آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

Link to انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

***جمــــلات ناب از بچه هـــــای پاســـــیروس***

Posted: 17 Aug 2011 02:24 PM PDT


خدایا رحم کن بر آنان که میمیرند از ترس دوست داشتن و عشق را بر خود حرام میکنند.(پائولو کوئیلو)



شکوه دنیوی همچون دایره‌ای است بر سطح آب که لحظه به لحظه به بزرگی آن افزوده می‌شود و سپس در نهایت بزرگی هیچ می‌‌شود. «ویلیام شکسپیر»


اگر همه میتوانستند از استعداد های خود درست استفاده كنند دنیا همان بهشتی میشد كه همه میخواهند .
زكریای رازی

كتاب شهرهای عاشقانه از dokhtare fazaee

Posted: 17 Aug 2011 02:21 PM PDT

شاید این عبور آرام ثانیه ها تکنواز فراموشی ها باشند
شاید این عبور آرام ثانیه ها تک نواز گذشته ها باشند
سال ها است که ساعت خانه ی ما
تمنای دیدار تو را دارند
سالهاست که می شمارد
آرام آرام لحظه های نبودنت را
لحظه هایی که به گذشته بر می گردی
لحظه هایی که یادت هست
و لحظه هایی که یادت نیست
ساعت خانه ی ماشوق دیدار تو را می شمارد
ساعت خانه ی ما لحظه هایی را می شمارد که تو نیستی...................

I LoVe U

Posted: 17 Aug 2011 02:18 PM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط memoljoon (پست 341567)
...چه باحاله:a (36):


:):):):) آره خودمم خوشم اومد:):)

یه سری جمله ی زیبا توسط بچه های گل انجمن

Posted: 17 Aug 2011 02:16 PM PDT

یک حمام داغ در شیراز . نایاب

Posted: 17 Aug 2011 02:11 PM PDT

من واقعا به عنوان یک شیرازی دهنم باز مونده. حرفی ندارم که بگم!!!:hiddend (13):

مرد یا زن ، مسئله این است؟؟؟

Posted: 17 Aug 2011 02:09 PM PDT

قاطی نداره

سوا کن جدا کن
:24:

حرکتی بسیار زیبا از جوانان ایرانی در خیابان ولی عصر + عکس

Posted: 17 Aug 2011 01:49 PM PDT

دم همه بچه های بامعرفت و باحال و همه چی تموم ایرانی گرم

آيا ميدانید ؟؟؟

Posted: 17 Aug 2011 01:28 PM PDT

آیا می دانید : زنبور از بوی عرق بدش می آید و به کسی که بدنش بو بدهد یا عطر زده باشد حمله می کند؟
آیا می دانید : کتاب رکوردهای گینس ، رکورددار دزیده شدن از کتابخانه های عمومی است.
آیا می دانید : نعناع سکسکه و تنگی نفس را شفا می دهد؟

بنده شخصا به عنوان یک مشهدی از نویسنده ی این اثر شکایت دارم

Posted: 17 Aug 2011 01:16 PM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط memoljoon (پست 341566)

منظورتون به کی بود؟؟؟؟

:(:(


ممول بهمون فحش دادن؟؟؟ :(:(:(:(:(

&&كاريكاتورهاي ازدواج&&فقط اگه مي توني خودتو كنترل كني بيا&&&&7

Posted: 17 Aug 2011 01:08 PM PDT

من که میبینم:)................

..:: عکسی بسیار تکان دهنده از " روح " ... دلشو نداری نیا ( 16 + ) ::..

Posted: 17 Aug 2011 12:47 PM PDT

من که چیزی ندیدم :24::24:

داستانی متفاوت از اخراجیها ... فکر کنیم

Posted: 17 Aug 2011 12:29 PM PDT


اگر مدیران باند بازی را کنار بگذارند میلیون‌ها کار‌شناس و کاردان از میان جوانان وارد صحنه‌های خدمت می‌شوند که هر کدام می‌توانند گره‌ای از مشکلات مملکت باز نمایند. امثال ده نمکی هم چوب حمایت از آنهایی را می‌خورند که روزگاری حامیشان بودند البته سنگینی این چوب تراشیده توسط امثال ده نمکی بر گرده ...


سایت خبری "عصرفردا" : اگر من هم مثل ده نمکی کارگردان متبحری (به لطف هم پیمانان) می‌شدم اخراجیهایی می‌ساختم با این مضمون: عده‌ای در سالهای رنج و استقامت راهی دیار شهادت گردیدند و کسانی پشت جبهه ماندند و رفتگان را به سخره گرفتند. گرفتند۰عده‌ای در‌‌ همان دقایق اول ورود به جبهه قصدشان خدمت و شهادت بود و دیگرانی بودند که نرفتند و اگر هم مجبورا رفتند عافیت طلبی نموده و با بهانه‌هایی واهی ترک خدمت نموده و در پشت جبهه سکنی گزیدند یادم می‌آید پدر بزرگ جانباز و رزمنده‌ام که پسرش در کنارش به شهادت رسیده بود از احوال سرداری که الان نماینده مجلس بوده و از به اصطلاح اصولگرایان می‌باشد تعریف می‌نمود که یکروز هم به جبهه و یا خط اول نرفت و ماند و در پشت جبهه درسش را خواند و دکتر شد.
مدت‌ها قبل فرق رزمندگان ستادی و غیره را توضیح داده‌ام. ام۰این ستادی‌ها که اغلب اصولگرایان فعلی را تشکیل می‌دهند در اوقات جنگ در ستاد‌ها جا خوش کردند و یکروز هم حاضر نشدند جای خود را با رزمندگان خط اول عوض نمایند. نمایند۰همینان بودند که از خاطرات ندیده می‌گفتند و در همایش‌ها و سمینارهای گوناگون که به یاد شهدا برگزار می‌شد از حماسه‌هایشان سخن می‌گفتند. می‌گفتند۰و عاقبت اینکه روزی فرا رسید که جنگ ندیده‌ها و جبهه نرفته‌ها شدند ولایی و ولایتمداران و خالصان و هزینه پرداخت کنندگان انگ ضد ولایت خوردند.
در روزهای قبل پرونده بسیجی فردی را دیدم که وقتی با سن کم عازم جبهه می‌شدم مسخره‌ام می‌کرد. روز رحلت امام راحل را بر خاطر می‌آورم سه بار از شدت ناراحتی تشنج نموده بودم فردی را دیدم که با تمسخر ویژه‌ای عنوان می‌کرد که مگر چه اتفاقی افتاده که همه جا به سوگ و تعطیلی کشیده شده‌‌ همان فرد اکنون به اصطلاح از رویش‌های اخیر شده و بسیجی در آمده است. بیائیم قدر خون شهدا و نظاممان را بدانیم و بفهمیم آنانکه با خون خویش معامله نمودند متفاوتند با گرگانی که در لباس میش در آمده‌اند.
چنانچه قبلا هم گفته‌ام همه صحابه پیامبر که طلحه و زبیر نشدند طلحه و زبیر جز استثنائات امت پیامبر بودند و تازه در دقایق آخر با فرمایش مولا سر به بیابان گذاشتند و پشیمان گشتند. شو براه انداخته شده توسط ده نمکی در فیلم اخراجی‌ها که متاسفانه در مواقعی عواطف بنده را نیز جریحه دار نمود خسران بزرگی است که جبران آن براحتی ممکن نمی‌باشد. طوریکه نویسنده کتاب زیبای دا نیز معترض آن گردیده و طبق شنیده‌های نگارنده مقام معظم رهبری هم تذکراتی در این خصوص فرمایش فرموده‌اند. اخراجی‌ها یک واقعیت انکارناپذیری است که می‌باید با درایت بیشتری آنرا نقد نموده و بررسی کرد. شاید آنگونه که عده‌ای خیال می‌کنند نباشد و کسانی را که در زمره اخراجی می‌پنداریم از مقربان درگاه الهی بوده و دیگران گرگانی در لباس میش کیان اسلامی را با مخاطراتی جدی مواجه نمایند. چطور اگر خیلی از رفتارهای احمدی‌نژاد از جانب سید محمد خاتمی بروز می‌کرد خلع لباس گردیده و یا مطرود می‌گشت.
فیلم اخراجی‌ها هم اگر توسط کارگردان دیگری غیر از ده نمکی ساخته می‌شد باز خواست گردیده و حداقل شامل مجازاتی چون عدم صدور مجوز و یا اکران می‌شد. ده نمکی که با تمسخر چهره‌های نورانی جهاد و شهادت مبلغ هنگفتی کاسب گردیده می‌باید آگاه باشد که خون‌های ریخته شده را نمی‌توان براحتی زیر پا گذاشت البته نگارنده که در سنین کم توفیق حضور در جبهه‌ها را داشته رفتارهایی شبیه شخصیتهای فیلم ایشان را مشاهده کرده‌ام ولی این دلیل نمی‌شود که تنها ناهنجاریهای دوران مبارزه برجسته گردد و از دیگر سجایا غفلت گردد. خیل عظیمی از شیفتگان عزت و سربلندی ایران عزیز را با بهانه‌های واهی از خویش راندیم تا نااهلان روزگار بر کرسی‌های ریاست تکیه زنند. وقتی مطرودین و رانده شدگان از جانب متحجرین بی‌درد را جذب می‌نمودم می‌دانستم که همینانند که عروج ملکوتی را معنایی دیگر می‌بخشند.
وقتی امثال ده نمکی در قالب تشکلی با عقاید افراطی جوانان را می‌راند ما با این اتهام مواجه گشتیم که جوانان را با اوضاع ناموزون جذب مسجد و پایگاه مقاومت می‌نماید. و البته احوال جوانان یاد شده بعد از بیست سال سوژه و ابزاری شد تا کارگردان تازه به دوران رسیده یاد شده چند میلیاردی کاسب گردد. می‌گفتند فلانی فلان کاره است ولی وقتی اسم جبهه می‌آمد آن فلان کاره در صف اول اعزام عازم جبهه می‌شد و این متحجر در پشت جبهه فقط بلد بود بگوید خدا به اسلام کمک نماید. می‌شنیدیم آن به اصطلاح متحجرین فلان کاره! خاکریز را پشت انداخته و با آرپی چی خط دشمن را می‌شکند و این متحجر می‌فرمود جمع شویم بروید جبهه و ما اگر بیاییم کی! با منافق در پشت جبهه مبارزه نماید؟
آنچه که مسلم است آن است که تنها مزیت برخی در تصدی گری‌های دولتی دینداریشان می‌باشد و در این راه اگر به مولای متقیان حداقل اندکی تاسی نداشته باشند که دیگران از آن‌ها در سپردن پست‌های کلیدی اولاترند. به نظر حقیر زندگی مدیران در جمهوری اسلامی بایستی در حد فقیر‌ترین مردم باشد والا جلوسشان در موقعیت پیش آمده خیانتی بزرگ است. اگر شخصیتی نمی‌تواند در این حد زندگی کند بیخود می‌کند پای در جای پای بزرگان شریعت می‌گذارد. اگر قادر نیست خانواده‌اش را راضی سازد تا در حد کمترین مردم باشند می‌تواند با کناره گیری به دیگران این فرصت را ایجاد نماید تا در کنار فقرا به خدمت رسانی مشغول گردند. مگر در این مملکت قحط الرجال است که فردی با گرایشات رفاه طلبی در سازمان و یا اداره‌ای قبول مسئولیت نماید. اگر مدیران باند بازی را کنار بگذارند میلیون‌ها کار‌شناس و کاردان از میان جوانان وارد صحنه‌های خدمت می‌شوند که هر کدام می‌توانند گره‌ای از مشکلات مملکت باز نمایند.
امثال ده نمکی هم چوب حمایت از آنهایی را می‌خورند که روزگاری حامیشان بودند البته سنگینی این چوب تراشیده توسط امثال ده نمکی بر گرده مردم فشار می‌آوردنه ایشان۰اگر چه بنده برخی از قسمتهای اخراجی‌ها علی الخصوص اخراجی‌های یک (که به نوعی تداعی گر سخن ارزشمند ایران برای تمام ایرانیان بود) را پسندیدم. ولی حیف که خیلی زود دیر می‌شود...

نقاشی های شگفت انگیز سه بعدی بر سطح معابر و خیابان ها

Posted: 17 Aug 2011 12:21 PM PDT




























کارگاه ربـاتیــک پــاسیـــروس

Posted: 17 Aug 2011 12:19 PM PDT

کدبانوهای انجمن بیان و نرم افزار یه ربات اشپز رو تعریف کنه.
برای ربات بگه چطوری مثلا" قرمه سبزی درست کنه.

اینجوری نیست که بگی: ربات، قرمه سبزی درست کن!!! {همین یه خط، تفسیرش چند هزار خط واس رباته !!! }


باید تمام مراحل درست کردن یه قرمه سبزی خوشمزه رو تا اونجایی که میشه ریز کنی، و اون ریزه کاریها {که دیگه از اون ریز تر نمیشه} ، براش تعریف کنی.

ترتیب یادت نره.


واس شام فردا درست بشه هاااااا :01:



.

÷رسیدم :........... ؟ جواب آمد .....؟

Posted: 17 Aug 2011 12:14 PM PDT


پرسيدم: چه عملي از بندگان بيش از همه تو را به تعجب وا مي‌دارد؟


پاسخ آمد: اينكه شما تمام كودكي خود را در آرزوي بزرگ شدن به سر مي‌بريد…


و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به كودكي مي‌گذرانيد…

اينكه شما سلامتي خود را فداي مال‌اندوزي مي‌كنيد…


و سپس تمام دارايي خود را صرف بازيابي سلامتي مي‌نماييد…


اينكه شما به قدري نگران آينده‌ايد كه حال را فراموش مي‌كنيد،


در حالي كه نه حال را داريد و نه آينده را…


اين كه شما طوري زندگي مي‌كنيد كه گويي هرگز نخواهيد مرد…


و چنان گورهاي شما را گرد و غبار فراموشي در بر مي‌گيرد كه گويي هرگز زنده نبوده‌ايد…


سكوت كردم و انديشيدم،


در خانه چنين گشوده، چه مي‌‌طلبيدم؟ بلي، آموختن…


پرسيدم: چه بياموزم؟


پاسخ آمد: بياموزيد كه مجروح كردن قلب ديگران بيش از دقايقي طول نمي‌كشد…
ولي براي التيام بخشيدن آن به سالها وقت نياز است…


بياموزيد كه هرگز نمي‌توانيد كسي را مجبور نماييد تا شما را دوست داشته باشد،


زيرا عشق و علاقه ديگران نسبت به شما آينه‌اي از كردار و اخلاق خود شماست

بياموزيد كه هرگز خود را با ديگران مقايسه نكيند، از آنجايي كه هر يك از شما…


به تنهايي و بر حسب شايستگي‌هاي خود مورد قضاوت و داوري ما قرار مي‌گيرد…


بياموزيد كه دوستان واقعي شما كساني هستند كه با ضعف‌ها و نقصان‌هاي شما آشنايند


وليکن شما را همانگونه كه هستيد و دوست دارند…


بياموزيد كه داشتن چيزهاي قيمتي و نفيس به زندگي شما بها نمي‌دهد،


بلكه آنچه با ارزش است بودن افراد بيشتر در زندگي شماست…


بياموزيد كه ديگران را در برابر خطا و بي‌مهري كه نسبت به شما روا مي‌دارند…


مورد بخشش خود قرار دهيد و اين عمل را با ممارست در خود تقويت نماييد…


بياموزيد كه كه دونفر مي‌توانند به چيزي يكسان نگاه كنند…


ولي برداشت آن دو هيچگاه يكسان نخواهد بود…


بياموزيد كه در برابر خطاي خود فقط به عفو و بخشش ديگران بسنده نكنيد،


تنها هنگامي كه مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتيد، راضي و خشنود باشيد...


