌ اسلامي‌ در بر مي‌گيرد.

آثار فلسفي‌ متقدّم‌ اسماعيليه‌ كه‌ به‌ دوره‌ي‌ فاطميان‌ (قرن‌ چهارم‌ تا ششم‌ قمري‌/ دهم‌ تا دوازدهم‌ ميلادي‌) باز مي‌گردد به‌ زبان‌ عربي‌ هستند. ناصرخسرو قبادي‌ (در گذشته‌ به‌ سال‌ 471 قمري‌/ 1078 ميلادي‌) تنها نويسنده‌ اسماعيلي‌ در اين‌ دوره‌ است‌ كه‌ به‌ فارسي‌ مي‌نوشته‌ است‌. سنت‌ عربي‌نويسي‌ را مُستعليها در يمن‌ و هند و نزاريها در سوريه‌ ادامه‌ دادند. اين‌ سنّت‌ در ايران‌ و آسياي‌ مركزي‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ حفظ‌ شد و بسط‌ يافت‌. در جاهاي‌ ديگر زبانهاي‌ شفاهي‌ و ادبيات‌ محلّي‌ سهم‌ مهمي‌ را در ميان‌ اسماعيليان‌ به‌ عهده‌ داشتند، گر چه‌ آثار قطعاً فلسفي‌اي‌ به‌ اين‌ زبانها پديد نيامد.

پانوشتها
1. Wilferd Madelung
2. Henry Corbin
3. M. Hodgson
4. W. Ivanow
5. S. Stern

منبع:كانون ايراني پژوهشگران فلسفه و حكمت

اومانيسم‌ اسلامي‌ چيست‌؟ اومانيست هاي اسلامي كيانند ؟

Posted: 30 Mar 2011 11:18 PM PDT

• سه چهره سر شناس
نيمه‌ي‌ دوم‌ قرن‌ چهارم‌ / دهم‌ كه‌ آل‌بويه‌ حكومت‌ را در اختيار داشتند شايد نقطه‌ي‌ اوج‌ چيزي‌ باشد كه‌ مي‌توان‌ آن‌ را «انسان‌ مداري‌» ناميد. از آن‌ پس‌ جمّ غفيري‌ از محصّلان‌ مختلف‌ برغم‌ پيش‌ زمينه‌ها و تعهدات‌ ديني‌ گوناگون‌ به‌ «علوم‌ الاوايل‌» و زبان‌ مشتركي‌ كه‌ درباره‌ي‌ آن‌ تبادل‌ افكار گرايش‌ يافتند. برخي‌ از مفسّران‌ اين‌ عصر، مانند نتون‌ (2) ، مكتب‌ فلسفي‌ فارابي‌ را پيشرو دانسته‌اند و نفوذ فارابي‌ به‌ راستي‌ از اهميتي‌ عظيم‌ برخوردار است‌. يقيناً سرلوحه‌ي‌ اين‌ عصر به‌ دست‌ او رقم‌ خورد و سزاوار است‌ سلسله‌ سندي‌ را مورد توجه‌ قرار دهيم‌ كه‌ او را به‌ عصري‌ كه‌ بر تحليل‌ آن‌ مشغوليم‌ متصل‌ كرده‌ است‌،

• سر چشمه‌: يوحنا ابن‌ حيلان‌ نسطوري‌
شاگرد مشهور فارابي‌، مسيحي‌ فرقه‌ي‌ يعقوبي‌، يعني‌ ابوزكريا يحيي‌ بن‌ عدي‌ (متوفي‌ 374/984)، است‌ كه‌ در پايه‌گذاري‌ مشرب‌ شرح‌، ترجمه‌ و پژوهش‌ كه‌ بر حيات‌ فلسفي‌ سيطره‌ يافت‌ سعي‌ بليغ‌ داشت‌. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ فارابي‌ خود شاگرد يوحنا ابن‌ حيلان‌ نسطوري‌ بوده‌ است‌ و در كار خود بر افلاطون‌ و ارسطو به‌ روايت‌ مسيحيان‌ سرياني‌ كه‌ مشهورترين‌ نماينده‌ي‌ آن‌ متي‌ بن‌ يونس‌ نسطوري‌ بود ابتناء كرد. ابوالخير حسن‌ بن‌ صور بن‌ خمار نسطوري‌ ، ابوعلي‌عيسي‌ بن‌ عشاق‌ بن‌ ضوراء يعقوبي‌ و بسياري‌ از مسلمانان‌ شاخص‌، به‌ خصوص‌ محمد بن‌ عشاق‌ الورّاق‌ (ابن‌ نديم‌)، عيسي‌ بن‌ علي‌، سجستاني‌ و توحيدي‌، جملگي‌ پيروان‌ ابن‌ عدي‌ بودند، شايد ابن‌ مسكويه‌ شاخص‌ترين‌ پرورده‌ي‌ اين‌ مكتب‌ باشد. ولي‌ آنچه‌ در اينجا شايان‌ توجه‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ چكونه‌ اين‌ فضاي‌ فرهنگي‌ آزادانديش‌ پديد آمد. اين‌ فضا برآمده‌ از افكار مسلمانان‌، مسيحيان‌، يهوديان‌ و ملحدان‌ بود و شايد حتي‌، از اين‌ هم‌ مهم‌تر، برآمده‌ از افكار درون‌ يك‌ گروه‌ ديني‌ صرف‌ نظر از تفاوتهاي‌ مربوط‌ به‌ تعاليم‌ بوده‌ باشد. سررشته‌ي‌ اين‌ توافق‌ خاصي‌ نمي‌تواند ادعاي‌ تملك‌ انحصاري‌ آن‌ را داشته‌ باشد. اين‌ گروه‌ از انديشمندان‌ كه‌ «انسان‌ انگارند» و بخشي‌ از آنهاكه‌ مسلمان‌ بوده‌ و «انسان‌ انگاران‌ اسلامي‌» هستند اين‌ چنين‌ توصيف‌ شده‌اند.


• انسان‌ انگاران اسلامي‌ و يوناني
هر چند شايد بپرسيد كه‌ اين‌ توصيف‌ تا چه‌ اندازه‌ صحيح‌ است‌. همان‌ طور كه‌ كريمر (3) (1986) نشان‌ مي‌دهد كه‌ حوزه‌ي‌ بسيار وسيعي‌ از انديشه‌هاي‌ نظري‌ با «اصالت‌ انسان‌» سازگار است‌، ظاهراً تفاوتهايي‌ ميان‌ تصور يوناني‌ درباره‌ي‌ ماهيت‌ انسان‌ و تصور رايج‌ در اين‌ زمينه‌ در ميان‌ فلاسفه‌ وجود دارد. به‌ يقين‌ ميان‌ عقيده‌ به‌ كليت‌ عقل‌ بي‌مدد (وحي‌) و نقش‌ دين‌ در محيط‌ فرهنگي‌ اسلامي‌ و سنتي‌ تفاوتهاي‌ مهمي‌ در كار است‌، اما شباهتهاي‌ جالب‌ توجهي‌ نيز در اين‌ ميان‌ وجود دارد. شايد بيشترين‌ قرابت‌ درباب‌ تعليم‌ و تربيت‌ باشد. «ادب‌» در لغت‌ عرب‌ دقيقاً معادل‌ با «پايديا» در لغت‌ يوناني‌ است‌ و متضمن‌ شرايط‌ لازم‌ براي‌ بار آوردن‌ فردي‌ آراسته‌، باوقار، مؤدب‌ و فرهيخته‌ است‌. در واقع‌، فردي‌ كه‌ به‌ خوبي‌ با زندگي‌ درباري‌ عصر سازگاري‌ داشته‌ باشد آن‌ هنگام‌ كه‌ ديوان‌سالاري‌ گسترده‌ي‌ امپراطوري‌ به‌ تعداد زيادي‌، كارمند منشي‌، كاتب‌ و درباري‌ نيازمند است‌، ممكن‌ است‌ بپرسيم‌ در اين‌ نوع‌ تعليم‌ و تربيت‌ چه‌ مجالي‌ براي‌ دين‌ بر جا خواهد ماند. شايد انتظار داشته‌ باشيم‌ پيروان‌ مذهب‌ «اصالت‌ انسان‌» اسلامي‌ بر اهميت‌ دين‌ د رپرورش‌ فرد فرهيخته‌ تأكيد داشته‌ باشند و البته‌ دارند، لكن‌ نه‌ با آن‌ شور و اشتياق‌ قلبي‌ تامّي‌ نسبت‌ به‌ اسلام‌ كه‌ طبقه‌ «علما» دارند. به‌ نظر مي‌رسد اسلام‌ بدين‌ جهت‌ مطرح‌ است‌ كه‌ دين‌ زمانه‌ است‌.
• نسبت‌ اومانيستهاي‌ اسلامي‌ با ارسطو

اومانيستهاي‌ اسلامي‌ همانند پيروان‌ خوب‌ ارسطو علوم‌ را به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ مي‌كنند، يكي‌ علوم‌ عملي‌ و ديگري‌ علوم‌ نظري‌؛ فقه‌ و كلام‌ را در زمره‌ي‌ بخش‌ اول‌ مي‌آورند، كه‌ مؤيد اين‌ برداشت‌ است‌ كه‌ شكل‌ آموزش‌ مورد بحث‌، صرف‌نظر از طبيعت‌ تعهد ديني‌ كه‌ در بطن‌ آن‌ مطرح‌ است‌ و سنت‌ ادبي‌اي‌ كه‌ آن‌ طبيعت‌ بر شالوده‌ي‌ آن‌ استوار است‌، فرق‌ چنداني‌ با الگوي‌ يوناني‌اش‌ ندارد.
البته‌ ما در اينجا صرفاً نبايد به‌ نظريه‌هاي‌ خاصي‌ كه‌ «انسان‌ انگاران‌» مطرح‌ كرده‌اند نظر كنيم‌. يكي‌ از صور ادبي‌ مخصوص‌ اين‌ دوره‌ ساختار «ادبيات‌ حكمي‌» آن‌ است‌، كه‌ شامل‌ كلمات‌ قصار، برهانها، حكايات‌، شرح‌ احوال‌. شرح‌ پديده‌هاي‌ طبيعي‌اي‌ مي‌شود كه‌ عموماً مبناي‌ محكمي‌ در يونان‌ باستان‌ دارند كه‌ سبك‌ زندگي‌ در ضمن‌ امثال‌ و حكم‌ فرحبخش‌ گذشتگان‌ عرضه‌ شود. مداركي‌ در دست‌ است‌ كه‌ نشان‌ مي‌دهند اين‌ متون‌ در طيف‌ گسترده‌اي‌ از اقشار رواج‌ داشته‌ است‌ و آنان‌ كه‌ خود مي‌دانسته‌اند غالباً از آن‌ متون‌ شاهد مثال‌ مي‌آورده‌اند. مي‌توان‌ فرض‌ كرد كه‌ بحث‌ جدي‌تر اين‌ متون‌ شامل‌ تحليل‌ و توضيح‌ معاني‌ نقل‌ و قولها و نشان‌ دادن‌ ارتباط‌
آنها با زندگي‌ و انديشه‌ معاصر مي‌باشد. توجه‌ به‌ اين‌ سبك‌ نگارش‌ از اين‌ جهت‌ مهم‌ است‌ كه‌ زندگي‌ معاصر در جهان‌ اسلام‌ را به‌ تمدن‌ رسمي‌ در بستر يك‌ شبكه‌ي‌ جهاني‌ ظاهراً پيوسته‌ مبتني‌ بر خرد جاويدان‌ پيوند مي‌زند؛ عنوان‌ يكي‌ از كتابهاي‌ ابن‌مسكويه‌ « جاودان‌ خرد » است‌. بنابراين‌، وصف‌ «انسان‌ مدار» ظاهراً وصفي‌ بسيار سزاوار است‌.


• انسان‌ مداران‌ اسلامي‌ با رازي‌ مرزبندي‌ دارند
لازم‌ است‌ ميان‌ اين‌ شكل‌ از «انسان‌ مداري‌» و رويكرد بسيار راديكالي‌ كه‌ متفكراني‌ نظير ابن‌راوندي‌ و ابوبكر رازي‌ داشتند تمايز قايل‌ شويم‌. به‌ نظر مي‌رسد كه‌ رازي‌ دين‌ را اثري‌ ناميمون‌ مي‌دانست‌ كه‌ به‌ جاي‌ خود صرفاً بايد با عقل‌ به‌ آن‌ پرداخت‌، آن‌ هم‌ بدون‌ آنكه‌ براي‌ عقل‌ مانع‌ و عايقي‌ نهاده‌ شود. دين‌ صرفاً طريقي‌ براي‌ تبيين‌ حقايق‌ براي‌ آنان‌ كه‌، همچون‌ فلاسفه‌، قادر به‌ فهم‌ نظري‌ آنها نيستند نمي‌باشد، بلكه‌ واقعاً نهادي‌ است‌ كه‌ مي‌تواند باورهاي‌ غلط‌ را رواج‌ دهد، و برخي‌ از اشكال‌ مهم‌ آن‌ معمولاً جادوگران‌ و شيادان‌ هستند.