بياموزيد كه توانگر كسي نيست كه بيشتر دارد بلكه آنكه خواسته‌هاي كمتري دارد…


به خاطر داشته باشيد كه مردم گفته‌هاي شما را فراموش مي‌كنند،


مردم اعمال شما را نيز از ياد خواهند برد ولي ،


هرگز احساس تو را نسبت به خويش از خاطر نخواهند زدود…

عکسهای خنده دار

Posted: 17 Aug 2011 12:06 PM PDT













قوانین عجیب دنیا ؟؟؟خیلی عجیبه

Posted: 17 Aug 2011 11:58 AM PDT

۱_ جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.

۲_ تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای ۱۵ برای تقلب به زندان فرستاده می شوند .

۳ – در میامی آمریکا، تقلید کردن رفتار جانواران ممنوع است .

۴_ مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال ۷۹ در عراق ممنوع بود .

۵_ در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود .

۶_ در آریزونای آمریکا ، کشتن و شکار شتر ممنوع است .


۷_ در تایلند همه در سینما مجبورند هنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام کنند .

۸_ در دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک کردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است یا نه، ممنوع است .

۹_ در تایلند انداختن آدامس جویده شده ۵۰۰ دلار جریمه دارد و قبل از خارج شدن ازخانه حتما باید لباس زیر پوشیده باشید .

۱۰_ در سال ۱۸۸۸ در بریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف می کرد تا زمان رد شدن ماشین از کنارشان، زنگ دوچرخه هایشان را بطور پیوسته به صدا درآورند.

۱۱_ در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی نوشیدن قهوه در ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیر می شدن، به اعدام محکوم می شد .

۱۲_ در فنلاند زمانی پخش کارتون دونالد داک به علت شلوار نپوشیدن شخصیت اصلیت سریال ممنوع بود .

۱۳_ تا سال ۱۹۸۴، بلژیکی ها مجبور بودند نام فرزندشان را از یک لیست ۱۵۰۰ نفری در روزهای ناپلئون بطور رندوم انتخاب کنند .

۱۴_ در برمه دسترسی به اینترنت غیر قانونی است. اگر فردی با اتهام داشتن مودم دستگیر شود ، به زندان محکوم می شود .

۱۵_ اتریش اولین کشوری بود که مجازات مرگ را در سال ۱۷۸۷ حذف کرد .

۱۶_ صدها سال پیش هر فردی که قصد داشت از کشور خارج شود ، به سرعت اعدام می شد .

۱۷_ در طول جنگ جهانی اول هر سربازی که به همجنس بازی متهم می شد، اعدام می شد .

۱۸_ در زمان حکومت طالبان در افعانستان، پوشیدن جوراب سفید برای زنان به علت تحریک آمیز بودن آن برای مردان ممنوع بود. در ضمن ماموران پلیس دستور داشتند پنجره خانه ها را با رنگ سیاه بپوشانند تا زنان حاضر در خانه ها دیده نشوند.

۱۹_ در لینوئیس آمریکا دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است.

۲۰_ در ایالت میسوری بخش سنت لوئیس، هنوز هم نجات دادن زنان با لباس خواب، برای ماموران آتش نشانی ممنوع است.

۲۱_ در انگلستان ، سر لاشه هر نهنگی که پیدا شود متعلق به پادشاه اشت و دم آن متعلق به ملکه.

۲۲_ در فرانسه صدا زدن خوک با نام ناپلئون ممنوع است.

۲۳_ در ویکتوریای استرالیا پوشیدن شلوارک های صورتی تحریک آمیز در غروب های شنبه ممنوع است.

۲۴_ در ویکتوریای استرالیا، تنها متخصصان برق اجازه تعویض لامپ برق را دارند.

۲۵_ در انگلستان چسباندن برعکس تمبر حاوی عکس ملکه، نشانگر خیانت و پیمان شکنی با سلطنت است .

۲۶_ در ورمونت ، زنان تنها با اجازه کتبی همسرانشان حق استفاده از دندان مصنوعی را دارند .

۲۷_ در واشنگتن ، وانمود کردن به داشتن خانواده پولدار ممنوع است.

۲۸_ در سوئیس داشتن یک پناهگاه برای شهروند الزامی است.

۲۹_ در اوهایو آمریکا , ماهیگیری در زمان مستی ممنوع است.

۳۰_ در بخش اروکای ایالت نوادا ، بوسیدن زنان توسط مردان سبیلو ممنوع است.

۳۱_ در روآتای ایتالیا ، عبور افراد غیر مسیحی از ۲۰ متری کلیسا ممنوع است . اما عبور بزرگراهی از فاصله ۱۵ متری کلیسای آن منطقه موجب دردسر پلیس شده بود ، زیرا امکان توقف خودرو ها در آن منطقه بزرگراه برای چک کردن مسیحی بودن یا نبودن شان وجود نداشت .

ناگفته هایی از لاله و لادن فاش شد

Posted: 17 Aug 2011 11:51 AM PDT












در برنامه ماه عسل دیشب پدر و مادر اصلی و خانواده لاله و لادن که از ۳ سالگی سرپرستی او را بر عهده داشتند، از خاطرات خود گفتند.








در برنامه ماه عسل دیشب پدر و مادر اصلی و خانواده لاله و لادن که از ۳ سالگی سرپرستی او را بر عهده داشتند، از خاطرات خود گفتند.

به گزارش خبرآنلاین، پدر، مادر اصلی، پدرخوانده، مادر خوانده، برادرخوانده و خواهر خوانده لاله و لادن گوشه هایی از خاطرات زندگی خود را با این دو نفر در ماه عسل امشب بیان کردند. لاله و لادن، دوقلوهایی بودند که از سر به یکدیگر چسبیده بودند و پس از سن بلوغ، قرار شد با عمل جراحی، آنها از یکدیگر جدا شوند که به خاطر این عمل در سنگاپور از دنیا رفتند.

پدر و مادر این دو نفر در برنامه ماه عسل امشب گفتند: "لحظه لحظه های زندگی ۲۶ سال زندگی لاله و لادن در کنار همدیگر بودیم."

خواهرخوانده لاله و لادن که یک دندانپزشک است گفت: "ما با همدیگر بزرگ شدیم، غذا خوردیم و زندگی کردیم، ولی چون من ۱۰ سال از آنها کوچکتر بودم، در مقاطع تحصیلی با آنها نبودم."

برادر لاله و لادن که وکیل دادگستری است، نیز دربرنامه ماه عسل گفت: "چون من از لحاظ سنی با آنها فاصله چندانی نداشتم، در دوران دانشگاه نیز با آنها بودم."

وی همچنین گفت: "می خواهم دیدگاه دیگری درباره لاله و لادن در جامعه مطرح کنم. آنها میتینگ حقوقی با زبان فرانسه، برگزار کردند و درباره مسایل حقوقی، گفتگو می کردند، استخر می رفتند و دوچرخه سواری می کردند. پدر و مادر خوانده آنها، بیشترین سهم را در زندگی آنها داشتند. آنها ویژگیها و استعدادهایی داشتند که در صورت شکوفایی، می توانستند مشکلات خود و جامعه را حل کنند. آنها، شخصیت علمی جهانی شدند و توانستند کنفرانسهای بین المللی ارائه کنند."

خواهرخوانده این دو نفر گفت: "خاطره خوبی که از آن دو دارم، این بود که من بین آن دو نفر می خوابیدم و آرامشی به من می داد که احساس می کردم آنها خواهران خودم هستند. ممکن بود یکی از این دو، روزه باشد و دیگری می خواست غذا بخورد، دو فرد کاملا مستقل از هم بودند ولی از سر به یکدیگر چسبیده بودند. یک بار یادم است لاله و لادن آمدند کارنامه من را بگیرند که مدیر مدرسه از تعجب، از هوش رفت، مردم دید دیگری به آنها داشتند."

برادرخوانده لاله و لادن هم از خاطراتش گفت: "آنها برای رفع محدودیتهای خود به شدت تلاش می کردند، مسلط به چند زبان بودند، سخنرانی می کردند و مدارج علمی داشتند. روزی، مدیر مدرسه شان، اجازه نداد آنها دیگر وارد مدرسه شوند. موضوع تا دفتر وزیر وقت آموزش و پرورش کشیده شد. ما به اتفاق لاله و لادن پیش مرحوم باهنر رفتیم و ایشان روی زمین نشسته بود. تا ما و پدرمان را دید از جا برخاست و سلام کرد. موضوع را که مطرح کردیم. وزیر به رئیس آموزش و پرورش کرج زنگ زد و گفت لاله و لادن سرقفلی آموزش و پرورش کرج هستند. باید در مدرسه شان درس بخوانند و گزارش تحصیلشان به من داده شود."
پدرخوانده از خاطراتش می گوید
آقای صفائیان، پدر خوانده دوقلوهای به هم چسبیده، در برنامه ماه عسل دیشب از خاطراتش با دخترخوانده های خود گفت: "اولین بار آنها را در بیمارستان شهدای شمیران تهران دیدم. آنها ۳ سالشان بود و مجله جوانان در سال ۵۴ موضوع را نوشته بود و عکسشان را چاپ کرده بود و از افراد کمک خواسته بود آنها را در منزل شخصی ببرند. من ۳۳ سال داشتم و کارم زیاد بود. با این حال، چون امکانات زیادی داشتم در ایران و خارج از کشور، تصمیم گرفتم سرپرستی آنها را قبول کنم."

وی ادامه داد: "ما از طرف دهدستانی نمایندگی گرفتیم تا کار درمان آنها را در آلمان ادامه دهیم. از بیمارستان فردریش در شهر بن آلمان، درخواست عکس کردند و ما مجبور شدیم توسط خانمی، از این دو کودک که در حمام طبقه چهارم بیمارستان نگهداری می شدند، عکس بگیریم و به آلمان بفرستیم. اولین بار با نماینده دادستان در بیمارستان با آنها روبرو شدیم. اولین بار که آنها را دیدم، لرز وجود من را گرفت و نشستم روی زمین، با وجودی که پدر و مادرشان را برای حل مشکلات دعوت کردیم، هیچ کس پا پیش نگذاشت."
با عملشان مخالف بودم، در سنگاپور اسیر تبلیغات شدند
پدرخوانده لاله و لادن گفت: "تمام تحقیقات از ابتدا نشان می داد نباید عمل انجام می داد. به محض انجام عمل، لاله از دنیا می رفت و لادن هم فقط ۳ درصد شانس زندگی داشت. اینها را از آلمان فهمیدیم. ولی وقتی خودشان از ما جدا شدند و رفتند به سنگاپور، اسیر تبلیغات شدند. معلوم نشد اینها کی بودند."
پدر و مادر اصلی لاله و لادن چه می گویند
مادر لاله و لادن که در روستای لهراسب فیروزآباد از استان فارس زندگی می کند، گفت: "اهل ده ما از همان اول فهمیدند که دو دختر گیرمان آمده که از سر چسبیده اند به هم. روزنامه ها نوشتند آنها را گذاشتند پشت در، ولی اینطوری نبود. ما بردیمشان در تهران تا عملشان کنیم، ولی پدرخوانده شان بردشان به خارج از کشور."

پدرشان نیز گفت: "من تا سال ۶۶، هیچ خبری از آنها نداشتیم. تا اینکه در روزنامه ها دیدیم، کسی گفت در کرج این دخترها را دیده. ما گفتیم اینها بچه ها ما هستند. آقای صفائیان اینها را بدون اجازه و اطلاع ما برداشت و برد و دیگر هم به شیراز برنگرداند. چرا باید این کار را می کرد. رئیس دادگاه هم خطاب به آنها گفت شما که اینها را برداشتید و بردید، نگفتید پدر و مادر دارند؟"

اگه بهت بگن یک ارزو بزرگ کن تا خدا براورده کنه چی میگی؟

Posted: 17 Aug 2011 11:41 AM PDT

خدایا خودت که می دونی من چه آرزویی دارم
خودت برآوردش کن دیگه

علت دو نیمه شدن دریا در زمان موسی (ع) کشف شد !

Posted: 17 Aug 2011 11:20 AM PDT

لطیفه باحالی بود.بسی بسیار خندیدیم.ها ها ها
می گم چرا دیگه فیزیک کار نمی کنه باد بیاد دریا ها نصف شه.جسارتا استاد دانشمند میشه بگید این اتفاق هر چند سال یک بار و در کجا می افته؟؟منم می خوام قدرت علم فیزیک رو ببینم:a (4):

جنین انسان در نوشابه های پپسی

Posted: 17 Aug 2011 11:20 AM PDT

گروه وکلای آمریکایی می گویند هرچند نوشابه های شیرین تری به بازار می آیند ولی آگاه باشید که جان انسانها را می خورید. گروههای حقوق بشر و وکلای دادگستری های آمریکا از مقامات این کشور خواسته اند فعالیت و تولید محصولات شرکت پپسی کولا به خاطر همکاری با شرکت سینومیکس ممنوع اعلام شود.

سینومیکس شرکتی مشهور در حوزه بیوتکنولوژی است که روی سلولهای بنیادین یا همان سلولهای جنین انسان و حیوان تحقیق می کند. وکلای این گروه موسوم به بچه های خدا برای زندگی (CGL) ادعا می کنند سینومیکس در همکاری با شرکت نوشابه سازی پپسی در حال ساخت و تحقیق روی سلولهای بنیادین و جنینی برای استفاده در نوشابه ها و نوشیدنی ها ست که گفته می شود مزه نوشیدنی ها را بهتر می کند.

در شکایت نامه ای که این گروه تحویل دادگاه عالی آمریکا داده است عنوان شده که شرکت سینومیکس با استفاده از HEK-293 (سلولهای جنینی کلیه انسان) در حال تحقیق و ساخت افزودنی ها و طعم دهنده هایی جدید برای شرکت پپسی هستند که در آزمایشهای اولیه طعم دلپذیرتری از آن را به مصرف کننده منتقل می کند.

گروه وکلای آمریکایی می گویند هرچند نوشابه های شیرین تری به بازار می آیند ولی آگاه باشید که جان انسانها را می خورید. در این تحقیقات قرار است از گیرنده های حسی انسان نیز برای بالا بردن طعم و مزه نوشابه ها استفاده شود.