• اومانيسيم‌ با قيداسلامي‌ يعني‌ چه‌؟
اومانيسم‌ اسلامي‌، با قيد اسلامي‌ بودن‌ آن‌ براي‌ متفكران‌ مسلماني‌ كه‌ به‌ ابن‌مسكويه‌ ختم‌ مي‌شود به‌ كار مي‌رود. در واقع‌ الزامات‌ ديني‌ مسلمانان‌، ايشان‌ را به‌ جامعه‌اي‌ كه‌ عضوي‌ از آن‌ هستند نزديك‌تر مي‌كند. شعائر ديني‌ فعاليت‌ ايشان‌ را در بطن‌ آن‌ جامعه‌ معين‌ مي‌كند و روابط‌ ايشان‌ را با ديگران‌ بيان‌ مي‌دارد، و بديهي‌ است‌ كه‌ در درون‌ چنين‌ اجتماعي‌ دين‌ نقش‌ برجسته‌اي‌ را ايفا مي‌نمايد. شايد در برخي‌ اجتماعات‌ دين‌ اهميت‌ كمتري‌ داشته‌ باشد، يا حتي‌ هيچ‌ اهميتي‌ نداشته‌ باشد. علاوه‌ بر اين‌، در جوامعي‌ كه‌ داراي‌ ادياني‌ متفاوت‌ هستند براي‌ اينكه‌ شخص‌ بتواند در مسالمت‌ به‌ سر برده‌ و اعمال‌ مدني‌ عادي‌ خود را كه‌ مددكار يك‌ وجود صلح‌آميز است‌ انجام‌ دهد لازم‌ است‌ تكاليفي‌ را كه‌ آن‌ اديان‌ مشخص‌ كرده‌اند به‌ جا آورد. چنانچه‌ شخص‌ وظايف‌ متعارف‌ خود را به‌ جا آورد نه‌ تنها زندگي‌ را براي‌ او آسوده‌تر مي‌كند بلكه‌ همچنين‌ ارتقاء انديشه‌ي‌ او را به‌ سوي‌ سطوح‌ عالي‌تري‌ از تجريد ممكن‌ مي‌سازد.
در اينجا بدنيست‌ اشاره‌ كنيم‌ كه‌ در مذهب‌ نو افلاطوني‌ (كه‌ همه‌ي‌ پيروان‌ فارابي‌ با آن‌ مأنوس‌ بودند،) به‌ سهولت‌ مي‌توان‌ براي‌ انديشه‌، قابليت‌ سير در مراتب‌ گوناگون‌ را در نظر گرفت‌ تا حدّي‌ كه‌ با مجرّدترين‌ مرتبه‌اي‌ كه‌ ما انسانها قابليت‌ آن‌ را داريم‌ متحد شود. اما ترديدي‌ نيست‌ كه‌ اين‌ طرح‌ از تكامل‌پذيري‌ انديشه‌ در وهله‌ي‌ اول‌ با تصور ديني‌ فاصله‌ دارد، و بلكه‌ از يك‌ متن‌ فلسفي‌ برخاسته‌است‌ كه‌ هدف‌ آن‌ مصالحه‌ي‌ ديدگاه‌ خاص‌ افلاطوني‌ و ارسطويي‌ است‌. مذهب‌ نوافلاطوني‌ اين‌ مناسبت‌ را دارد كه‌ از آن‌ كاملاً بهره‌برداري‌ ديني‌ بشود، زيرا از اتصال‌ ميان‌ اين‌ جهان‌ با خالق‌ آن‌ تبييني‌ به‌ دست‌ مي‌دهد كه‌مي‌تواند با بافتهاي‌
ديني‌ كاملاً متفاوت‌ به‌ خوبي‌ وفق‌ پيدا كند.


از سوي‌ ديگر دين‌ اسلام‌، بنا به‌ رأي‌ غالب‌، بهترين‌ زبان‌ را براي‌ بيان‌ حقايق‌ فلسفي‌ واجد است‌ و فارابي‌ و پيروان‌ او استدلال‌ مي‌كنند كه‌ مسلمانان‌ نسبت‌ به‌ غير مسلمانان‌ مزيتي‌ دارند و آن‌ اينكه‌ دين‌ آنها از ديدگاه‌ سياسي‌ به‌ نحو بسيار ماهرانه‌اي‌ سازمان‌ يافته‌ است‌. با اين‌ حال‌، آنچه‌ «انسان‌ مداران‌» اسلامي‌ مي‌بايد بپذيرند اين‌ است‌ كه‌ متفكران‌ كلاسيك‌ مي‌توانستند انديشه‌ي‌ خود را در امتداد خطوطي‌ مناسب‌ تكميل‌ كنند، حيتثي‌ بدون‌ استمداد از وحي‌ الهي‌،آن‌ هم‌ درست‌ به‌ طريقي‌ اسلامي‌؛ هر چند آنها بر اين‌ اعتقاد بودند كه‌ فلسفه‌ منشائي‌ الهي‌ داشته‌ است‌ و از طريق‌ انبياء سلف‌ آورده‌ شده‌ است‌. چيزي‌ كه‌ در طول‌ قرون‌ و اعصار تا زمان‌ يونان‌ باستان‌ دگرگون‌ شده‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ ادياني‌ منبعث‌ شده‌اند كه‌ به‌ مسير كمال‌ با فصاحت‌ بيشتري‌ پرداخته‌اند، به‌ ويژه‌ براي‌ بخشهايي‌ از جامعه‌ كه‌ صرفاً قادرند قسمتي‌ از اين‌ مسير را بپيمايند، لكن‌ طبيعت‌ ذاتي‌ آن‌ كمال‌ نظري‌ دگرگون‌ ناشده‌ باقي‌ مانده‌ است‌.
• جاي‌ پاي‌ عقل‌ نيست‌
اين‌ مطلب‌ وضوح‌ بيشتري‌ مي‌يابدآن‌گاه‌كه‌ ما رساله‌هاي‌ متعددي‌ را كه‌ «انسان‌ مدران‌» اسلامي‌ در موضوع‌ اخلاق‌ فراهم‌ آورده‌اند بررسي‌ كنيم‌. آين‌ آثار متضمن‌ استنتاج‌ منطقي‌ از صورت‌ عقلي‌ عملي‌ ارسطويي‌ است‌. پندهاي‌ زيادي‌ عرضه‌ شده‌ است‌، واين‌ پندها در راستاي‌ آن‌ سبك‌ زندگي‌ است‌ كه‌ خالق‌ يكتا سفارش‌ كرده‌ است‌. ما در اينجا امتزاجي‌ ا زتأثيرات‌ فرهنگهاي‌ عربي‌، فارسي‌، اسلامي‌ و كلاسيك‌ و به‌ خصوص‌ آيين‌ تصوف‌ را مي‌يابيم‌ كه‌ به‌ نحوي‌ مطرح‌ شده‌ است‌ تا خوانندگان‌ را قادر سازد وضعيت‌ مناسبي‌ را در خويشتن‌ براي‌ پيروي‌ از مكارم‌ اخلاق‌ گسترش‌ دهند. در باديِ نظر، اين‌ رساله‌ها قدري‌ سخيف‌ به‌ نظر مي‌رسند، و شايد از نظر تاريخي‌ به‌ جهت‌ منعكس‌ كردن‌ اسلوب‌ خاصي‌ از كمال‌ در بافتي‌ تاريخي‌ جالب‌ توجه‌ باشند، اما به‌ جهت‌ فقدان‌ باريك‌ بينيهاي‌ فلسفي‌ و مبالغه‌ي‌ در استدلال‌ مأيوس‌ كننده‌ هستند. آنچه‌ ما در اينجا در اختيار داريم‌ تصويري‌ است‌ از اينكه‌ شخصي‌ كه‌ وفادار به‌ يك‌ رشته‌ اصول‌ فلسفي‌ است‌ (كه‌ عمدتاً از انديشه‌ي‌ پارسي‌ و يوناني‌ با دامنه‌ي‌ تنوع‌ بسيار سرچشمه‌ مي‌گيرند) چگونه‌ بايد زندگي‌ كند.


• آيا آراء امثال‌ ابن‌ مسكويه‌، فلسفي‌ است‌؟
تا به‌ امروز، در غرب‌، اين‌ نوع‌ نگارش‌، فلسفي‌ محسوب‌ نمي‌شود. تمايل‌ بر اين‌ است‌ كه‌ اين‌ نوع‌ نگارش‌ فلسفه‌ي‌ واقعي‌ دانسته‌ نشود و در زمره‌ي‌ ادبيات‌ به‌ شمار آيد به‌ اين‌ معنا كه‌ محصولي‌ است‌ كه‌ مشكل‌ اصلي‌ آن‌ ادبي‌ است‌ لكن‌ گرايش‌ مختصري‌ نيز به‌ فلسفه‌ دارد. اشكال‌ اينجاست‌ كه‌ اين‌ رساله‌هاي‌ اخلاقي‌ متضمن‌ كوششي‌ است‌ براي‌ عرضه‌ي‌ يك‌ موضوع‌ نظري‌ به‌صورتي‌ عملي‌. اين‌ صورت‌ عملي‌ متشكل‌ از اجزاء فلسفي‌ بسيار مختلفي‌ است‌، لكن‌ آن‌ اجزاء در مجموع‌ نظريه‌اي‌ معقول‌ با دلالتهاي‌ محسوس‌ براي‌ يك‌ زندگي‌ عملي‌ است‌. در اين‌ صورت‌، خوانندگان‌ قادراند در اين‌ مورد فكر كنند كه‌ چگونه‌ دست‌ به‌ كار تغيير زندگاني‌ خويش‌ شوند بدين‌ منظور كه‌ نحوي‌ از غايب‌ را كه‌ مي‌توانند به‌ دست‌ آورند در نظر گيرند، و اين‌ بدون‌ ترديد فرايندي‌ طولاني‌ و پيجيده‌ است‌، با اين‌ حال‌ يقيناً فرايندي‌ است‌ كه‌ تأملي‌ فلسفي‌ بر فرايندهاي‌ دخيل‌ به‌ آن‌ مدد رسانيده‌ است‌. ما بايد به‌ خاطر داشته‌ باشيم‌ كه‌ فلاسفه‌ي‌ اسلامي‌ در اين‌ راستا تا چه‌ اندازه‌ به‌ اسلاف‌ يوناني‌ خود هم‌ در زمان‌ و هم‌ در تمايل‌ نزديك‌ بوده‌اند.
قصد نداريم‌ وقت‌ زيادي‌ صرف‌ آن‌ نمونه‌هاي‌ عملي‌ كنيم‌ كه‌ فيلسوفان‌ يوناني‌ كوشش‌ بسياري‌ در ساختن‌ و پرداختن‌ آن‌ كرده‌اند، بلكه‌ ترجيح‌ مي‌دهيم‌ يكسره‌ بر مسائل‌ مفهومي‌اي‌ كه‌ آنها توليد كردند متمركز شويم‌. با وجود اين‌، يقياً توضيح‌ روشن‌ و آشكار لوازم‌ عملي‌ تبعيت‌ از غايتي‌ معين‌ فوايدي‌ را در بردارد، و «انسان‌ مداران‌» اسلامي‌ كوشش‌ فراواني‌ دراين‌ جهت‌ به‌ خرج‌ دادند. همين‌ تأكيد بر عمل‌ و مصداق‌ بود كه‌ سهم‌ به‌ سزايي‌ در همگاني‌ كردن‌ نوشته‌هاي‌ آنها داشت‌ و بسي‌ بيش‌ از آثار اصلي‌ فلاسفه‌ي‌ بزرگ‌ در مدت‌ بسيار طولاني‌ مورد استقبال‌ خوانندگان‌ قرار گرفت‌.