بهترین دستورات لینوکس برای کاربران تازه کار

Posted: 17 Aug 2011 11:15 AM PDT

چند سالی از عرضه نسخه های پیشرفته سیستم عامل لینوکس میگذرد. اما با وجود سلطنت ویندوز به ویژه در کشور ما ، کاربران زیادی از این سیستم عامل بهره نمیبرند. اما کاربرانی هم هستند که تا حدودی با لینوکس آشنایی دارند و چند باری با آن کار کرده اند و به نوعی تازه کار محسوب میشوند. در این ترفند قصد داریم 10 نوع از بهترین و کاربردی ترین دستورهای موجود در لینوکس را برای این کاربران تازه کار مطرح سازیم. چرا که با استفاده از همین گونه دستورات است که به مرور در این سیستم عامل نیز حرفه ای خواهید شد.


کافی است در داخل Shell دستورات زیر را وارد نمایید:

1- ls
این دستور را میتوان کاربردی ترین و اساسی ترین دستور پایه نام برد. ls به منظور نمایش فایلهای موجود در دایرکتوری که در آن هستید به کار میرود.

2- who
از این دستور برای نمایش افرادی که هم اکنون داخل سیستم Login کرده اند استفاده میشود.

3- cd

دستور cd شما را به مسیر اصلی دایرکتوری که هم اکنون در آن هستید هدایت میکند.

4- ifconfig
این دستور امکان مشاهده کلیه قسمتهای مربوط به شبکه همانند آدرس IP شما ، Netword Device های فعال و ... را به شما میدهد.

5- man
این دستور خود یک دستور راهنماست ، به این شکل که در صورتی که از دستوری اطلاع نداشتند با تایپ man و سپس دستور مورد نظر ، کاربرد دستور فوق را در یک فایل متنی مشاهده خواهید کرد.

6- tar
دستور tar به منظور خارج کردن فایل ها و دایرکتوری ها از حالت فشرده به کار میرود. به فرض مثال شما ممکن است یک فایل tar. را دانلود کرده باشید. با استفاده از این دستور میتوانید این فایل ها را به فایل ها و فولدرهای معمولی تبدیل کنید.

7- gzip
با استفاده از دستور gzip شما ابزاری مناسب برای فشرده سازی و خارج سازی فایلهای فشرده خواهید داشت.

8- echo
این دستور جالب باعث میشود (ترفندستان) هر دستوری که پس از echo تایپ نمایید در یک خط جدید از Command Prompt نمایش پیدا کند. این دستور همچنین برای گرفتن خروجی از اسکریپتهای Shell بسیار مورد استفاده است.

9- df -h
این دستور مقدار فضای خالی شما در داخل درایو مورد نظر را برای شما نمایش میدهد.

10- apt-get, yum, emerge, etc
این دستورات هر کدام بر روی یکی از توزیع های لینوکس قابل اجراست. apt-get در ubuntu یا emerge برای gentoo. با این دستورات شما امکان فراخوانی هر یک بسته های مدیریتی از اینترنت و دانلود آنها برای کار بهتر در لینوکس را خواهید داشت.

تکه تکه کردن فایل ها در لینوکس

Posted: 17 Aug 2011 11:14 AM PDT

حتماً برای شما نیز پیش آمده است که جهت سهولت در آپلود یک فایل یا به هر دلیل دیگری دوست داشته باشید فایلی را به چند تکه تقسیم کنید. این کار در ویندوز XP توسط نرم افزار Winrar به سادگی صورت میگیرد (آموزش در ویندوز: تکه کردن فایل زیپ) ، اما در سیستم عامل لینوکس آیا امکان این کار وجود دارد؟ چگونه؟ در این ترفند قصد داریم به آموزش کامل تقسیم فایل ها به چند تکه در محیط لینوکس بپردازیم. شما می‌توانید به سادگی توسط این دستور فایل مورد نظر خودتان را به اندزه‌های دلخواهتان تقسیم کنید و با یک دستور ساده‌تر آن‌ها را به یکدیگر بچسبانید و آن را به حالت اولی خود بازگردانید ؛ بدون اینکه به فایلتان صدمه‌ای وارد شود!


مراحل انجام کار:

1- فایل خودتان را نشون کنید.
2- به مسیر فایلتان در صورت نیاز cd کنید.
3- این دستور را در آن مسیر اجرا کنید:
split -b bytes filename.xxx

دقت کنید به جای bytes باید حجم مورد نظر خودتان را به بایت وارد نمایید. همچنین filename.xxx منظور فایلی هست که قصد تقسیم کردن آن را دارید.

4. فایل های خروجی را در همان دایرکتوری به شما تحویل می‌دهد.

حالا (ترفندستان) برای بازگرداندن فایل به حالت اولیه‌ی خود یعنی چسباندن قطعات فایل به یکدیگر باید از دستور cat استفاده کنید:
cat part1 part2 part3 > filename.xxx

منظور از part1 part2 part3 نام فایل هایی است که توسط split ساخته شده‌اند. filename.xxx هم نام فایل خروجی شما می‌باشد.

برای اطلاعات بیشتر Manual دستورهای cat و split رو حتما بخوانید کنید (man split و man cat منظور است).

نمایش ریز مشخصات سخت افزارهای سیستم در لینوکس

Posted: 17 Aug 2011 11:13 AM PDT

اگر شما نیز از کاربران لینوکس باشید ممکن است دوست داشته باشید لیستی از کلیه سخت افزارهای متصل به ماشین خود تان تهیه کنید. این موضوع گاهی برای حل مشکلات سخت افزاری بسیار مورد نیاز است. برای این کار شما میتوانید به سادگی از یک دستور استفاده کنید. در این ترفند به معرفی این موضوع خواهیم پرداخت.



برای اینکار:
وارد محیط ترمینال(شل) لینوکس شوید.
سپس دستور زیر را وارد کرده و Enter بزنید:
lspci

خواهید دید که لیستی از سخت افزارهای نصب شده (ترفندستان) برایتان نمایش پیدا خواهد کرد.
همانند نتایج زیر به عنوان مثال:

Host bridge: ATI Technologies Inc RS480 Host Bridge (rev 01)
00:01.0 PCI bridge: ATI Technologies Inc RS480 PCI Bridge
00:04.0 PCI bridge: ATI Technologies Inc RS480 PCI Bridge
00:13.0 USB Controller: ATI Technologies Inc IXP SB400 USB Host Controller
00:13.1 USB Controller: ATI Technologies Inc IXP SB400 USB Host Controller
00:13.2 USB Controller: ATI Technologies Inc IXP SB400 USB2 Host Controller
00:14.0 SMBus: ATI Technologies Inc IXP SB400 SMBus Controller (rev 11)
00:14.1 IDE interface: ATI Technologies Inc Standard Dual Channel PCI IDE Controller ATI
00:14.3 ISA bridge: ATI Technologies Inc IXP SB400 PCI-ISA Bridge
00:14.4 PCI bridge: ATI Technologies Inc IXP SB400 PCI-PCI Bridge
00:14.5 Multimedia audio controller: ATI Technologies Inc IXP SB400 AC'97 Audio Controller (rev 02)
00:14.6 Modem: ATI Technologies Inc ATI SB400 - AC'97 Modem Controller (rev 02)
00:18.0 Host bridge: Advanced Micro Devices [AMD] K8 [Athlon64/Opteron] HyperTransport Technology Configuration
00:18.1 Host bridge: Advanced Micro Devices [AMD] K8 [Athlon64/Opteron] Address Map
00:18.2 Host bridge: Advanced Micro Devices [AMD] K8 [Athlon64/Opteron] DRAM Controller
00:18.3 Host bridge: Advanced Micro Devices [AMD] K8 [Athlon64/Opteron] Miscellaneous Control
01:05.0 VGA compatible controller: ATI Technologies Inc ATI Radeon XPRESS 200M 5955 (PCIE)
06:02.0 Network controller: Broadcom Corporation BCM4318 [AirForce One 54g] 802.11g Wireless LAN Controller (rev 02)
06:04.0 CardBus bridge: Texas Instruments PCIxx21/x515 Cardbus Controller
06:04.2 FireWire (IEEE 1394): Texas Instruments OHCI Compliant IEEE 1394 Host Controller
06:04.3 Mass storage controller: Texas Instruments PCIxx21 Integrated FlashMedia Controller
06:06.0 Ethernet controller: Realtek Semiconductor Co., Ltd. RTL-8139/8139C/8139C+ (rev 10)

لازم به ذکر است سیستم عامل گنو/لینوکس در صورتی که قطعه ای از سخت افزار رایانه شما را نشناسد عبارتDevice Unknow را نشان میدهد.

10 ترفند برای افزایش امنیت سیستم عامل لینوکس

Posted: 17 Aug 2011 11:11 AM PDT

بدون شک یک کامپیوتر رومیزی با لینوکس بسیار امن‌تر از همان کامپیوتر با سایر سیستم‌عامل ها خواهد بود. نکته مهم این است که همیشه برای رسیدن به یک سطح خوب امنیتی حتما لازم نیست از نرم‌افزارهای امنیتی و تکنیک‌های خاص استفاده کنید. گاهی اوقات آسان‌‌ترین را‌ه‌ها برای کسب امنیت، آنهایی هستند که به آسانی فراموش می‌شوند. ممکن است احساس کنید این موارد بسیار عادی هستند اما شاید در همین نکات عادی راه‌کارهای امنیتی‌ای بیابید که تاکنون نمی‌دانستید. اگر یک کاربر تازه‌کار لینوکس هستید، 10 ترفندی که در ادامه معرفی خواهیم کرد محل خوبی برای شروع است. در نتیجه مطمئن باشید تجربه‌ خوبی از لینوکس خواهید داشت.


1- قفل کردن صفحه‌ نمایش (Screen Lock) و خروج از سیستم (Log Out) مهم هستند. بیشتر کاربران فراموش می‌کنند که لینوکس محیطی چندکاربره دارد. به همین خاطر، شما می‌توانید از سیستم خارج شوید و سایرین وارد سیستم شوند (Log In). این هم بدین معنی است که دیگران هم می‌توانند به سیستم شما دسترسی داشته باشند، و هم بدین معنی که شما نیز می‌توانید و باید هنگامی که کارتان تمام می‌شود از سیستم خارج شوید. البته خروج از سیستم تنها گزینه‌ مقابل روی شما نیست.
اگر تنها کاربر سیستمتان هستید، می‌توانید به جای خروج، صفحه را قفل کنید. قفل کردن صفحه به سادگی صورت می‌گیرد و به این معنی است که هنگام بازگشت به سیستم یک پسورد از شما خواسته می‌شود. فرقی که قفل کردن با خروج از سیستم دارد اینست که می‌توانید برنامه‌ها را در حال اجرا رها کنید و صفحه را قفل نمایید. وقتی که با وارد کردن پسورد سیستم را باز می‌کنید همان برنامه‌ها کماکان در حال اجرا هستند.

۲- پنهان کردن فایل‌ها و پوشه‌ها یک محکم کاری سریع است. در لینوکس فایل‌ها و پوشه‌ها با اضافه کردن یک نقطه "." به ابتدای اسمشان پنهان (Hidden) می‌شوند. بنابراین برای مثال فایل "Test" در یک مرورگر فایل نمایش داده می‌شود اما "Test." نه. اکثر کاربران نمی‌دانند که اجرای دستور "ls - a" فایل‌ها و پوشه‌های پنهان را نمایش خواهد داد. در حالت گرافیکی هم با زدن همزمان دکمه‌های "Ctrl + H" می‌توانید فایل‌ها و پوشه‌های پنهان را ببینید. بنابراین اگر فایل و پوشه‌هایی دارید که نمی‌خواهید همکارانتان آنها را ببینند، به راحتی می‌توانید یک نقطه به ابتدای نام آنها بیافزایید. از خط فرمان هم می‌توانید با اجرای این دستور این کار یعنی mv test .test از آن استفاده کنید.

۳- فراموش نکنید همواره یک پسورد خوب ضروری است. کلید طلایی شما برای امنیت در یک کامپیوتر لینوکس، پسوردتان است. اگر پسوردتان را به دیگران بگویید یا یک پسورد ضعیف و قابل حدس زدن داشته باشید گویی که کلید طلایی‌یتان را به دیگران داده‌اید. اگر برای مثال از توزیعی مانند اوبونتو استفاده می‌کنید، یک پسورد نسبت به فدورا به کاربران اختیارات بیشتری می‌دهد. پس باید مطمئن باشید که یک پسورد قوی انتخاب کرده‌اید. برنامه‌های تولیدکننده‌ پسورد نیز وجود دارند که می‌توانند کمکتان کنند. برای مثال Automated Password Generator گزینه خوبی است.

۴- نصب کردن نرم‌افزارهای اشتراک فایل یک سرازیری لغزنده است. بسیاری از کاربران لینوکس تمایل زیادی به اشتراک فایل دارند. اگر می‌خواهید این ریسک را در خانه انجام دهید، اشکالی ندارد. اما وقتی سر کار هستید، نه تنها راه را برای یک دعوا و مرافعه توسط شرکت با خودتان باز کرده‌اید، (ترفندستان) بلکه راه را برای کاربران دیگر نیز باز می‌گذارید که ممکن است به اطلاعات حساسی روی کامپیوترتان دسترسی داشته باشند. پس، به عنوان یک قانون، نرم‌افزارهای اشتراک فایل را نصب نکنید.

۵- به روز رسانی سیستم به طور مرتب، یک کار عاقلانه است. لینوکس ویندوز نیست. در ویندوز شما به روز رسانی‌های امنیتی را هنگامی دریافت می‌کنید که مایکروسافت آنها را منتشر کند؛ که می‌تواند چندین ماه بعد باشد. در لینوکس یک به روز رسانی امنیتی ممکن است چند دقیقه یا چند ساعت بعد از شناسایی یک حفره‌ امنیتی منتشر شود. هم در KDE و هم در Gnome نرم‌افزارهای به روز رسانی از اینترنت وجود دارند. اگر همیشه آنها را در حال اجرا داشته باشید می‌توانید از انتشار موقع یک به روز رسانی مطلع شوید. بی‌خیال به روز رسانی‌ها نشوید! حتما دلیلی وجود دارد که آنها منتشر می‌شوند.

۶- نصب یک ویروس‌یاب واقعا در لینوکس مفید است. نمی‌دانم باور می‌کنید یا نه. ضد ویروس‌ها در لینوکس هم جای خودشان را دارند. درست است که امکان ایجاد یک مشکل در لینوکس که دلیلش یک ویروس باشد بسیار کم و در حد صفر است؛ اما آن ایمیل‌هایی که برایتان می‌آید و شما به دوستان ویندوزی‌یتان فوروارد می‌کنید می‌تواند مشکل‌ساز باشد. با یک ضدویروس خوب، مثل ClamAV می‌توانید مطمئن شوید ایمیل‌هایی که از کامپیوتر شما ارسال می‌شود هیچ چیز مخربی همراه ندارند که بتواند برای شما یا شرکت‌تان مشکل ایجاد کند.