اين‌ فلاسفه‌ را بايد «اسلامي‌» بناميم‌ بدين‌ جهت‌ كه‌ در دورن‌ شرايط‌ و پيش‌ فرضهاي‌ فرهنگ‌ اسلامي‌ عمل‌ كرده‌اند، لكن‌ نبايد استنباط‌ شود كه‌ آنها مقدمات‌ براهين‌ خود را از دينشان‌ برگرفته‌اند. در واقع‌، آنها مايل‌اندبراي‌ مواردي‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ از طريق‌ نمونه‌هايي‌ از يونان‌ توضيح‌ داده‌ مي‌شدند نمونه‌هايي‌ از اسلام‌ ذكر كنند. بنابراين‌، تلقي‌ اين‌ است‌ كه‌ اسلام‌ قطعه‌ي‌ ديگري‌ از نوعي‌ چينش‌ است‌ كه‌ براي‌ تكميل‌ كلّ نقشه‌ مفيد است‌، لكن‌ تا وقتي‌ كه‌ چارچوبي‌ عام‌ از قبيل‌ چنين‌ نوشته‌هاي‌ «انسان‌ مدارانه‌» فراهم‌ باشد بسيار بعيد است‌ كه‌ بتواند نقش‌ كليدي‌ در خود نقشه‌ داشته‌ باشد. (4)

پانوشتها
1. با توجه‌ به‌ اينكه‌ ابوحيان‌ توحيدي‌ و ابوسليمان‌ سجستاني‌ در مقوله‌ قيلسوفان‌ اسماعيليان‌ نيز گنجانيده‌ مي‌شوند، خواننده‌ محترم‌ براي‌ كسب‌ اطلاع‌ از احوالات‌ و آراء ايشان‌ به‌ بخش‌ مكتب‌ اسماعيلي‌ مراجعه‌ نمايند.
2. Netton (1992)
3. Kraemer.
4. اليورليمن‌، تاريخ‌ فلسفه‌ اسلامي‌ ، جلد اول‌، تهران‌، حكمت‌، 1382، صص‌ 274 - 265.
منبع:كانون ايراني پژوهشگران فلسفه و حكمت

اولین ارسال در سال جدیدباتصاویر خنده دار!!!

Posted: 30 Mar 2011 11:17 PM PDT

هههههههههههه
میمونه رو دوست داررررررررررررم:a (4):
:01::01::01:

یک مشت کاریکاتور!(با معنی )

Posted: 30 Mar 2011 11:16 PM PDT





























آیا انسان 300 سال دیگر منقرض می‌شود؟

Posted: 30 Mar 2011 11:13 PM PDT

مطالعات جدید دانشمندان نشان می دهد انسانها و تمامی گونه های زیستی زمین دوران انقراض عمومی را آغاز کرده اند که تا 300 سال دیگر می تواند به نقطه اوج خود برسد.

انقراض عمومی شامل پدیده هایی است که بیش از 75 درصد از گونه های زیستی ساکن بر روی زمین را در طی دوره کوتاه مدت زمین شناسی، از چند صد هزار سال تا چند میلیون سال، ناپدید کرده و به نابودی می کشاند.

این پدیده طی 450 میلیون سالی که از حیات چند سلولی بر روی زمین می گذرد، تنها پنج بار رخ داده است و آخرین آن به 65 میلیون سال پیش باز می گردد، زمانی که دایناسورها از روی زمین ناپدید شدند.

بر اساس روند کنونی انقراض که بر اساس این مطالعه جدید کشف شده، زمین طی 300 تا 2000 سال آینده وارد ششمین انقراض عمومی خود خواهد شد. به گفته "الیزبت فره" از دانشگاه کالیفرنیا برکلی این خبر تلخ و شیرین است زیرا ما را آگاه می کند که در حال مواجه شدن با چنین فاجعه ای هستیم اما هنوز فرصت کافی برای جلوگیری کردن از آن را نیز داریم.

با این همه دیگر محققان چندان به این که انسان قدمی در مسیر متوقف کردن این فاجعه در حال وقوع برخواهد داشت خوش بین نیستند و معتقند سیاستهای حاکم با موفقیت در مسیر خلاف جهت نجات گونه های زیستی و سیاره زمین در حال اجرا هستند.

ششمین انقراض
به گفته "آنتونی بارنوسکی" کتابدار موزه دیرینه شناسی دانشگاه کالیفرنیا برکلی و یکی از محققان حاضر در این پروژه مطالعاتی، گونه های زیستی همواره منقرض شده اند اما در امتداد این انقراض گونه های جدید نیز تکامل یافته اند و این به آن معنی است که تنوع گونه های زیستی همواره پدیده ای ثابت بوده است.

انقراض عمومی زمانی رخ می دهد که این تعادل از بین برود و در این حالت ناگهان روند انقراض از روند تکامل گونه های جدید سبقت گرفته و تمامی قوانین کهنسال بقای گونه های زیستی زیر پا گذاشته خواهد شد.

بارنوسکی می گوید: همه می دانند که ما در حال حاضر گونه های زیستی متعددی را برای همیشه از دست داده ایم، سوال اینجاست که آیا چنین سرعت انقراضی که امروز و طی این دوره زمانی کوتاه می بینیم طبیعی است یا غیر طبیعی؟

پاسخ دادن به این سوال نیازمند متمرکز شدن بر روی دو نوع از اطلاعات است، اطلاعات به ثبت رسیده فسیلی و اطلاعاتی که زیست شناسان محافظ محیط زیست در عصر مدرن جمع آوری کرده و می کنند. با این همه این اطلاعات همواره با هم ناهمخوانی دارند.

محققان برای یافتن این پاسخ به ترکیب کردن این منابع اطلاعاتی پرداخته و حفره های میان این دو منبع را با رویکردی محافظه کارانه و با هدف تخمین زدن مسیر آینده و سرنوشت گونه های زیستی، پر کرده و دریافتند سرعت کلی روند انقراض عمومی چیزی میان سه تا 80 برابر سرعت تکامل گونه های جدید است.

این سرعت انقراض در صورتی که تلاشی برای متوقف کردن آن صورت نگیرد، مدت زمانی در حدود سه تا 22 قرن را برای زندگی کردن، پیش از رسیدن به نقطه اوج انقراض در اختیار انسانها قرار خواهد داد.

با این همه خبر خوبی هم وجود دارد: نابودی کلی گونه های زیستی چندان ویرانگر و مخرب نبوده است زیرا محققان دریافته اند طی دوره مورد بررسی آنها تنها یک تا دو درصد از کل گونه های زیستی منقرض شده اند.

بر اساس گزارش نشنال جئوگرافیک، محققان اصلی ترین عوامل از بین رفتن تنوع گونه های زیستی را تغییرات آب و هوا، از بین رفتن زیستگاه، آلودگی و شکار غیر مجاز و بیش از حد عنوان کرده اند و انسان را خالق اصلی این عوامل می دانند.

از سویی دیگر قطع وابستگی به سوختهای فسیلی، متعادل سازی شرایط آب و هوا و تلاش برای حفظ زیستگاه های طبیعی از راه حلهای پیشنهاد شده و الزامی برای کنترل این روند انقراض است.

سوتی هم حدی داره

Posted: 30 Mar 2011 11:09 PM PDT

چند کاریکاتور زیبا و فوق العاده دیدنی و خنده دار

Posted: 30 Mar 2011 11:02 PM PDT

شخصیتهای مهم از نگاهی دیگر !!!!!

Posted: 30 Mar 2011 10:52 PM PDT







عکسهای دیدنی از سوتی آقای خوش خنده

Posted: 30 Mar 2011 10:40 PM PDT

عکسهای دیدنی از سوتی آقای خوش خنده
این آقای خوش خنده که در حال اسکیت سواری تو رودخونه هست یه دفعه تعادلشو از دست میده و بقیشو که میبینید دیگه چه آبرو ریزی به بار میاره….:hiddend (23):







روز و ساعت قیامت مشخص شد ، بدو دیر نرسی

Posted: 30 Mar 2011 10:24 PM PDT

"هارولد کامبینگ" کشیش شهر اوکلند واقع در ایالت کالیفرنیا آمریکا در یک پیشگویی عجیب مدعی شد: روز 21 مه سال 2011 جهان به پایان می رسد.


بولتن: این کشیش آمریکایی در سخنان مضحک خود گفت: روز حساب نزدیک است. ای مردم دنیا! من درباره جام جهانی و یا روز ازدواج و یا فارغ التحصیلی از دانشگاه صحبت نمی کنم بلکه از قیامتی می گویم که خدا وعده داده و زلزله ژاپن یکی از همان نشانه هاست. ای مردم در صور بدمید! و همه را از قیامت و روز حساب با خبر کنید!

نکته جالبتر از تعیین ساعت مشخص برای روز قیامت این است که این کشیش تعداد بهشتیان و جهنمیان را نیز محاسبه کرده و به گفته ی او فقط 2% از انسانها به بهشت صعود می کنند و ماباقی جهنمیند!

گفتنی است، از منظر اسلام، پاداش و یا عقاب کارها در روز قیامت، و ورود به بهشت یا جهنم، جزء مسلمات حتمی است که تمام انبیاء نیز آن را گفته‌اند و از این نظر اختلافی میان انبیاء نیست.

بزرگان دینی معتقدند حتی بعضی از حقایق روز قیامت مانند زمان دقیق آن را پیامبر اسلام(ص) هم نمی‌دانند، چرا که این امور جزء علوم خاص خداست.

قیامت یعنی‌ برخاستن‌ انسان‌ از خاک‌ و حضور در عالم‌ پس‌ از مرگ‌.


نام های قیامت عبارتند از: الواقعة، الراجفة، الطامة، الصاخة، الحاقة، یوم الفصل، یوم الندم، یوم النشور، یوم الحق، یوم المسألة، یوم الفراق، یوم الحساب، یوم الحکم، یوم العذاب، یوم المحاسبة و یوم التلاق و یوم الحسرة ...

از جمع آیات قرآن بدست می آید که مدت زمان قیامت طولانی است.

زمان دقیق قیامت و این که در چه زمانی اتفاق می افتد معلوم نیست اما در آیات و روایات شواهد و علاماتی برای زمان وقوع آن ذکر شده است که به سه دسته تقسیم می شوند:

الف - حوادثی که قبل از پایان جهان محقق می‏گردد.

ب - حوادثی که در آستانۀ پایان جهان پدیدار می‏شود.

ج - حوادثی که در آغاز رستاخیر و بازگشت به حیات مجدد ایجاد می‏شود.

همچنین انسان پس از مرگ وارد عالم قیامت نمی شود، بلکه به عالم برزخ وارد می شود. منظور از عالم برزخ، جهانی است که میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد، یعنی هنگامی که روح از بدن جدا می شود، پیش از آن که بار دیگر در قیامت به بدن اصلی باز گردد، در عالم برزخ بسر می برد.



7 نکته برای خوش اخلاقی

Posted: 30 Mar 2011 10:19 PM PDT



بدون تکیه به اراده، هیچ کس نمی تواند زندگی سالم و طولانی داشته باشد؛ گاهی اوقات تغییر اخلاق این احساس را به ما می‌دهد که زندگی‌مان خیلی طولانی‌تر شده است. بد اخلاقی نه تنها باعث افسردگی‌تان می‌شود ...

بدون تکیه به اراده، هیچ کس نمی تواند زندگی سالم و طولانی داشته باشد؛ گاهی اوقات تغییر اخلاق این احساس را به ما می‌دهد که زندگی‌مان خیلی طولانی‌تر شده است. بد اخلاقی نه تنها باعث افسردگی‌تان می‌شود، بلکه عملکرد سیستم ایمنی‌تان را نیز پائین می‌آورد، و منجر به بیماری شما می‌شود. در اینجا چند رهنمون برای ارتقا حوصله، روح و روان و سلامت شما آورده شده است.


1- یک موضوع خنده دار (خنده درمانی) :

توسط نرمن کازنیز پایه گذاری شده، تا مفهوم واقعی آن به سرانجام برسد. تحقیقات نشان داده است که شادی و خنده عملکرد سیستم ایمنی بدن را تعالی می‌بخشد. خصوصا تولید سلول‌هایی که بطور طبیعی به حفاظت بدن از بیماری و سرطان کمک می‌کنند. خنده آزاد شدن اندورفین را نیز در مغز افزایش می‌دهد- ترکیبی که به شما احساس خوب بودن می‌دهد. بدون شک، مردم شاد سالم‌تر و طولانی‌تر زندگی می‌کنند. بنابراین مطالب خنده‌دار دلخواه‌تان را بخوانید، فیلم‌های کمدی مورد نظرتان را ببینید و بخندید.