۷- وجود SELinux کاربردهایی دارد. SELinux یا (Security-Enhanced Linux) به وسیله‌ موسسه‌ ملی امنیت آمریکا ایجاد شده‌است و به قفل کردن دسترسی به کنترل نرم‌افزارها کمک می‌کند. و این کار را بسیار خوب انجام می‌دهد. مطمئنا SELinux گاهی اوقات می‌تواند یک مزاحم باشد. در بعضی موارد ممکن است مقدار کمی کارآیی سیستم را کاهش دهد. یا اینکه ممکن است برخی نرم‌افزارها با وجود SELinux برای نصب دچار مشکل بشوند. به هر حال امنیتی که با نصب SELinux یا AppArmor شرکت Novell به دست می‌آورید به نکات منفی‌اش می‌ارزد. در هنگام نصب فدورا امکان فعال کردن SELinux را دارید.

۸- ایجاد پوشه‌ home در یک پارتیشن جداگانه امن‌تر است. نصب پیش‌فرض لینوکس پوشه‌ home را که حاوی اطلاعات شخصی کاربران است درست در root سیستم قرار می‌دهد. این خوب است اما اولا حالت استاندارد است و هر کسی به کامپیوتر شما دسترسی داشته باشد دقیقا می‌داند که اطلاعات‌تان در کجا قرار دارد. ثانیا اگر سیستمتان به دلیلی دچار مشکل شود و سیستم‌عامل قابل دسترسی نباشد ممکن است اطلاعاتتان از بین برود. برای حل این مشکل می‌توانید home را در یک پارتیشن جداگانه قرار دهید. اگر از دست‌ دادن اطلاعاتتان بسیار نگرانتان می‌کند می‌توانید این کار با ارزش را انجام دهید.

۹- استفاده از یک محیط کاربری غیر متعارف به همان اندازه طلا می‌ارزد! محیط‌های کاربری جایگزین برای KDE و Gnome شامل Enlightenment, Blackbox, Fluxbox و غیره به کامپیوترتان یک احساس و جلوه‌ جدید می‌بخشد و یک راه ساده جلوی پایتان می‌گذارد که جلوی چشم‌های فضول را بگیرید! من از Fluxbox بر روی کامپیوتری استفاده کردم؛ وقتی می‌خواستم فقط یک کار انجام دهد: مرور در شبکه. این به راحتی قابل دستیابی است. یک منو برای موس برای نرم‌افزاری که می‌خواهید استفاده کنید ایجاد کنید. دیگران قادر به اجرای هیچ نرم‌افزاری نیستند به جز آن چیزی که توسط شما ارائه شده است. به هر حال اکثر کاربران هیچ ایده‌ای برای گشت‌وگذار در این محیط‌ها ندارند.

۱۰- متوقف کردن سرویس‌ها بهترین کار است. این یک کامپیوتر میزکار است. یک سرور نیست. پس چرا سرویس‌هایی مانند httpd, ftpd و sshd را اجرا می‌کنید؟ شما نباید به آنها نیاز داشته باشید و آنها فقط یک گاف برای امنیت کامپیوترتان هستند. اگر نمی‌دانید چگونه آنها را متوقف کنید، اجرایشان نکنید. فایل /etc/inetd.conf را چک کنید و مطمئن شوید که تمام سرویس‌های غیر لازم کامنت شده‌اند (اگر اول یک خط # قرار بگیرد آن خط یک کامنت یا توضیح به حساب می‌آید و اجرا نمی‌شود) ؛ این کار ساده ولی مؤثر است.

احیای Ubuntu از دست رفته

Posted: 17 Aug 2011 11:10 AM PDT

در صورتی که در داخل ویندوز CD، XPهای Ubuntu را اجرا نمایید، در Autorun آن گزینه Install Inside Windows را می‌بینید. با کلیک روی این دکمه می‌توانید لینوکس را در کنار ویندوز خود نصب کنید و در هنگام بوت شدن، یکی از آن دو را انتخاب کنید. اما در این میان یک مشکل وجود دارد. در صورتی که ویندوز خود را عوض کنید، حتی اگر Ubuntu در درایوی غیر از درایو ویندوز نصب شده باشد، Ubuntu از بین میرود و دیگر قابل اجرا نخواهد بود. به زبان دیگر شما با تعویض ویندوز مجبور به نصب مجدد Ubuntu هستید. اما با ترفندی ابتکاری می‌توانید از این کار جلوگیری کرده و حتی پس از تعویض ویندوز هم از Ubuntu به مانند سابق استفاده نمائید. البته باید قبل از نصب ویندوز جدید این ترفند را انجام داده باشید.



برای اینکار:
ابتدا پیش از هر کاری در ویندوز XP خود از منوی Start به Control Panel بروید.
سپس بر روی Folder Options دوبار کلیک کنید.
حال به تب View بروید.
در این صفحه تیک گزینه Show hidden files and folders بایستی (ترفندستان) فعال باشد. همچنین دو گزینه Hide extensions for known file types و Hide protected operating system files نبایستی تیک خورده باشند.
پس از تنظیم نمودن این قسمت بر روی دکمه OK کلیک کنید و Folder Options را ببندید.

اکنون در صورتی که Ubuntu را نصب کرده‌اید به درایوی که ویندوز XP در آن نصب است بروید.
در همان root درایو، سه فایل به نام‌های boot.ini ،wubildr و wubildr.mbr وجود دارد.
این سه فایل را Copy کرده و در محلی مطمئن (به غیر از این درایو) Paste نمایید. این فایلها جنبه فایل پشتیبان را دارند و وجودشان برای احیای Ubuntu ضروری است.

حال فرض کنید ویندوز را تعویض نموده و ویندوز جدید نصب کرده‌اید.
Ubuntu شما از دست رفته است.
برای بازگردانی و احیای آن کافی است سه فایلی که در بالا از آنها پشتیبان تهیه کرده‌اید را مجدد Copy نموده و در درایوی که ویندوز جدید نصب شده است Paste کنید.
با این کار امکان دسترسی مجدد به Ubuntu فراهم می‌گردد.

افزودن آیکن سطل آشغال به صفحه دسکتاپ Ubuntu

Posted: 17 Aug 2011 11:09 AM PDT

(اوبونتو) یکی از معروف‌ترین و کاربرپسندترین توزیع‌های گنو/لینوکس است که با وجود عمر نسبتاً کوتاه خود توانسته است رشد زیادی در جذب کاربران داشته باشد. در صورتی که شما از کاربرانی باشید که از ویندوز به اوبونتو مهاجرت کرده‌اند، حتماً با قابلیت سطل آشغال یا Recycle Bin که محل ذخیره موقت فایل‌های پاک شده است آشنا هستید. در اوبونتو نیز چنین سطل آشغالی با نام Trash وجود دارد. اما بر خلاف ویندوز، آیکن سطل آشغال در صفحه دسکتاپ اوبونتو به صورت پیش‌فرض وجود ندارد. در این ترفند قصد داریم نحوه افزودن آیکن سطل آشغال به صفحه دسکتاپ را تحت دو میز کار Gnome و KDE در اوبونتو بازگو نماییم.


افزودن آیکن سطل آشغال به صفحه دسکتاپ در Gnome:
در صورتی که از رابط گرافیکی Gnome استفاده می‌کنید، ابتدا کلیدهای ترکیبی Alt+F2 را فشار دهید تا Run Application پدیدار شود.
در حالتی که gconf-editor در حالت انتخاب است بر روی دکمه Run کلیک کنید.
خواهید دید که Configuration Editor نمایان می‌شود.
در پنل سمت چپ، مسیر app/nautilus/desktop را طی کنید.
اکنون (ترفندستان) در پنل سمت راست، تیک گزینه trash_can_visible را بزنید.
حال بر روی دکمه X کلیک کنید تا Configuration Editor بسته شود.
آیکن Trash بر روی صفحه دسکتاپ شما پدیدار شده است.
نحوه پاک کردن محتویات Trash کاملاً مشابه Recycle Bin در ویندوز است. به این صورت که بر روی Trash در صفحه دسکتاپ راست کلیک کنید و Empty Trash را انتخاب نمایید.

افزودن آیکن سطل آشغال به صفحه دسکتاپ در KDE:
در صورتی که از رابط گرافیکی KDE استفاده می‌کنید، ابتدا از منوی K، گزینه Computer را انتخاب کنید.
سپس بر روی گزینه Trash راست کلیک کرده و Add to Desktop را انتخاب کنید. (ترفندستان)
آیکن Trash بر روی صفحه دسکتاپ شما پدیدار شده است.
برای پاک کردن محتویات Trash، پس از پاک کردن فایل، با دو بار کلیک بر روی Trash وارد آن شوید. حال فایل یا فایل‌های مورد نظر را انتخاب کرده و با فشردن کلید Delete از روی کیبورد آن را از داخل سطل آشغال نیز پاک کنید.

انتقال دکمه‏های پنجره به سمت راست در Ubuntu 10.04

Posted: 17 Aug 2011 11:07 AM PDT

در تاریخ 28 اسفند ماه 1388، نسخه 10.04 سیستم عامل Ubuntu (اوبونتو) به صورت آزمایشی (Beta) منتشر شد. این نسخه از این توزیع محبوب گنو/لینوکس با تغییرات زیادی همراه بوده است. یکی از جنجالی‌ترین این تغییرات، انتقال دکمه‌های پنجره (دکمه‌های مربوط به کمینه کردن، بیشینه کردن و بستن پنجره‌ها) از سمت راست صفحه به سمت چپ بوده است. در نسخه‌های قبلی اوبونتو، دکمه‌های پنجره همانند ویندوز، در سمت راست پنجره قرار داشت. اما در نسخه 10.04، دکمه‌های پنجره به مانند Mac OS به سمت چپ پنجره انتقال یافته است. در صورتی که این تغییر چندان به مذاق شما خوش نیامده است، می‌توانید با استفاده از این ترفند، دکمه های پنجره را از سمت چپ به سمت راست پنجره منتقل کنید، مشابه آن چیزی که در گذشته بود.


بدین منظور:
ابتدا کلیدهای ترکیبی Alt+F2 را فشار دهید تا Run Application پدیدار شود.
سپس در حالتی که gconf-editor در حالت انتخاب است بر روی دکمه Run کلیک کنید.
خواهید دید که Configuration Editor نمایان می‌شود.
در پنل سمت چپ، مسیر apps/metacity/general را طی کنید.
اکنون (ترفندستان) در پنل سمت راست، گزینه button_layout را بیابید و بر روی آن دو بار کلیک کنید.
در پنجره Edit Key، عبارت موجود در قسمت Value را به صورت زیر تغییر دهید:
menu:maximize,minimize,close

و بر روی دکمه OK کلیک کنید.
تغییر بلافاصله اعمال می‌شود.

همچنین به این موضوع دقت کنید، در نسخه‌های پیشین اوبونتو، همانند ویندوز، دکمه Minimize در سمت چپ دکمه Maximize قرار داشت. اما در نسخه 10.04 جای این دو دکمه عوض شده است. در تغییری که ما در بالا دادیم تنها دکمه‌ها را از سمت چپ به راست آوردیم. در صورتی که علاقه‌مند هستید جای دو دکمه Maximize و Minimize را عوض کنید و آن ها را عیناً همانند نسخه‌های پیشین و ویندوز کنید، کافی است به جای کد فوق، این کد را در قسمت Value وارد کنید:
menu:minimize,maximize,close

تنها مشکلی که وجود دارد این است که در صورت استفاده از تم پیش فرض اوبونتو 10.04، با تغییر مکان این دو دکمه، ظاهر دکمه‌ها مقداری نازیبا می‌شود.

غیرفعال کردن صداهای خوش‏آمدگویی در Ubuntu

Posted: 17 Aug 2011 11:06 AM PDT

به طور پیش‌فرض در سیستم عامل اوبونتو، دو نوع صدای ورود (Login) وجود دارد. ابتدا پس از روشن نمودن سیستم و وارد شدن به صفحه اصلی ورود و سپس پس از ورود به محیط دسکتاپ، صدای خوش‌آمدگویی پخش می‌گردد. وجود این صدا چندان ضروری به نظر نمی‌رسد. شاید تنها کاربرد این صدا زمانی باشد که شما از یک سیستم قدیمی و کند استفاده می‌کنید و فاصله زمانی بین روشن نمودن تا بالا آمدن سیستم زیاد است و این صدا می‌تواند به عنوان یک هشداردهنده عمل کند. همچنین اگر در یک محیط عمومی باشید، این صدا می‌تواند بیش از پیش آزاردهنده باشد. در این ترفند قصد داریم به معرفی نحوه غیرفعال کردن دو صدای لوگین در اوبونتو نسخه 10.04 و همچنین نسخه‌های قدیمی‌تر بپردازیم.



برای غیرفعال کردن صدای خوش‌آمدگویی نخستین که در صفحه Login Ready در Ubuntu 10.04 شنیده می‌شود:
ابتدا به System > Administration > Login Screen بروید.
اکنون (ترفندستان) بر روی دکمه Unlock کلیک کرده و رمز عبور حساب کاربری خود در اوبونتو را وارد نمایید و بر روی دکمه Authenticate کلیک کنید.
حال در پنجره Login Screen Settings تیک گزینه Play login sound را بردارید.

جهت غیرفعال نمودن صدای خوش‌آمدگویی که پس از ورود به صفحه دسکتاپ در Ubuntu 10.04 پخش می‌گردد:
به System > Preferences > Startup Applications بروید.
در لیست موجود، GNOME Login Sound را بیابید و تیک کنار آن را بردارید.

برای غیرفعال کردن صدای لوگین در نسخه‌های قدیمی‌تر اوبونتو نیز:
بایستی به System > Preferences > Sound رفته و در تب Sounds گزینه Log in را بر روی No Sound تنظیم کنید.

حل مشکلات Network Manager در Ubuntu 10.04

Posted: 17 Aug 2011 11:05 AM PDT

در صورتی که از سیستم عامل Ubuntu نسخه 10.04 استفاده می‌کنید ممکن است با یکی از مشکلات شایع موجود در این نسخه از اوبونتو برخورد کرده باشید. مشکلی که باعث می‌شود Network Manager شما اجرا نشود یا پیغام خطاهای گوناگون دهد. در این ترفند قصد داریم راهی ساده جهت رفع مشکلات پیش آمده برای Network Manager را در اوبونتو 10.04 مطرح کنیم.



بدین منظور:
ترمینال را (ترفندستان) با ورود به منوی Application و سپس انتخاب Terminal از قسمت Accessories باز کنید.
اکنون دستورات زیر را با دقت وارد نمایید: service network-manager stop
rm /var/lib/NetworkManager/NetworkManager.state
service network-manager start
سپس یک بار سیستم را مجدد راه‌اندازی کنید.
مشکل حل خواهد شد.

نظر شما درباره ایجاد آشنایی با جنس مقابل در محیط های اجتماعی از جمله کوچه و خیابان چیست ؟

Posted: 17 Aug 2011 11:03 AM PDT

اینجا اجرائ نمیشه
فرهنگ میخواد که متاسفانه نیست:24:

بچه ها نظر شما در مورد عربستان و ترکیه چیه؟

Posted: 17 Aug 2011 10:48 AM PDT

شخصا ازهیچ کدومشون خوشم نمیاداگه یادتون باشه چندسال پیش یک محموله ی طلای ایران به طرز عجیبی درترکیه پیداشد که به ایران هم بازنگشت حالا این که کیا تونستن این حجم طلا رو از مرز خارج کنند وبه چه نیتی این خوش خدمتی رو برای ترکیه کردن اونا که این کارو گذاشتن که بشه میدونن چرا. بهرحال سیاست دراداره کشور ایجاب می کند که دشمن تراشی نکنی وطبق منطق وبا حفظ منافع ملی پیش بری .اقتصاد هردوی این کشورها یه جورایی به ایران وابسته است ترکیه بیشتر به نظرم به نفع ترکیه نیست که ایران بخواد نقشش کمرنگ بشه یاضعیف بشه اونا به ما بیشتر احتیاج دارن تا ما به اونا

دختر پورحیدری هم ملی پوش شد+ عكس

Posted: 17 Aug 2011 10:33 AM PDT












عسل پورحیدری گلف باز خوب ایران چمدانش را برای سفر به چین بست.








گویا كادر فنی فدراسیون با برگزاری اسكورگیری قصد داشت نفرات اول تا سوم را شناسایی كند تا در مسابقات انفرادی و تیمی دانشجویان جهان شركت كنند و نفر چهارم فقط در انفرادی رقابت كند كه با این تفاسیر پورحیدری فقط در بخش انفرادی می تواند رقابت كند.

دختر آبی گلف ایران مصمم است كه در مسابقات انفرادی حریفانش را از گردونه رقابت خارج كند.

به گزارش نود، عسل پورحیدری گلف باز خوب ایران چمدانش را برای سفر به چین بست.
وی كه در آخرین لحظات به تركیب تیم اعزامی اضافه شد در دو اسكورگیری شركت كرد كه در مرحله اول دوم شد و در دومین بازی عنوان چهارم را كسب كرد.

پورحیدری دلیل افت خود در اسكورگیری دوم را نداشتن تمرین می داند و می گوید: در اسكورگیری اول یك هفته تمرین كردم و با ۸۰ ضربه دوم شدم. در دومین اسكورگیری هم قرار بود جمعه تمرین كنیم و شنبه مسابقه دهیم كه هر دو روز مسابقه دادیم.

من واقعا تمرین نداشتم و به همین دلیل افت كردم.


گویا كادر فنی فدراسیون با برگزاری اسكورگیری قصد داشت نفرات اول تا سوم را شناسایی كند تا در مسابقات انفرادی و تیمی دانشجویان جهان شركت كنند و نفر چهارم فقط در انفرادی رقابت كند كه با این تفاسیر پورحیدری فقط در بخش انفرادی می تواند رقابت كند.
با این حال دختر آبی گلف ایران مصمم است كه در مسابقات انفرادی حریفانش را از گردونه رقابت خارج كند.

وی می گوید: تمام تلاشم را می كنم تا در مسابقات انفرادی خودم را ثابت كنم.


پورحیدری معتقد است: زمین های گلف خارج از كشور خوب است و شرایط برای یك بازی زیبا مهیاست من هم در این مسابقات تلاش می كنم خوب بازی كنم تا بتوانم در مسابقات تركیه هم شركت كنم.

گفتنی است؛ عسل پورحیدری به همراه نازنین شهركی در مسابقات تیمی دوره قبل دانشجویان جهان سوم شد.











آینده نیوز (www.ayandenews.com)

اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم ...

Posted: 17 Aug 2011 10:28 AM PDT











اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی.
پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم ... در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است. باور کنید ...
گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم، سعی کنیم بیشتر بخندیم، تلاش کنیم کمتر گله کنیم، با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم، گاهی هدیه هایی که گرفته ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم، بیشتردعا کنیم، در داخل آسانسور و راه پله و... باآدم ها صحبت کنیم، هر از گاهی نفس عمیق بکشیم و قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.
سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم، گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم، با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم. برای انجام کارهایی که ماه ها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه ریزی کنیم! از تفکردرباره تناقضات لذت ببریم. برای کارهایمان برنامه ریزی کنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته کار مشکلی است! مجموعه ای از یک چیز (تمبر، برگ، سنگ، کتاب و... ) برای خودمان جمع آوری کنیم و در یک روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
گاهی در حوض یا استخر شنا کنیم. احساس خود را درباره زیبایی ها به دیگران بگوئیم. گاهی کمی پابرهنه راه برویم! بدون آن که مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی کنیم. وقتی کارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یک بستنی بخریم و با لذت بخوریم. سعی کنیم فقط نشنویم، بلکه به طور فعال گوش کنیم و رنگ ها را بشناسیم و از آن ها لذت ببریم.
وقتی از خواب بیدار می شویم، زنده بودن را حس کنیم. زیر باران راه برویم، کمتر حرف بزنیم و بیشترگوش کنیم. قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش کنیم و مراقب تغذیه خود باشیم. چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم. اگر توانستیم گاهی کنار رودخانه بنشینیم و در سکوت به صدای آب گوش کنیم. هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم. احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نکنیم. به دنیای شعر و ادبیات نزدیک تر شویم. گاهی از دیدن یک فیلم در کنار همه اعضای خانواده لذت ببریم. تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه کنیم و از هر آنچه داریم خود و دیگران استفاده کنیم ممکن است فردا دیر باشد.

http://doctormortezaee.blogfa.com

هموطن عزیز، دشمنان.... {بخونید، جالبه}

Posted: 17 Aug 2011 10:28 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Maryam (پست 341453)
میدونی من مصر رو گفته های پیشم ***** دشمنای ما دلیل اُفت ما نمی شن
آهنگ سرباز وطن از یاس:a (25):


.



خانمی متاسفانه گیراییم مشکل داره... یعنی منظور نمیگیرم!

رک میگفتی، بیشتر صفا میداد... اگه تمایل داری حرفتو رک بزن تا بحثو ادامه بدیم.:a (25):

نقل قول:

نوشته اصلی توسط alireza3300 (پست 341457)
یکی نیست بگه خب مگه شما نداریم
شمام تلاش کنید که باورهای مردم مملکتتونو قوی کنید



خوب عزیز من، اینا دارن میگن که شمای جوون برو چندتا کتاب بخون، کتاب غیر درسی بخون، تا اوضاع کشور دست بیاد.... بنده خداها دارن ثواب میکنن شما اونوقت....!


خودت بشین با خودت فکر کن، ببین چقدر اطلاع در مورد مسائل کشورت داری!!!
ببین مشکل کشورت چیه... درمونش چیه... نمیخاد راه و روش یه تفکر خواص رو در پیش بگیری، خودت فکر کن و خودت حلاجی کن.


و شما در برابر کشورت مسئولیت داری....خواه مسئولیت پذیر باش، خواه نباش.:)






.

نیكی كریمی : بین تهران و لندن زندگی می كنم

Posted: 17 Aug 2011 10:18 AM PDT












رشته اصلی من تنیس است و بازی های آن را دنبال می كنم از جمله گرانداسلم ها را ؛ اما پیگیر اخبار فوتبال هم هستم.








از بعضی جهات خیلی شبیه هم هستند. هر دو عین زندگی جریان دارند. اتفاقاتی كه در زندگی می افتد، مثل یك لیگ و بازی فوتبال است. خطاهایمان چیست، اینكه كی گل بزنیم، باخت ها و بردها و نقاط ضعف و قوت مان، موفقیت هایمان و حریف مان و... اینها خیلی شبیه زندگی روزمره و سالانه ماست. طبعاً سینما هم چون شبیه زندگی است و همین ویژگی ها را دارد.

وقتی نیكی كریمی در ابتدای برنامه هفت در بررسی و تحلیل اولین فیلم در حال اكرانش نام خبر ورزشی را به زبان آورد و گفت اخبار جام جهانی را در این روزنامه می خواندم، جرقه مصاحبه ورزشی با او در ذهن ما نقش بست و به همین بهانه و البته به دلیل اقبال مردم نسبت به این فیلم و شروع هفته دوم نمایش سوت پایان در سینماها با هم گفت وگویی ورزشی با خبر ورزشی داشت. گفت وگویی كه با سوت پایان شروع شد و به فوتبال كشید...

* بگذارید ابتدا از نام فیلم شما شروع كنیم. چرا سوت پایان؟

در زمان یك ماهه پیش تولید فیلم، بازی های جام جهانی در جریان بود. وقتی با عوامل كار صحبت می كردم، این ویژگی را در نقش اصلی گنجاندیم كه او هم مثل همه مردم تحت تأثیر فوتبال و جام جهانی است. بعداً در برنامه ریزی كار طوری جلو رفتیم كه سكانس پایانی فیلم در فیلمنامه شب فینال جام جهانی ۲۰۱۰ همزمان شود. یعنی «سوت پایان» جام جهانی با سوت پایان زندگی این فرد با هم زده می شد و این طوری اسم فیلم را هم گذاشتیم سوت پایان.

* حالا كه اسم فیلم تان را ورزشی انتخاب كرده اید، این امكان هست كه شما برای فیلم های بعدی سراغ سوژه های ورزشی بروید؟

فكر نمی كنم! دو، سه سال پیش آقای كیارستمی طرحی را با من در میان گذاشت كه بسیار زیبا بود. بچه ای كه دچار بیماری است، با یك فوتبالیست سرشناس توسط خانواده اش مواجه می شود و در جریان این برخوردها اتفاقات جالبی می افتد. من آن زمان احساس كردم اگر بخواهم وارد این فضا شوم باید اطلاعات زیادی از فوتبال داشته باشم كه ندارم! تا الان تعداد زیادی فیلم ورزشی یا مستند دیده ام كه به اطلاعاتم افزوده ؛ اما برای ساخت یك فیلم باید باز هم بیشتر اطلاعات داشته باشم.

*مستند مارادونا را دیده اید؟

بله، من در جشنواره های مختلف داخلی و خارجی بارها داور بوده ام و مستندهای زیادی دیده ام. مثلاً یك مستند هم از كانتونا دیده ام. به نظرم اگر مستندی خوب ساخته شود، حتماً ماندگار خواهد شد و بارها خودم نیز سر ذوق آمده ام تا مستندی بسازم. كسی چه می داند، شاید یك روز هم مستندی ورزشی ساختم!

*شما برای شركت در فستیوال های مختلف هنری به شهرهای مختلف دنیا می روید كه فوتبالی هم هست. آیا در جریان این سفرها به ورزشگاه هم رفته اید؟

حقیقتاً هنوز پیش نیامده ولی خیلی دوست دارم. من بین تهران و لندن زندگی می كنم. به كرات پیش آمده كه زمان بازی چلسی آرسنال در لندن بوده ام. بارها به خودم گفته ام این بازی را بروم از نزدیك ببینم ؛ اما نشده كه به ورزشگاه بروم. دوست هم داشتم به ورزشگاه بروم ولی نشده... فكر می كنم واقعاً دیدنی است. حتماً در سفر بعدی می روم.

*چند درصد سینماگران، فوتبال را دنبال می كنند؟

خیلی زیاد. رشته اصلی من تنیس است و بازی های آن را دنبال می كنم از جمله گرانداسلم ها را ؛ اما پیگیر اخبار فوتبال هم هستم. هركس در رشته ای تخصصی دارد؛ اما همه فوتبال را دوست دارند. مثلاً سال قبل سر كار آقای كمال تبریزی به نام «خیابان های آرام» در ارمنستان بودیم و می دیدم كه همه آقایان به شدت پیگیر نتایج فوتبال بودند و مدام بعد از هر صحنه فیلمبرداری از بازی ها می پرسیدند!

*بازی های ملی چطور؟ خودتان دنبال نمی كنید؟

پدرم مدال قهرمانی بوكس در سطح آسیا دارد. یعنی در كنار علاقه و تحصیل در ادبیات، همیشه حال و هوای ورزشی در منزل ما بود و نتایج فوتبال را هم دنبال می كردیم اما من شخصاً خیلی اهل فوتبال نیستم.

*اما می گویند خیلی فوتبالی هستید...

نه این طور نیست.

*حتی ملی؟

چرا، بازی هایی كه همه ملت روی آن تمركز می كنند من هم دنبال می كنم، مثل استرالیا ولی نه همه بازی ها.

* رنگ مورد علاقه؟

(با خنده) آمده اید اینجا كه این یكی را بپرسید! خب بنویسید آبی را دوست دارم.

* خارجی ها چطور؟

رئال، چلسی و آرسنال. بازی های منچستر را هم دوست دارم

*خیلی عجیب است شما در لندن زندگی می كنید و منچستریونایتد را دوست دارید. لندنی ها از این تیم متنفرند!

این قانون در مورد من صدق نمی كند. واقعاً تیم خاصی را دوست ندارم. من فقط بعضی بازی ها را دنبال می كنم ؛ مثلاً بازی های منچستر آرسنال، چلسی آرسنال یا رئال بارسلونا.

*بین چهره های ورزشی به چه كسی علاقه بیشتری دارید؟

واقعاً نمی توانم شخص خاصی را اسم ببرم. آدم های زیادی داریم كه در رشته های مختلف كارشان را به خوبی انجام می دهند و برایم قابل احترام هستند ولی اجازه بدهید اسم از كسی نبرم.

حتی فوتبال؟

به خصوص در فوتبال!

* شهاب حسینی نقش اول مرد فیلم شما بود. او چقدر به فوتبال علاقه دارد؟

از خودشان بپرسید بهتر است ولی زمان كار می دیدم كه با علاقه نتایج جام جهانی و بازی ها را دنبال می كند.

* بعضی كارشناسان معتقدند بین فوتبال و سینما وجوه مشترك زیاد است. دوربین ها، تهیه كننده و كارگردان و بازیگران شما مثل مدیرعامل، سرمربی و فوتبالیست های ما هستند. نظر شما چیست؟

از بعضی جهات خیلی شبیه هم هستند. هر دو عین زندگی جریان دارند. اتفاقاتی كه در زندگی می افتد، مثل یك لیگ و بازی فوتبال است. خطاهایمان چیست، اینكه كی گل بزنیم، باخت ها و بردها و نقاط ضعف و قوت مان، موفقیت هایمان و حریف مان و... اینها خیلی شبیه زندگی روزمره و سالانه ماست. طبعاً سینما هم چون شبیه زندگی است و همین ویژگی ها را دارد.

* استاد علی نصیریان می گفت «بعضی وقت ها نمایش تیم های اروپایی شبیه باله روسی می شود»...

البته اگر خوب بازی كنند نه مثل بعضی تیم های ما!

* بله، ایشان هم مثال از تیم های اروپایی و بارسلونا می آورد. البته مقابل شما نمی شود حرف از بارسلونا بزنیم!

(باخنده) كسی نمی تواند بگوید بارسلونا بد است. نمی شود كه!

* بعد از اكران «سوت پایان» نقاط ضعف و قوت فیلم تان را چطور دیدید؟ پس از دیدن واكنش های مردم و صحبت با آنها به چه نقطه ای رسیدید؟ فكر می كنید اینها چقدر به شما برای كار بعدی تان كمك می كند؟

تجربه لذت بخشی بود و البته بسیار سخت. برای ساخت فیلم، انرژی مضاعفی لازم داشتم ولی خوشبختانه یك گروه خوب و حرفه ای كارها را خیلی راحت كرد. الان هم پخش حرفه ای هدایت فیلم خیلی كمك كرده. در كل خدا خیلی دستم را گرفته و كمكم كرد و از این «اولین» فیلم من كه روی پرده رفت، خیلی راضی هستم. خدا را شكر.

* نیكی كریمی از این به بعد فقط به فكر كارگردانی خواهد بود؟

نه، به بازیگری هم ادامه خواهم داد. من بازیگری را دوست دارم.










مصاحبه : آینده نیوز (ayandenews.com)

داستان مدیریتی؛ آلیس در سرزمین عجایب

Posted: 17 Aug 2011 10:13 AM PDT

مطلب بسیار اموزنده ای بودمخصوصا اون قسمت که مهم اینه که هدف تنها ازنظر خودمون ممکن بیاد نه دیگران. هدف مثل یه نقطه ی روشنه که باید براخودمون تعیین کنیم وبه سمت اون نقطه حرکت کنیم درواقع این هدفه که به ما جهت میده هدفها رو اگه بتون تقسیم بندی کنیم مثلا بلندمدت وکوتاه مدت خیلی کاراتره .برای رسیدن به هدف اصلیمون باید هدف رو خورد کردوگام به گام به هدف اصلی نزدیک بشیم. این جوری وقتی به هدف اون مرحله برسیم رضایت ناشی از این پیروزیهای کوچک باعث بالارفتن انگیزه واعتماد به نفس برای رسیدن به هدف اصلی میشه.

تجربه ای برای هوشیاری ( 28 مرداد )

Posted: 17 Aug 2011 10:09 AM PDT

تجربه ای برای هوشیاری




















۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای ایران و موقعیت سیاسی و اجتماعی آن یک روز تلخ است؛ روزی است که با کودتا یک دولت قانونی سرنگون می شود. عوامل خارجی با دست نشاندگان و کارگزاران داخلی آن علیه دولت دکتر محمد مصدق کودتا و قدرت را از مسیر قانونمداری خارج می کنند. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تاثیر عمیقی بر تاریخ معاصر ایران داشته است و مهم ترین آن مستقر شدن استبداد بود و استبداد خود به تنهایی کافی است تا کشوری را نابود و آینده آن را ویران کند و به لحاظ همین تاثیر مخرب است که ملت ها در مقاطعی با تحمل هزینه های سنگین مالی و جانی بسیار به جنگ آن برخاسته اند تا جلو ویرانگری بیشتر آن را بگیرند. مبارزات مردم شیلی یکی از این نمونه هاست دلیل یا مبارزات چندین ساله مردم اسپانیا با تحولات اجتماعی دوران معاصر حکومت مطلوب آن است که بر دموکراسی متکی باشد.
در حکومت دموکراسی اراده مردم از طریق انتخابات و رای آزاد نحوه مدیریت و اداره کشور را در شوون مختلف تعیین می کنند و قدرت از طریق مردم واگذار و اداره و نظارت می شود. قدرت پاسخگو می شود و خرد جمعی مقبول و مورد عمل قرار می گیرد و بنیان های رشد اجتماعی، توسعه پایدار و همه جانبه استوار می شود و دو کشور به پیش می روند.
در حکومت استبدادی استعداد ها کشته می شود و با عنایت به قدرت های سلطه گر و سلطه جو در کشورهای به اصطلاح جهان سوم دولت کودتا و حکومت مبتنی بر استبداد که دستش از دریافت حمایت مردم کوتاه است، طعمه چرب و شیرینی است برای سلطه گران بین المللی و نتایج حاصل از آن غارت سرمایه های ملی و فقر، بیکاری و عقب ماندگی است و ایران پس از تسلط حکومت کودتا یک نمونه روشنی است از آنچه گفته شد.
خارجیان و به خصوص آمریکا بر همه شوون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مملکت مسلط شدند. حکومت استبدادی برای اینکه با اعتراضات مردمی مواجه نشود، سازمان مخوف «ساواک» را تاسیس می کند و زندان ها از آزادی خواهان و عدالت جویان پر شده و صداهای اعتراضی اصلاحی به شدت سرکوب و خاموش می شود. نهادهای مردم سالاری مثل احزاب به سرعت تحت یک نظام محدود حزبی فرمایشی و هماهنگ با استبداد به وجود می آید و از آن طریق و نظارت سرکوبگرانه ساواک مجلس فرمایشی شکل می گیرد و دامنه استبداد تمام نهادهای اجتماعی گسترش می یابد و نهادهای اقتدار اجتماعی و از جمله پلیس و ارتش در خدمت آن قرار می گیرند و ثمره آن سلطه خارجی است که تا همه ارکان اجتماعی نفوذ می کند و البته مردم ما هم که برای استقرار حکومت مردمی مجاهدانه از زمان مستقر کردن مشروطه برای استقرار در نظام سیاسی مبتنی و متکی بر اراده مردم زحمت کشیده و خون ها داده بود در برابر حکومت متکی بر کودتا و به رغم سختی های آن قد علم کرد و ۲۵ سال مبارزه کرد تا سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی که با مشارکت اکثریت قاطع همه طبقات مردم تحقق یافت، آن را سرنگون کرد.
به خاطر سپردن روز ۲۸ مرداد ۳۲ و زنده نگه داشتن آن از این جهت اهمیت دارد که فرصتی است برای همه نهادهای اجتماعی، علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، با هوشیاری کامل و تا به بررسی مستمر راه های تقویت حکومت مردمی و حاکمیت اراده ملی بیندیشند.
با پیچیده شدن امور اجتماعی، استبداد نیز پیچیده می شود و چنان نیست که عریان وارد میدان شود تا همه به آن سنگ بزنند؛ بنابراین برای مردم ما که هم زخم استبداد را بر پیکر خود دارند و هم نشان انقلاب اسلامی برای تحقق نظام جمهوری اسلامی بر تارک شان می درخشد، لازم است که نه از آن زخم خود را در امان ببینند و نه به این نشان مغرور و دل خوش، بلکه باید همواره با هوشیاری برای جلوگیری از نفوذ این سم مهلک که ممکن است به نرمی و آهسته نهادهای اجتماعی وحتی روحی فردی را مسموم کند از خود مراقبت کنند.

بر فراز قله ماه رمضان

Posted: 17 Aug 2011 10:04 AM PDT

فراز قله ماه رمضان









همه روزهای سال از آن خدا است و همه ماه ها هم ماه او است.




















همه روزهای سال از آن خدا است و همه ماه ها هم ماه او است. اما چرا رسول خدا صلّی الله علیه و آله در میان ماه های دوازده گانه، تنها ماه رمضان را «ماه خدا» نامیده است؟ گویا که خداوند، در این ماه نمک دیگری قرار داده تا از دیگر ماه ها متمایز باشد و همچون خورشید در میان دیگر ستارگان بدرخشد.


● رمضان، ماه کرامت پروردگار
امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: روزی از روزها(در آستانه ماه مبارک رمضان) رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای ما خطبه ای خواند و درباره این ماه چنین فرمود:
«ای مردم! همانا ماه خداوند با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است. ماهی که نزد خداوند بهترین ماه ها و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعت هاست. این ماهی است که در آن به میهمانی خداوند دعوت شده اید و از اهل بخشندگی و کرم خداوند قرار گرفته اید.» (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۲۹۵)
آری، پیامبر خدا در این فراز زیبا، رمضان را «ماه کرامت و بخشندگی پروردگار» (جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ) دانسته است. اگرچه «رحمت پروردگار»، همیشه و در همه حال، شامل حال بندگان او می شود، اما «کرامت و بزرگواری» او حکم می کند، تا زمانی ویژه را برای بخشش و عنایتی خاص قرار دهد. خداوند عالم، این ماه را ماهی ویژه برای کرامت و بخشندگی قرار داده و درهای رحمتش را چهار طاق، به روی بندگانش گشوده است و تنها در پی بهانه ای است که جود و کرمش را به رخ بکشد و سرتاپای بنده اش را از طلای معنویت پر کند.
روشن است که عبور از هر بلندایی، فرازی را می طلبد و در نهایت فرودی را خواهد خواست. ماه خدا که آغاز می شود، صعود به قله نیز کلید می خورد. چهارده شبانه روز باید تلاش کرد تا به قله این ماه رسید و چهارده شبانه روز دیگر نیز با کم و زیادش باید، کوشید تا از قله این ماه بزرگ، فرود آمد. اما همه ما تنها یک شب بر قله این ماه مهمان خواهیم بود و تنها یک روز را در بلندای این ماه سپری خواهیم کرد


● قله ماه کرامت از آن کیست؟
انسان برای رسیدن به پیشرفت و تکامل حقیقی باید مسیری پر از پستی ها و بلندی ها را بپیماید. تمامی روزها و ماه های سال، پستی ها و بلندی های روزگارند که باید با تدبیری شایسته درنوردیده شوند. اما ماه خدا همانند کوهی استوار است که برای رسیدن به هدف، بالاجبار باید از قله آن نیز گذر کرد.
روشن است که عبور از هر بلندایی، فرازی را می طلبد و در نهایت فرودی را خواهد خواست. ماه خدا که آغاز می شود، صعود به قله نیز کلید می خورد. چهارده شبانه روز باید تلاش کرد تا به قله این ماه رسید و چهارده شبانه روز دیگر نیز با کم و زیادش باید، کوشید تا از قله این ماه بزرگ، فرود آمد. اما همه ما تنها یک شب بر قله این ماه مهمان خواهیم بود و تنها یک روز را در بلندای این ماه سپری خواهیم کرد.
قله این ماه از آن کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام است. در نیمه این ماه خداوند بزمی وصف ناپذیر برایمان فراهم کرده است. بزمی که در آن، ما هستیم و خدای کریم و ماه کریم و امام کریم
نیمه هر ماهی قله آن ماه است و نیمه ماه رمضان نیز قله بلندترین و مهمترین ماه سال. اما بی شک خداوند، این قله را که هر ساله این همه کوهنورد به خود می بیند و این همه مهمان را در خود جای می دهد، بی صاحب رها نمی کند و ماموری ویژه برای پذیرایی میهمانانش قرار خواهد داد. ماموری که از یک سو همرنگ کرامت و بزرگی این ماه باشد و از سوی دیگر، هم آواز جود و کرم پروردگار باشد.
به نیمه ماه که می رسیم، چهره شاداب و پرکرامت آقایی را خواهیم دید که جهانی از کرم او به وجد آمده است. مردی از تبار کریمان. گویی که خداوند در بلندای این ماه، کریم ترین مامور خود را به دنیا عرضه کرده و میلاد با سعادتش را در چنین شبی رقم زده است.
آری، قله این ماه از آن کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام است. در نیمه این ماه خداوند بزمی وصف ناپذیر برایمان فراهم کرده است. بزمی که در آن، ما هستیم و خدای کریم و ماه کریم و امام کریم.
پیامبر خدا در این فراز زیبا، رمضان را «ماه کرامت و بخشندگی پروردگار» (جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ) دانسته است. اگرچه «رحمت پروردگار»، همیشه و در همه حال، شامل حال بندگان او می شود، اما «کرامت و بزرگواری» او حکم می کند، تا زمانی ویژه را برای بخشش و عنایتی خاص قرار دهد. خداوند عالم، این ماه را ماهی ویژه برای کرامت و بخشندگی قرار داده و درهای رحمتش را چهار طاق، به روی بندگانش گشوده است و تنها در پی بهانه ای است که جود و کرمش را به رخ بکشد و سرتاپای بنده اش را از طلای معنویت پر کند


● کریم آل طه در قله ماه کرم پروردگار
امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره به همه ما آموخته تا اهل بیت را «پایه های اصلی بخشندگی و کرم» بدانیم و آنها را «اصول الکرم» بنامیم. بنابراین هیچ کس نمی تواند در هیچ کجای عالم، در گذشته و حال و آینده بشر، کریم تر از اهل بیت پیدا کند. چرا که اساس کرم و بخشندگی نزد آنان است و دیگران از کرامت آنها است که به این صفت ارزنده دست یافته اند.
اما در میان همین خانواده پرارزش، یکی شهره شهر شده و گویا که گوی سبقت را در این زمینه از هم ربوده است. نقل شده که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دو فرزندش را هنگام بیماری رسول خدا صلّی الله علیه و آله که در همان بیماری از دنیا رفت، نزد آن حضرت برد و گفت: ای رسول خدا! اینان دو فرزند تو هستند. میراثی به آن دو عنایت فرما. پیامبر خدا فرمود:
أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّ لَهُ هَیْبَتِی وَ سُؤْدُدِی وَ أَمَّا الْحُسَیْنُ فَإِنَّ لَهُ جُرْأَتِی وَ جُودِی (الخصال، ج ۱، ص ۷۷)؛ «هیبت و بزرگواری خود را به حسن و جرات و بخشش خود را به حسین واگذار نمودم.»
تاریخ، داستان های فراوانی از جود و کرم اهل بیت برایمان به یادگار نهاده اما در میان این نمونه های تاریخی، زندگی امام حسن علیه السلام در این مساله، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت متفاوت است.
این تنها یک نمونه از جود و کرم او است. پس دستانتان را بگشایید و در بلندای ماه کرامت از نماینده کرامت و بخشندگی پروردگار تا می توانید، طلب کنید
مردی نزد حضرت امام حسن ایستاد و گفت: ای پسر امیرالمؤمنین! تو را بحق آن کسی که این نعمت را بدون شفاعت به تو داده، قسم می دهم که مرا از دست این دشمن ستمگر و جاهل نجات ده. دشمنی که به پیر احترام نمی گذارد و به کودک رحم نمی کند. امام حسن علیه السلام فرمود: دشمن تو کیست تا من حق تو را از او بگیرم؟ گفت: «فقر و بی نوایی». امام به خادم خود فرمود:
«أَحْضِرْ مَا عِنْدَکَ مِنْ مَوْجُودٍ»؛ «هر آنچه که از موجودی نزد تو است، بیاور!»
وی رفت و مبلغ پنج هزار درهم آورد و امام نیز به او داد و به او فرمود:
«بِحَقِّ هَذِهِ الْأَقْسَامِ الَّتِی أَقْسَمْتَ بِهَا عَلَیَّ مَتَی أَتَاکَ خَصْمُکَ جَائِراً إِلَّا مَا أَتَیْتَنِی مِنْهُ مُتَظَلِّما»؛ «تو را بحق این قسم ها که به من دادی، قسم می دهم که هر گاه این دشمن متوجه تو شد، نزد من بیا و از آن شکایت کن! (بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵)
این تنها یک نمونه از جود و کرم او است. پس دستانتان را بگشایید و در بلندای ماه کرامت از نماینده کرامت و بخشندگی پروردگار تا می توانید، طلب کنید.

روستای لیقوان در دامنه کوه سهند تبریز +تصویر

Posted: 17 Aug 2011 09:57 AM PDT

بزرگترین جراح مغز جهان پروفسور سمیعی

Posted: 17 Aug 2011 09:45 AM PDT

فقط باید گفت درود به شرف این ایرانی پاک نهاد و هر ایرانی میهن پرستی باد .

فرمایشات گهر بار یک متخصص کامپیوتر

Posted: 17 Aug 2011 09:13 AM PDT

شما آقایون اصلا از اولش

چشم دیدن تواناییهای خانوما رو نداشتین..

تذکر به خویشتن . بايد كه اين رو خواند

Posted: 17 Aug 2011 08:58 AM PDT

ممنونم

بسیار زیبا و تامل برانگیز بود.

10 موضوعي كه زنان در آن قويترند ؟؟

Posted: 17 Aug 2011 08:44 AM PDT

فکر میکنم به درصد بالای هوش زنان هم باید اشاره میکردین.

زنان باهوشتر هستند.

..:: ســــــــوژه های داغ داغ وطنــــــی ... از خنــــده تا صبح نمی خوابی ::..

Posted: 17 Aug 2011 08:39 AM PDT

تو این عکس اولی سمت چپ خیلی شبیه افشین پیروانی است:hiddend (13):

خلاقیت ژاپنی ها در گل فروشی

Posted: 17 Aug 2011 08:36 AM PDT









دانلود ساعت های زیبا برای صفحه دسکتاپ(خیلی خوشگلن)

Posted: 17 Aug 2011 08:29 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sara (پست 7129)
یک ساعت بسیار زیبا که میتونه به اشکال متفاوت تبدیل بشه
حتما دانلود کنید چون باعث زیبایی دسکتاپ شما میشه ...
(برای عوض کردن شکل ساعت روی آیکون برنامه کنار ساعت ویندوز راست کلیک کنید و قسمت options روی انتخاب کنید و از منوی باز شده به قسمت Appearance برید و هر مدل رو که دوست داشتید انتخاب کنید)
*** ------------------------------------------------------------------------- ***
عکسی از انواع مدلهای همین ساعت :

برای دانلود کد زیر را در آدرس بار مرورگر اینترنت خود کپی کنید
***------------------------------------------------------------- ***
==> دانلود ساعت <==
کد:

http://jaja2006.persiangig.com/Download/ClockX15b.exe
ای زیبا برای ویندوز شما ویندوز شما

ممنون خيلي به درد خورد

پزشكان آمريكايي پاي يك كودك را برعكس پيوند زدند

Posted: 17 Aug 2011 08:17 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط khosroo (پست 341464)
من فکر کنم عنوان بهتری را باید انتخاب میکردی:hiddend (13):

ميشه خواهش كنم دليلتونو بفرماييد؟؟؟

&&مصربه روايت كاريكاتور&&حال كن&&

Posted: 17 Aug 2011 08:03 AM PDT

وضعیت آینده ما و ارزش تولید نفت و گاز ایران ؟؟؟حتمه بخونين

Posted: 17 Aug 2011 08:01 AM PDT

میدونید چرا ما پیشرفت نمیکنیم چون نفت داریم میفروشیم میخوریم چرا بیاد تلاش کنیم کار کنیم که پول در بیاریم نفت داریم میفروشیم
ولی بقیه مثلا امریکا نفت نداره مجبور بودن تلاش کنن سخت جان بکنن الان اونها از ما جلو تر هستن نفت ما تموم میشه این بار ما باید بریم تلاش کنیم و از اونها انرژی بخریم

تا عقب کار نکند جان در عذاب است.

بفرمایید خواب +تصاویر

Posted: 17 Aug 2011 07:44 AM PDT

هههههههههه.:a (4)::a (4):

بهترين پست هايي كه در اين انجمن گذاشتيد ؟؟

Posted: 17 Aug 2011 07:40 AM PDT

تصویر یک مورچه درحال حمل یک قطره آب فووق العاده

Posted: 17 Aug 2011 07:40 AM PDT

بسيار عالي:hiddend (30)::hiddend (30):

نظر سنجی در مورد سرعت سایت

Posted: 17 Aug 2011 07:22 AM PDT

سرعت بد نيست ،اما اميدوارم بهتر شه:hiddend (23)::hiddend (23):

**به یک بار خواندن می ارزد**

Posted: 17 Aug 2011 07:18 AM PDT

ازدواج یعنی از دست دادن توجه تعداد کثیری از افراد

و بدست آوردن بی توجهی یک فرد !

.

.

.

خدایا به خوبان عزت داده ای به بدان ثروت

نکند ما به تماشای جهان آمده ایم!!؟

.
.
.
فقط کاشف الکل رازی نبود !
مصرف کنندگان الکل هم راضی اند
.
.
.
اگر داری زنی زشت و دغل باز / تو نیکی میکن و در دجله انداز
بکن خود را خلاص از دست آن زن / که ایزد در خیابانت دهد باز !
.
.
.
اینایی که همه چیزو رو دسکتاپ سیو می‌کنن
همونایی هستن که از راه می‌رسن شلوارشونو پرت می‌کنن گوشه‌ی اتاق !
.
.
.
سالهای متمادیه برام سواله
واقعاً… ، توکه با عشوه گری، از همه دل میبری ، منو شیدا میکنی ، چرا
نمی رقصی ؟؟؟؟
مشکلت دقیقاً چیه ؟!؟!؟!
.
.
.
اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده
.
.
.
می دونی چرا با ازدواج دین آدم کامل میشه؟
چون تا قبل ازدواج فکر میکنه دنیا بهشته …!!؟
اما بعدش به جهنم اعتقاد پیدا میکنه!!!؟؟؟؟
.
.
.
تفسیر "یک دقیقه"، از زبان کسی که پشت در توالت منتظر ایستاده
با کسی که داخل توالت است, نشان می دهد که زمان یک تعریف واحد ندارد !
.
.
.
يارو یه دوقولو میبینه بعد میزنه زیر خنده
میگن چرا میخندی..؟
میگه تابلوئه فوتوشاپه





در خانه خدا بیاموز....

Posted: 17 Aug 2011 07:05 AM PDT

شبی در خواب دیدم مرا می‌خوانند، راهی شدم، به دری رسیدم، به آرامی در خانه را کوبیدم.

ندا آمد: درون آی.

گفتم: به چه روی؟

گفت: برای آنچه نمی‌دانی.

هراسان پرسیدم: برای چو منی هم زمانی هست؟

پاسخ رسید: تا ابدیت!

تردیدی نبود، خانه، خانه خداوندی بود، آری تنها اوست که ابدی و جاوید است.

پرسیدم: بار الهی چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟

پاسخ آمد: اینکه شما تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌برید و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به کودکی می‌گذرانید.

اینکه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌کنید و سپس تمام دارایی خود را صرف بازیابی سلامتی می‌نمایید.

اینکه شما به قدری نگران آینده‌اید که حال را فراموش می‌کنید، در حالی که نه حال را دارید و نه آینده را.

این که شما طوری زندگی می‌کنید که گویی هرگز نخواهید مرد و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر می‌گیرد که گویی هرگز زنده نبوده‌اید.

سکوت کردم و اندیشیدم،در خانه چنین گشوده، چه می‌‌طلبیدم؟ بله، آموختن.

پرسیدم: چه بیاموزم؟

پاسخ آمد: بیاموزید که مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی‌کشد ولی برای التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز است.

بیاموزید که هرگز نمی‌توانید کسی را مجبور نمایید تا شما را دوست داشته باشد، زیرا عشق وعلاقه دیگران نسبت به شما آینه‌ای از کردار و اخلاق خود شماست .

بیاموزید که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکیند، از آنجایی که هر یک از شما به تنهایی و بر حسب شایستگی‌های خود مورد قضاوت و داوری ما قرار می‌گیرد.

بیاموزید که دوستان واقعی شما کسانی هستند که با ضعف‌ها و نقصان‌های شما آشنایند ولیکن شما را همانگونه که هستید و دوست دارند.

بیاموزید که داشتن چیزهای قیمتی و نفیس به زندگی شما بها نمی‌دهد، بلکه آنچه با ارزش است بودن افراد بیشتر در زندگی شماست.

بیاموزید که دیگران را در برابر خطا و بی‌مهری که نسبت به شما روا می‌دارند مورد بخشش خود قرار دهید و این عمل را با ممارست در خود تقویت نمایید.

بیاموزید که دونفر می‌توانند به چیزی یکسان نگاه کنند ولی برداشت آن دو هیچگاه یکسان نخواهد بود.

بیاموزید که در برابر خطای خود فقط به عفو و بخشش دیگران بسنده نکنید، تنها هنگامی که مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتید، راضی و خشنود باشید.

بیاموزید که توانگر کسی نیست که بیشتر دارد بلکه آنکه خواسته‌های کمتری دارد.

به خاطر داشته باشید که مردم گفته‌های شما را فراموش می‌کنند، مردم اعمال شما را نیز از یاد خواهند برد ولی، هرگز احساس تو را نسبت به خویش از خاطر نخواهند زدود.

قوانین: .... ، .... ، ....

Posted: 17 Aug 2011 07:02 AM PDT

قانون گاو:

گاو سرشو می‌اندازه پایین و کار خودشو انجام میده، کاری نداره کسی چی میگه! از شاخش هم استفاده نمی‌کنه، چون بهترین شاخ زن‌ها رفتن توی میدان گاو بازی و نابود شدند.برای مثال شما قصد داری به عیادت کسی در بیمارستان بری، بهترین راه اینه که راه خودت را بگیری و مستقیم وارد بخش بشی و به کسی هم توجه نکنی، حالا مثلا اگر از نگهبان بپرسی که "الان ساعت ملاقات هست؟" یا این که "می‌تونم برم تو؟" اگر هیچ مشکلی هم وجود نداشته باشه، نگهبانه برای اینکه قدرت خودشو بهت نشون بده جلوت را می‌گیره. این قانون در جاهایی که قوانین مسخره و دست و پا گیر داره هم کاربرد داره، یعنی خیلی موانع قانونی (یا بهتر بگم سنگ اندازی‌ها) در مرحله آغازین کارها بیشتر جلوه می‌کنند، وقتی شما بی‌توجه به همه‌ آنها کارت را آغاز کردی، اکثر آنها خود به خود کنار می‌روند یا افراد مجبور میشن خودشونو با شما وقف بدن. در کل این قانون (قضیه) در جوامعی مثل جامعه ایران که فضولی در کار دیگران امری پسندیده‌ای محسوب می‌شود بسیار کاربرد دارد!!

قانون سگ:

سگی شما رو دنبال کرده و شما فقط یه قرص نان دارید، اگر کل نان را جلوش بندازید، زود می‌خوردش و بعدش به شما حمله می‌کنه، پس بهترین کار اینه که نان را تکه تکه بهش بدین تا زمانی که به جای امنی برسید.

مثلا می‌دانید که طرح یک پروژه یک ماه طول می‌کشه، اما اگر به کارفرما بگویید یک ماه، شاکی میشه و فحش میده، شایدم رفت و کار را داد به یکی دیگه، پس کار را در چند مرحله بهش تحویل می‌دهید. مثلا هفته اول سایت پلان، به همراه پلان اولیه، هفته دوم پلان نهایی و الا آخر! اینطوری طرف شاکی نمیشه که هیچ، کلی هم ذوق می‌کنه که تو جریان پیشرفت کار قرار داشته!

و اما......

قوانین خر!!!

قانون اول:

هرگاه خری در یک کنج مثلث و منبع غذا در کنج دیگری باشد، خر مورد نظر همیشه مسیری را طی میکند که از یک ضلع مثلث می‌گذرد.

نتیجه گیری: در دبیرستان می‌گفتند که این یعنی خر هم می‌فهمه که اون راه نزدیکتره، اما در اصل اینه که همیشه کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست و فقط خر کوتاه‌ترین راه را انتخاب می کنه!

قانون دوم:

هرگاه خری در فاصله مساوی بین دو منبع غذایی قرار گرفته باشد. آنقدر بین انتخاب نزدیکترین منبع تردید می‌کند و به سمت هیچکدام نمی رود تا از گرسنگی بمیرد!

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها تصمیم گیری بین دو یا چند گزینه در نتیجه عمل تاثیر چندانی نمی‌گذارد، پس تا فرصت نگذشته سریعتر تصمیم‌گیری کنیم.

قانون سوم:

هرگاه در مسیری دو خر از روبرو (شاخ به شاخ) به یکدیگر برسند، و مسیر به قدری تنگ باشد که این دو باید کمی از وسط جاده کناررفته، به دیگری راه بدهند تا بتوانند رد شوند، هیچکدام از خرها از جای خود تکان نمی‌خورند.

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها برای رسیدن به نتیجه مطلوب بایستی به طرف مقابل امتیاز بدهید، به بازی "بُرد ـ بُرد" بیاندیشیم، سیاستمدار باشیم، دور از جون و بلا نسبت شما، خر نباشیم!(به بزرگواری خودتون ببخشین اگه از کلماتی چون خر، گاو ... استفاده شد!)

<<<<لحظه نزول شوهر از آسمان>>>>

Posted: 17 Aug 2011 06:18 AM PDT




فایل پیوست 29225



خدایا یه بارون شوهر بزنه بلکه اینام به سرو سامونی برسن:24:

تصاویر پیوست شده
نوع فایل: jpg 9d22f3658522dfc577f0dbe5a4c5af65-300.jpg (17.3 کیلو بایت)

چه دانستم که اين سودا مرا زين سان کند مجنون

Posted: 17 Aug 2011 06:16 AM PDT

چه دانستم که اين سودا مرا زين سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جيحون

چه دانستم که سيلابی مرا ناگاه بربايد

چو کشتی ام دراندازد ميان قلزم پرخون

زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد

که هر تخته فروريزد ز گردش های گوناگون

نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دريا را

چنان دريای بی پايان شود بی آب چون هامون

شکافد نيز آن هامون نهنگ بحرفرسا را

کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون

چو اين تبديل ها آمد نه هامون ماند و نه دريا

چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی چون

چه دانم های بسيار است ليکن من نمی دانم

که خوردم از دهان بندی در آن دريا کفی افيون





.

راه های تقویت حافظه

Posted: 17 Aug 2011 05:40 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Hossein 89 (پست 341403)
مرسی. خوب بود ولی عمل کردن به این ها به این سادگی ها نیست




به بعضی هاشم عمل بشه جای شکرش بافی است:):):)

مادر این دختر بچه چه کارست؟ (زود قضاوت نکنید!!)

Posted: 17 Aug 2011 05:34 AM PDT

نقاشی دختر بچه اي در پاسخ به سوال معلم که: "وقتي بزرگ شدي ميخواهي چه کاره بشوي؟" نقاشی زیر بود:




به نظر شما مادرش چه کارست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و معلم مادر بچه را خواست !!! مادر اين دختربچه روز بعد، در نامه اي به معلم دخترش توضيح داد که : دخترم من را در حال کار کشيده است ولي من در کلوب استريپ تيز کار نميکنم بلکه در فروشگاه وسايل ساختماني فروشنده هستم و در آن روز برفي، براي دخترم تعريف کرده بودم که چقدر بخاطر فروش پارو، از مردم پول گرفته بودم..!!


سهراب سپهری

Posted: 17 Aug 2011 04:51 AM PDT

شعر او زیبا بود...... شعر من تکرار است..... جرم من تقلید است....

لا اقل حرف دل است.... خوب میدانم که سهراب مرا میبخشد......

آخر او حرف دلش را زد و رفت....حرف من جا مانده....

پس چنین میگویم:

اهل شعرم....اهل تنهایی و درد

پیشه ام فریاد است!!

کاسبم.....کاسب دل.... صادراتم شادی.....وارداتم غم و درد....

دوستانی دارم....سردتر از سردی برف.....گاه گاهی یخشان میشکند......

گاه گاهی دلشان میسوزد......

ولی از روی ترحم!!!

سرزمینی دارم .... مردمانش همه دوست.....

ولی از روی ریا.......


خنده ام میگیرد!!


دلشان مرده ولی ،لبشان خندان است.....


گله از اهل تماشا دارم......گله از این همه حاشا دارم......


خنده ام میگیرد!!


من خودم اهل تماشا هستم.....


گاه گاهی دلی میسازم.....

میفروشم به شما.....

تا به آواز صداقت که در آن زندانیست....

دل بی مهر شما تازه شود......


چه خیالی.....چه خیالی.....


خوب میدانم دلتان بی مهر است.....


پس کلام آخر...... دل من میخواهد،حرف آخر سخن او باشد......


یاد سهراب بخیر.....او چنین میگوید:



"کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ......

کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم....."

آیا می دانستید چرا ايرانيان از ديرباز پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟

Posted: 17 Aug 2011 04:47 AM PDT

خیلی جالب بود .
ممنون
آقا حمید این پستت از اون پست های دست اولی ها بود .
:a (36):

داستان مدیریتی؛ یک گام

Posted: 17 Aug 2011 04:34 AM PDT

همیشه یک گام به جلو

روزی دو شکارچی برای شکار به جنگلی می روند . در حین شکار ناگهان خرس گرسنه ای را می بینند که قصد حمله به آنها را دارد. با دیدن این خرس گرسنه هر دوی آنها پا به فرار می گذارند در حین فرار ناگهان یکی از آنها می ایستد و وسایل خود را دور می اندازد و کفشهایش را نیز از پا در می آورد و دور می اندازد دوستش با تعجب از او می پرسد: فکر می کنی با این کار از خرس گرسنه سریع تر خواهی دوید؟ او می گوید : از خرس سریع تر نخواهم دوید ولی از تو سریع تر خواهم دوید در این صورت خرس اول به تو می رسد و تو را می خورد و من می توانم فرار کنم!!!

چه کسی حاضر است با این خانم میلیاردر بدون در نظر گرفتن ثروتش ازدواج کند!! + عکس

Posted: 17 Aug 2011 04:13 AM PDT

نکته ی جالبش اینه که
بعد از اینکه ثروتشو بین بچه هاش تقسیم کرد
پسرش گفت اگه مادرمون بخواد شوهر کنه ما میایم عروسی
خب همون اول می گفتن ارث می خوان

اعجاز کلمه الل ؟ه

Posted: 17 Aug 2011 04:12 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mr.amir2 (پست 341322)
اقا حمید ، نظرت زننده س .
اقا حمید ، بودن و هستن کسانی که حتی با دیدن معجزه بازهم به راه راست کشیده نمیشدن.
تقصیر لفظ الله نیست، تقصیر ماهاست که از بس خودمونو درگیر زندگی مادی و گناه کردیم، اگه معجزه هم ببنیم بازهم کارمون همونه که میکردیم.
یارویی که وجودش ادماده س، پاکه اما بی خبره! باشنیدن این کلمه تاثیر خوبی برش داره.

از بس واقعیت جلو چشمونه و نمیخایم ببینیم، به هرچیزی دهن کجی میکنیم {گفتم میکنیم نه میکنی!}

اما در مورد پست جهان عزیز:
تا کسی به چیزی اعتقاد و یقین نداشته باشه، اون چیز روی فرد تاثیر نمیزاره

شما برو امتحان کن:
یه گوسفند گیر بیار، براش ایات قیامت بخون از اتش دوزخ بگو و....
گوسفند همون گوسفنده که بوده، فقط نگاهت میکنه و بع بع میکنه!

همینجور:
برای بوش و صدام بخون... فقط بهت میخندن!

اما اگه همین ایات و واقعیات رو برای ادم پاک دل بگی، اشکش جاری میشه.
از ترس بدنش میلرزه.

و....

نباید منکر غیب شد.
در پس هر ظاهری غیبی هست... اگه نبود ،به اون ظاهر اصلا" توجه نمیکردیم!

کلمه الله، برای من و پیامبر یکیه.
اما پیامبر نسبت به این کلمه معرفت داره، میدونه داره چی میگه و در مورد چی میگه، برای همین کلامش نافذ و ارام بخشه.


هلندی پاک دل داریم همونجور که ایرانی پاک دل داریم، هلندی الوده داریم همونجور که ایرانی الوده داریم که رحم به قران هم نمیکنن {حوادث چند وقت پیش که همتون خبر دارید}

پس مشکل از ماست، باید خودمو برای درک واقعیت اماده کنیم.

اگه در این جهان واقعیتی وجود داشته باشه، اون الله س و بس {و دستوارت الله}.



.


با حرفات موافقم به جز اونجا كه در مورد بوش قضاوت كردي. اينطور كه من فهميدم بوش اونقدر ادم مذهبي اي بوده كه با اين صفت در امريكا مطرح شده. حالا واقعي يا الكيشو مطمئن نيستم.

در مورد كلمه الله
به لحاظ تجربه
واقعا درسته! من شخصا وقتي اسم الله رو ميارم احساس آرامش ميكنم
هركي هر تحليلي هم بكنه وقتي عملا احساس آرامش ميكنم، ميكنم ديگه!!:24:
البته نميدونم اين حس فقط به خاطر وجوديه كه پشت اين اسمه يا تلفظ حروفش هم در اون موثره يا نه
به نظر من احتمالا ياد خداست كه آرامش دهنده ست. اون محقق اشتباهيي علت رو به حروف ربط داده.

به لحاظ منطق

منطق انسان تحت علم خدا تعريف ميشه.
ما چيزايي رو به منطق ميپذيريم كه براساس شعور خدادادي قبول ميكنيم.
پس اين بعيد نيست كه خداوند در اسم خودش، بركت و خيري گذاشته باشه.

امان از دست خواب . كوچيك و بزرگ نداره حنما ببينين

Posted: 17 Aug 2011 03:27 AM PDT

خیلی جالب بود . چقدر خواب لازم بودن الهییییی :hiddend (30)::hiddend (30):

هدف ما از این حرکت ها چیه ؟؟؟؟؟میخواد چی بگه؟؟؟

Posted: 17 Aug 2011 03:25 AM PDT

چی بگم :24:
ولی میگم :hiddend (23):
این هدف که اگر خودمون ماندگار نبودیم (یعنی افتادیم از ماشین بیرون و یک ماشین دیگه هم از روی ما ردشد ) ولی فیلم ها و عکس های ما جاودانه باقی خواهد ماند و خاطرات خوش را به یادمان خواهد انداخت :a (4)::a (4)::a (4)::a (4):

عواقب دیدن این تاپیک برعهده استارتر تاپیک نمیباشد

Posted: 17 Aug 2011 02:51 AM PDT

حقایقی شگفت آور در مورد نشستن ! خواهش ميكنم ببينين

Posted: 17 Aug 2011 02:41 AM PDT

انسان امروزی بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ می نشیند. این موضوع مشکلاتی را در زندگی روزمره موجب می شود که نیاکان ما تاکنون تجربه نکرده بودند. تا جایی که هرگز فرصت نکرده ایم به این حقیقت بیندیشیم که نشستن طولانی، خطر مرگ را تا ۴۰% افزایش میدهد!

این اینفوگرافیک حقایقی شگفت آور از آسیب های نشستن‌های طولانی مدت را به ما می‌آموزد. امید که درس بگیریم و با بهترین روش ها پای حقمان که ایستادن است بایستیم !

فایل پیوست 29206

تصاویر پیوست شده
نوع فایل: jpg sitting2.jpg (113.0 کیلو بایت)

عکسهای باور نکردنی از ازدواج احمقانه همجنس بازان

Posted: 17 Aug 2011 02:39 AM PDT

نقل قول:

نوشته اصلی توسط memoljoon (پست 341232)
من نمیدونم چرا هیچوقت نمیتونم اینا رو درک کنم!!!.....

به همون دلیلی که اونها هم هیچوقت مارو درک نمی کنن :a (4):

فال روزانه مارشال به همراه "دعای روز ماه مبارک رمضان" - امروز 25 مرداد ماه 1390

Posted: 17 Aug 2011 02:35 AM PDT

براي خودم خيلي جالب اومده . گفته امروز استراحت كردن بهترين كارهاست

شاهکار جدید فراری

Posted: 17 Aug 2011 02:32 AM PDT


فراری به تازگی یک نسخه استثنایی از مدل F430 Spyder را ارایه کرده است که به گل سرسبد فراری یعنیF430 Scuderia Spider 16M شبه است.
فراری F430 Spyder با رنگ مشکی کربنی و خطوط زرد و طراحی جدید چراغ ها و چرخ های 20 اینچی آلومنیومی ظاهری جذاب یافته است.
استفاده از فیبرو کربن در بخش هایی از ساختار این خودرو یک فراری استثنایی را ارایه می دهد.
از لحاظ کارایی نیز این مدل تازه ارتقاء یافته است و توان آن از 490 اسب بخار به 569 اسب بخار رسیده است.
ویژگی های یک خودرو اسپرت در این سوپر خودرو افزایش یافته است.

گزارش های تصویری که بوی فقر می دهند !

Posted: 17 Aug 2011 02:29 AM PDT

بی رغبتی باغداران مازندران و نابودی میوه های باغات




















خرگوشي كه اكس ميزنه ؟؟

Posted: 17 Aug 2011 02:23 AM PDT

حالا كي ميره اكس ميزنه امروز تهرونه .فردا شيرازه . ظهرش كرمان شبش مشهد و نصف شبش ميره سري به حافظ اسد جون بزنه .

تصوير يك مرد با همسر عجيب و غريب خود سر ميز غذا/////ببینیش شاخ در میاری؟

Posted: 17 Aug 2011 02:22 AM PDT

حماقتو نفهمی تا کجا؟؟

پ ن پ . داغ داغ

Posted: 17 Aug 2011 02:18 AM PDT

ممنون از اين مهم توجه به مطالب تفريحي و شاد .

پارتی گربه ها

Posted: 17 Aug 2011 02:12 AM PDT











ساخت دو فولدر با نام یکسان در یک محل

Posted: 17 Aug 2011 02:11 AM PDT

ممنون خیلی جالب بود
دست مریزاد.:01:

مدل آرایش چشم

Posted: 17 Aug 2011 01:58 AM PDT

مرسی جالب بودن

ولی اولیه از همه خوشگلتره.

اصطلاح «الهی ۱۲۰سال زنده باشی» از کجا آمده است؟

Posted: 17 Aug 2011 01:55 AM PDT

آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم ١٢٠ سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم ١٥٠ یا ١٠٠ سال یا ...
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر ٤ سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما همه می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شود حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر ١٢٠ سال، یک ماه را جشن می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود.
برای اینکه بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند ١٢٠ سال زنده باشی

مردم ايران به روايت تصوير

Posted: 17 Aug 2011 01:53 AM PDT

جالب بود . ولي 2 روز پيش يكي از بچه ها گذاشته بود .

دیدنی ها

Posted: 17 Aug 2011 01:50 AM PDT

ابرهاي توفاني در شهر " تابر" كانادا




قايق هاي كرايه اي رافتينگ در رود آمريكن در ساكرامنتو كاليفرنيا




يك ادويه فروش خياباني در غزه




برگزاري نمايشگاه كتاب رمضان در قاهره




برگزاري مراسم شصت و ششمين سالگرد فاجعه انفجار اتمي در هيروشيما ژاپن




پنگوئن هاي باغ وحش لندن در حال اجراي نمايش




ساخت بلندترين برج اتحاديه اروپا در لندن. اين برج سال آينده و همزمان با بازيهاي المپيك 2012 افتتاح خواهد شد




برگزاري مسابقه فوتبال زير باران شديد در جمهوري چك




تبريك تولد پنجاه سالگي به اوباما از سوي هوادارانش در جريان يك مراسم خيريه شهر شيكاگو




شكل و شمايل هاي عجيب و غريب در فستيوال سالانه موسيقي راك در بلكپول بريتانيا



تحصن معترضان اسراييلي در خيابان هاي تل آويو




كشاورز تنباكو كار چيني در حال خشكاندن برگ هاي تنباكو





يك مسافركش با دوچرخه هاي مسافربري (ريكشا) در حال استراحت در سيلاب موسمي زير پلي در دهلي نو




درگيري نظاميان اسراييلي با شهرك نشينان صهيونيست در نابلس




نماز جماعت زنان مسلمان تايلندي در بيرون مسجد جامع شهر پاتاني در جنوب تايلند




بدون شرح!








به سوی ظهور (خیلی بیسته بخونین)

Posted: 17 Aug 2011 01:37 AM PDT

[quote=hamid2231;325997]
نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mr.amir (پست 325912)
درود بر استاد امیر خان گل
هر چیز که در زیر میگم دقیقا نظر شخصی منه و هیچ نسخه ای برای کسی نمیپیچم و فقط فکر و عقیده ی خودمه پس خواهش میکنم محکومم نکنید

....


عجب دک و پزی برام درست کردی :hiddend (23):
لطف داری خالو، درود خدا بر شما و نوادگان و پدران شما :a (25):

اقا حمید منتظر بودن این نیست که سر امام حسین رو ببریم و بگیم منتظر میمونیم تا مهدی بیاد و حقشو بگیره!
اتفاقا" مسیر زندگی شما درسته{همش نه}

یه کوچولو به اون دنیا اعتقاد داشتی ، هلووووو میشد :)
این دنیا که خلاصه در شکم و زیر شکم شده، همش نیست :a (25):

خالو جان، هرکی واس خودش یه سری اعتقاد داره.
هرکی مسیر خودشو درست میدونه و مسیر مابقی مردم رو غلط!

اگه شما از درستی مسیرتون مطمئن نبودی، اینجور قاطعانه از دیدگاهتون دفاع نمیکردی
و همینجور من و اقا منوچهر
هرکس مسیر درست رو فقط اونی میدونه، که خودش داره میره.

حالا یکی با دلیل و منطق قوی ، و یکی دیگه فقط براساس احساسات جسمیش.{تیکه رو داشتی :24: }

شما نزدیک سی ساله که این تفکرات در ذهنتونه، پس کاریش نمیشه کرد... فقط هوا اعتقادات دیگران رو داشته باش


مچکرم {متشکرم}


.

بررسی کامل تمامی دلایلی که باعث کاهش سرعت کامپیوتر میشوند

Posted: 17 Aug 2011 01:34 AM PDT

بسیار مفید بود.دستتون درد نکنه :):)

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر

آخرین مطالب انجمن علمی پردیس کوروش کبیر