2- یک آمینو اسید برای نظم دادن به مغز :

وقتی یک عدم تعادل یا نقصان باعث بد اخلاقی می‌شود، اروپایی‌ها از یک ترکیب طبیعی مکمل که در سلول‌های بدن انسان یافت می‌شود برای تنظیم اخلاق و حوصله و تنظیم سلامت مغز استفاده می‌کنند. (SAMe (S-adenosil-L-methionine از میتونین بدست می‌آید، که اسید آمینه‌ای است که نقشی در تولید انتقال دهنده‌های عصبی مثل سروتنین و دفامین بازی می‌کند. یک مطالعه نشان داد که SAMe روی بیمارانی که نتایج ناموفق در ارتباط با ضد افسردگی عادی داشتند کارگر بود. برای کمک گرفتن از SAMe، مکملی از ترکیب با ویتامین، B6 و B12 بدست آورید.


3- بدست گرفتن تندرستی :

تماس با مردم تولید اندورفین را افزایش می‌دهد. هورمن رشد و DHEA، زندگی را طولانی‌تر و اثرات منفی استرس را کمتر می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند بیمارانی که بطور منظم ارتباط داشته‌اند سریع‌تر از دیگرانی که تنها بوده‌اند بهبود یافته‌اند. بنابراین در آغوش گرفتن و احساسات برقرار کردن با شخصی دیگر باعث بهبود اخلاق هر دوی شما می‌شود.


4- هورمون‌های جوانی‌تان را تقویت کنید :

برای جاری کردن سیل جوانی هورمونهای رشد در بدن‌تان نیازی به قرص ندارید. تحقیقات نشان داده‌اند چمباتمه زدن و فشردن پا تولید طبیعی هورمون جوانی را بشدت زیاد می‌کند. افزایش هورمون رشد به ترفیع حوصله و اخلاق در بین دیگر امتیازات بدنی تعبیر می‌شود. آن را با تمرین وزنه، خم کردن زانو، شنای سوئدی و پاروزدن بالا نگه دارید.


5- یک نفس نیرو بخش بگیرید :

نفس کشیدن به طور صحیح برای از بین بردن مواد سمی و زاید، بسیار مهم می‌باشد. در حقیقت تخمین زده شده است که هر انسانی در حدود 30 درصد از مواد سمی بدن خود را از طریق روده‌ها دفع می‌کند، اما بقیه مربوط به دستگاه تنفسی می‌باشد. همچنین از طریق نفس کشیدن ذهن و فکر باز می‌شود، انرژی افزایش پیدا می‌کند و خلق و خو بهبود پیدا می‌کنند.


6- با بوییدن احساس سرخوشی پیدا کنید :

تحقیقات حاکی از آن است که بوییدن، تاثیر مستقیمی روی بدن و ذهن انسان دارد. وقتی شخص اعصاب بویایی خود را تحریک می‌کند، سیستم limbic مغز خود را فعال می‌سازد که با حافظه و روحیه شخص در ارتباط می‌باشند. این موضوع برای بودرمانی مفید می‌باشد، که یک سنت سلامتی طبیعی است و از طریق استفاده بوی گیاهان صورت می‌گیرد. بودرمانی، معالجه افسردگی به وسیله یاسمن، انبساط خاطر با اکالیپتوس، شادمانی و هوشیاری به وسیله گریپ فروت را توصیه می‌کند. روغن این گیاهان را روی شقیقه، گردن یا نقاطی دیگر از بدن خود بمالید. روشی دیگر، این داروهای گیاهی را بجوشانید و بخار آنها را با بینی استنشاق کنید.


7- به وسیله گل‌ها سرحال شوید :

دلیلی وجود دارد که از گلها به زیبایی یاد می‌شود. گل‌های رنگارنگ تاثیر قدرتمندی روی ذهن دارند. آنها می‌توانند سبب ترفیع خلق و خوی بیمار شوند، حتی در زمان استرس زیاد. یک تحقیق نشان داد که افرادی که در حین تایپ کردن 5 دقیقه در کنار یک دسته گل هستند راحت‌تر این کار را انجام می‌دهند، نسبت به افرادی که در زمان تایپ کردن فقط کنار شاخ و برگ گیاهان می‌نشینند.

طنز :: طالع بيني(طنز) :: طالعتان را ديد مي زنيم (2)

Posted: 30 Mar 2011 10:15 PM PDT

فقط ببخشید که این تا مرداده
فروردين: در اين هفته امتحاني مي دهي که طبق پيش بيني (!) خوب از آب در نمي آيد. به احتمال %99.99 تا آخر هفته در حال گريه و زاري و آبغوره گرفتني در نتيجه وقت نداري کار ديگه اي انجام بدي!!! وقتتان را پر مي كنيييييم !

ارديبهشت: بلايي نازل خواهد شد: سوسکي در حمام، نمره ي بد در امتحان، تلپ شدن جمعيت فاميل در خانه تان، فرا خوانده شدن محترمانه والدين به مدرسه، توبيخ تو و دوستان… اگر شانس با تو يار باشد فقط يکي از آن ها را مشاهده مي کني وگر نه… شماره ي اورژانس رو يه جا يادداشت كن ! 118 !

خرداد: دشمني سعي در از بين بردن تو دارد!! کادويي به مناسبت بي مناسبتي مي گيري که ممکن است مثلا نارنجکي درون آن پنهان شده باشد يا مارمولک در جعبه وول بخورد.
تصميم مهم زندگيت را در اين هفته مي گيري، چيزي در ذهنت مي گويد: من ديگر هيچ كاري نمي كنم !!!

تير: فکري ذهنت را به خودش مشغول کرده! سعي کن با اطرافياني مثل بغل دستي يا پشت سريت مشورت نکني تا صاف نيفتي تو يه چاله ي گنده که صد تا عاقل نتونن درت بيارن.....!!!

مرداد: در اين هفته وزن اضافي پيدا خواهي کرد! پيشنهاد ما : دکتر کرماني!! در صورتيکه عکس اين قضيه صورت بگيرد و با کاهش وزن مواجه شوي باز هم پيشنهاد ما : دکتر کرمان

طنز :: طالع بيني(طنز) :: طالعتان را ديد مي زنيم ! (1)

Posted: 30 Mar 2011 10:12 PM PDT

طالعتان را ديد مي زنيم !

فروردين: دوستي جديد پيدا مي کني، که با کمي ملايمت دوستي پايداري خواهيد ساخت. به مهماني دعوت خواهي شد که اصلا به تو خوش نمي گذرد!

ارديبهشت: در اين هفته لباس جديدي مي خري، و پس از پوشيدن آن غذاي چربي رويش مي ريزي که هرگز پاک نمي شود (حتي با پودر رختشويي سپيد) مواظب لباس هايت باش.

خرداد: خيلي خودت را خسته مي کني. در اين هفته برنا مه ي رفتن به سينما را با دوستانت ترتيب بده! خوش بگذرد.

تير: خبر خوبي خواهي شنيد. کلاس هاي فوق برنا مه ي زيادي در انتظار توست. خسته نباشي!

مرداد: در اين هفته شايد چند بار تا پاي اخراج بروي! کمتر شيطاني کن و بيشتر به فکر اطرافيانت باش.

شهريور: در اين هفته مشغله ي زيادي خواهي داشت که راهي است به سوي موفقيت تو! به همين خيال باش !

مهر: سر قراري مي روي که در راه بچه اي بستني اش را به لباست مي مالد و سپس باران مي گيرد. و بعد هم دوستت سر قرار نمي آيد. از اولش سر قرار نرو تا ضايع نشوي!!

آبان: روزهاي خوبي به نظر نمي رسد. سعي کن ملايم تر رفتار کني تا دوستانت را از دست ندهي.

آذر: هفته ي خوبي خواهد بود... نمره هاي خوب، کارهاي خوب، بچه ي خوب.... از کي تا حالا؟!... از وقتي ايرانسل اومده!!!

دي: غذايي در هفته مي خوري که خيلي خوشت مي آيد. منتظر کسي هستي که او را مي بيني.

بهمن: اتاقت را مرتب کن. مهماني خواهي داشت. کادو هاي خوبي مي گيري!! (خوش به حالت)

اسفند: سرمايي مي خوري که شايد يک روز به مدرسه نيايي. در آن روز به اين فکر کن که کادوي تولد چه مي خواهي؟

نمره 20

Posted: 30 Mar 2011 10:01 PM PDT

در گذشته نمره 20 مثل جواهر ارزش داشت. و راحت و آسان به دانش آموزان
داده نمي شد. کساني که اين نمره را دريافت مي کردند حقيقتا بيش از اين
نمره معلومات داشتند و به راستي شايسته اين افتخار عظيم بودند. همه
شاگردان قديمي مي دانند که انشاي کمتر از 10 خط را هيچ معلمي نمره
قبولي نمي داد و محصليني بودند که از اين درس تجديد و يا رد مي شدند.
يک بار در يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگذاري امتحانات سال آخر
ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعني
چه؟'' محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت يعني اين'' و برگه
ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود !
اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون
استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند. چه خوب گفته اند که : کم گوي و
گزيده گوي
:24:

خطرناکترین کوه‌های جهان را بشناسید

Posted: 30 Mar 2011 09:39 PM PDT

میراث آریا: کوه‌ها از مهمترین دلایل جذب گردشگران هستند و مناظر حیرت انگیزشان با وجود کولاک‌های شدید و حتی شرایط بد آب و هوایی کوه نوردان را مجذوب می‌کنند.آنها زندگیشان را به مخاطره می اندازد تا به نوک قله برسند. میزان خطرناکی کوه‌ها باعث مهیج شدن سفر گردشگران بخصوص کوه‌نوردان سایر کشورها می‌گردد. به همین منظور محققان میزان خطرناکی کوه‌های مهم جهان را مورد بررسی قرار داده و پنج کوه خطرناک جهان را به شرح ذیل معرفی کرده‌اند.

1- آناپورنا، نپال
آناپورنا با ارتفاع 8091 متر، دهمین کوه مرتفع جهان است که میزان چهل درصدی خطر، آن را از نظر آماری به خطرناک‌ترین کوه برای صعود کوه نوردان تبدیل کرده؛ چنانکه از سال 1950 که برای اولین بار فتح شد تا کنون 130 نفر موفق به فتح آن شده و 53 نفر در تلاش برای رسیدن به قله آن جان باخته‌اند.

2- کا2، پاکستان، چین
کا2 از رشته کوه‌های قره قورم معروف به کوه درنده، 8611 متر ارتفاع داشته، دومین کوه مرتفع جهان و همچنین یکی از خطرناک‌ترین آنهاست، چنانکه آسان‌ترین مسیر صعود، کوه نوردان را مستلزم عبور از یخچال‌های طبیعی پیچیده، بالارفتن از صخره‌های پرشیب و گذشتن از مسیر پوشیده از ستون‌های یخی می کند که ممکن است هر لحظه فرو بریزند. میزان خطر در این مکان هم بسیار بالاست و از هر چهار نفری که به قله رسیده‌اند، یک نفر در تلاش برای صعود جان باخته است.

3- نانگاپاربات، پاکستان
نانگاپاربات با ارتفاع 8126 متر نهمین کوه مرتفع جهان و از نظر دشواری‌های صعود با کوه کا2 در رقابت است که برای فتح آن باید از شیار باریکی به سمت قله حرکت کرد. وسیع‌ترین دامنه روی زمین با ارتفاع 4600 متر از پایه کوه، روپال نام دارد که در قسمت جنوبی نانگاپاربات واقع شده و همین ویژگی و میزان دشواری در صعود باعث شده در میان کوه نوردان "آدم‌خوار" نام بگیرد.

4- کانجنجونگا، نپال، هند
کانجنجونگا با 8586 متر ارتفاع سومین کوه مرتفع جهان نام گرفته و عواملی مانند بهمن و شرایط بد آب و هوایی باعث کاهش میزان خطر آن در گذر زمان شده‌اند. این کوه برای اولین بار در سال 1955 توسط یک گروه اعزامی انگلیسی فتح شد ولی آنها با احترام به عقاید قبایل محلی و به منظور مقدس شمردن قله آن را بطور کامل فتح نکردند و از آن پس تیم‌های کوه‌نوردی از این سنت پیروی کرده و چند متری پایین تر از قله توقف می‌کنند.

5- ایگر، سوئیس
صخره نوردان دامنه شمالی کوه ایگر، با نام نوردلند را به دلیل خطرات و دشواری‌هایش به خوبی می‌شناسند. این کوه با ارتفاع 3970 متر، برای اولین بار در سال 1938 فتح شد و از آن پس دامنه شمالی‌اش گردشگران و صخره نوردانی که آن را مرلند یا دیوار مرگ می‌نامیدند مجذوب خود کرده است. کوهی با ویژگی‌های منحصر به فرد که اگرچه در مقایسه با رقبایش از درجه خزر کمتری برخوردار است اما لحظه به لحظه صعود آن اضطرابی خاص را در دل کوهنوردان به وجود می‌آورد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر